دوستداران میراث‌فرهنگی، ظرفیتی عظیم برای حفاظت از آثار تاریخی اصفهان

هر از چند گاهی ندای دوستداران میراث‌فرهنگی در خصوص لزوم حفاظت بهینه از آثار تاریخی و یا انتقاد از برخی اصول حفاظتی در حوزه میراث‌فرهنگی به گوش می‌رسد که همگی نشان‌دهنده رشد و بلوغ این قشر از جامعه ایرانی در راستای لزوم حفاظت از مواریث گران‌سنگ فرهنگی به‌عنوان هویت جمعی این ملت است. در این نوشتار به دنبال تحلیلی گذرا از این رخداد فرهنگی به‌عنوان یک سرمایه اجتماعی در جامعه معاصر ایران هستیم.

در طی هفته‌های گذشته همگی شاهد ابراز نگرانی‌های گسترده از چگونگی مرمت گنبد عظیم مسجد تاریخی امام (ره) (جامع عباسی) اصفهان بودیم، بی‌شک آنچه مبرهن است حال که اندکی از شور و هیجان اولیه ناشی از ابراز این نظرات متنوع و گوناگون می‌گذرد می‌توان از ابعاد دیگری به آنچه رخداد پرداخت، تا بتوان از این موقعیت‌های پدید آمده چراغ صفت برای حفاظت از میراث نیاکانمان به‌ویژه برای بهره‌مندی نسل‌های آینده بهره‌گیری کنیم. 

اصفهان و میراث‌فرهنگی

بدون تردید در بدو امر باید این نکته را بپذیریم که میراث‌فرهنگی ایران شاید همانند بسیاری از کشورها صرفاً جنبه تزئینی و زیباشناختی ندارد، زیرا این میراث ارزشمند حاصل تلاش‌های بی‌وقفه نخبگان این سرزمین در طول هزاره‌های متعدد است که در مواجهه با مخاطرات دائمی که حیات این ملت بزرگ را همواره تهدید می‌کرد در قالب مبارزه بی‌امان فرهنگی که هیچ‌گاه نیز به پایان نرسیده و نخواهد رسید، آن‌ها را پدید آورده‌اند و این آثار در قالب آثار منقول و غیرمنقول همواره یادآور ریشه‌های فرهنگی و تمدنی این سرزمین کهن و مردمانش در ادوار مختلف بوده است. 

اگر نگاهی گذرا به تاریخ ایران دوران اسلامی داشته باشیم درمی‌یابیم در بیش از یک هزار سال یعنی از سده اول تا دهم هجری قمری، ایران همواره مورد تاخت‌وتاز اقوام بیگانه همچون تازیان، ترکان، مغولان، تیموریان و ترکمانان بوده است، لذا آنچه نخبگان این سرزمین در طول این‌یک هزار سال تلاش و ممارست فرهنگی در قالب دین اسلام برای مواجهه با این بیگانگان اندیشیده‌اند در قالب مکتب علمی و فرهنگی اصفهان در طول سده یازدهم هجری قمری رخ می‌نمایاند که امروزه بخش‌های باقیمانده از آن در قالب هنر معماری وابسته به مکتب اصفهان روح و جان هر بیننده‌ای را می‌نوازد. 

بنابراین اصفهان جدای از تاریخ پرفراز و فرود و رمزآلود چند هزار ساله‌اش به‌واقع وارث فرهنگ و تمدن ایران دوران اسلامی است و حتی به جرات می‌توان گفت چکیده و عصاره و روح تمدن جهان اسلام را یکجا در خود جای‌داده است. لذا حفاظت از این میراث گران‌سنگ که ریشه در تلاش مستمر و بی‌امان فرهنگ نیاکان دارد کاری است بس حساس و دشوار و درعین‌حال افتخارآفرین که هیچ‌گاه نباید این افتخار را به دست نااهلان سپرد. 

