رکود صنعت فرش در پیچ و تاب رویدادها

صنعت فرش دستباف یا به عبارتی قالی‌بافی از کهن‌ترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران از جمله استان کرمان شناخته می‌شود، این صنعت مهم در چند دهه گذشته به دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور بوده در تولید دچار مشکل و رکود شده است.

صنعت قاليبافی در كرمان سابقه طولاني دارد، چنين به نظر می‌رسد كه اين هنر قبل از دوران صفويه در اين شهر وجود داشته است و در زمان صفويه