دوستداران میراث‌فرهنگی، حامیان و نگاهبانان میراث‌فرهنگی ایران‌زمین

اگر تنها نگاهی به چگونگی حفاظت از آثار تاریخی اصفهان در دو سده گذشته داشته باشیم تصاویر گردشگری و دوستداران هنر که چه به‌صورت نقاشی و چه به‌صورت عکاسی به تصویر کشیده شده، نشان می‌دهد که از ابتدای دوران قاجار، تا زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه آثار تاریخی اصفهان نه‌تنها تا حدی از آفات مصون بودند بلکه آثار جدیدی نیز به همت بزرگانی همچون رکن الملک، ملک التجار و دیگران در اصفهان پدید آمد، لکن در دوران سی و چندساله حکومت ظل السلطان فرزند ناصرالدین‌شاه در اصفهان اگرچه شاهد برخی نوگرائی‌ها در اصفهان هستیم که ریشه در آشنایی ایرانیان با دنیای پس از انقلاب صنعتی داشت، لکن به آثار تاریخی به‌ویژه آثار پیش از دوران قاجار ازجمله صفوی تعمداً کم‌توجهی شد و بسیاری از آن‌ها حتی به تیشه نادانی سپرده شد، بااین‌حال اگرچه با تشکیل انجمن حفاظت از آثار تاریخی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی بسیاری از آثار اصفهان نیز همچون سایر مناطق ایران احیا شد، اما تحولات جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین و پس‌ازآن شاید تبعات کودتای ۲۸ مرداد باعث نوعی بیگانگی عمومی با آثار تاریخی شد که متأسفانه کماکان حتی تا دهه‌های گذشته در میان مردم و حتی مسئولان محلی به‌طور جد رواج داشت که تخریب عامدانه بسیاری از آثار اصفهان همچون حمام تاریخی خسرو آقا در دو دهه قبل مبین این احوال است. 

از دهه 80 خورشیدی و پس از ادغام در سازمان میراث‌فرهنگی و ایران‌گردی و جهانگردی تلاش‌های جدی برای نگاهی جدید به آثار تاریخی به‌منظور بهره‌گیری از این آثار از منظر صنعت پاک گردشگری آغاز و تلاش گسترده‌ای برای آشتی مردم با آثار تاریخی فراهم شد، به‌گونه‌ای که نگارنده این سطور خود شاهد است که در آموزش‌های عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان در آن زمان با شهروندانی مواجه بودیم که حتی بیش از ۷۰ سال سن داشته لکن حتی یک‌بار هم از آثار تاریخی شهر خود بازدید به عمل نیاورده بودند و کاملاً با این آثار به‌عنوان ریشه‌های هویت جمعی خود بیگانه بودند. 

بااین‌حال در نیمه دوم دهه هشتاد با گرد هم آمدن قشری از تعدادی خبرنگار جوان که در رسانه‌های مختلف در حوزه میراث‌فرهنگی فعالیت می‌کردند در کنار تنی چند از جوانانی که در قالب انجمن‌های دوستداران میراث‌فرهنگی و در کنار برخی پیشکسوتان فعالیت داشتند، جریانی به‌تدریج در اصفهان شکل گرفت که شاید برای رشد و نمو آن حداقل یک دهه زمان صرف شد. در این میان اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان اصفهان و برخی نهادهای دیگر همچون شهرداری در بسیاری از اوقات از تیغ تیز انتقادهای این جریان جدید در امان نماندند، لکن سیاستی نانوشته را در اداره‌کل ترتیب دادیم تا شاید به‌واسطه تکرار این مطالبات و تحمل انواع انتقادها، حداقل حساسیت‌های اذهان عمومی نسبت به اهمیت حفاظت از میراث بیدار شود چون اعتقاد همگی ما بر این است که مردم مالکان اصلی میراث‌فرهنگی سرزمین خود هستند، لذا این تلاش که البته با هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری همراه بود در آن زمان و در غیاب بسیاری از فناوری‌های ارتباطی نوین شکل گرفت و اصفهان نیز به‌تدریج به یکی از مهم‌ترین کانون‌های دغدغه مندی ایرانیان برای حفاظت از میراث‌فرهنگی خود تبدیل شد. 

امروز و در یک نگاه کلی فعالان حوزه میراث‌فرهنگی که ادامه همان جریان یک دهه گذشت است را می‌توان در چند گروه عمده جای داد که عبارت‌اند از: رسانه‌های الکترونیک و مکتوب – صداوسیما – فعالان عمومی در شبکه‌های مجازی – متخصصان، پیشکسوتان و دانش‌آموختگان رشته‌های مرتبط همچون معماری، هنر، تاریخ، مرمت و گردشگری که بسیاری از آن‌ها از ابزار فضای مجازی برای بیان عقاید خود استفاده می‌کنند و درنهایت عموم مردم که یا از طرف رسانه‌های دیداری و شنیداری و یا از طریق شبکه‌های مجازی در جریان امور قرارگرفته و واکنش نشان می‌دهند. 

با عمومی شدن انتقادات نسبت به مرمت گنبد مسجد امام (ره) در چند هفته گذشته عملاً ثابت شد که از یک‌سو تمامی تلاش‌های فرهنگی در نیمه دوم دهه هشتاد و نیمه اول دهه نود به نیکی به بار نشسته است و جامعه به وظایف خود به‌عنوان مالکان و وارثان میراث‌فرهنگی اشراف کاملی یافته، به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین نگرانی می‌تواند در اندک زمانی افکار عمومی را به سمت‌وسوی حفاظت از آثار تاریخی سوق دهد و حساسیت‌ها نسبت به این مقوله ارزشمند فرهنگی روز به روز افزایش یابد. 

بااین‌حال این قاعده مطالبه‌گری جدای از برخی تنگ‌نظری‌ها در انتقادات، نشان می‌دهد که مردم هنوز به خادمان خود در میراث‌فرهنگی اعتماد دارند در غیر این صورت مطالبه‌گری نمی‌کردند. 

از سوی دیگر آنچه مبرهن است گسترش کیفی این مطالبه گری‌ها به کارکنان نهاد متولی حفاظت از میراث‌فرهنگی نیز یادآور می‌شود که قضاوت عموم مردم همچون چتری همواره بر فعالیت آن‌ها گسترده است، لذا نهاد عمومی همچون میراث‌فرهنگی به‌عنوان حافظ هویت این ملت بزرگ جایی برای روزمرگی و یا بی‌انگیزگی نیست و همگی کارکنان این سازمان مورد قضاوت عمومی قرار می‌گیرند. 

بااین‌حال نباید این نکته مهم را نیز در اینجا از یاد برد که جریان مطالبه‌گری نیازمند دست‌یابی به مقوله آگاهی است، در غیر این صورت هر صدای اعتراضی الزاماً به معنای انتقاد و مطالبه‌گری منطقی نخواهد بود. 

با این وصف به نظر می‌رسد به‌جای سیاست مواجهه با جریان مطالبه‌گری باید تلاش کرد تا این جریان فرهنگی را در قالب آگاه‌سازی مردم، آموزش مسئولین به‌ویژه در شهرهای دارای آثار تاریخی همچون اصفهان در خصوص لزوم حفاظت همگانی از این آثار و درنهایت تلاش برای رفع موانع و مشکلات و یا بروز برخی اشتباهات در خصوص حفاظت از میراث ارزشمند فرهنگی سوق داد، زیرا اعتقاد عمومی است که همگی ما دارای یک مأموریت مشترک بوده و آن عبارت است از تلاش برای حفاظت از مواریث ارزشمند این سرزمین به‌عنوان سند هویت این ملت بزرگ است. 

پس بکوشیم تا به دور از هرگونه احساسات، با تکیه‌بر منطق، جریان مطالبه‌گری علمی را که بیش از ۱۰ سال برای ایجاد آن در ساختار فرهنگی اصفهان تلاش شده را برای حفاظت بهینه از میراث‌فرهنگی، ترویج صنایع‌دستی اصیل نیاکان و توسعه صنعت پاک گردشگری سوق دهیم، تا نسل‌های آینده بدین طریق قضاوتی شایسته از همگی ما داشته باشند و آن‌ها نیز به نیکی به وظایف خود در راستای حفاظت از این آثار ارزشمند حفاظت از این آثار ارزشمند بکوشند و همگی باید تلاش کنیم تا دریابیم که مردم مالکان اصلی این آثار هستند و از حقوق مشخصی در راستای مطالبه‌گری از خادمان خود در سه حوزه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی برخوردارند.

انتهای پیام/

کد خبر 1401051123478

برچسب‌ها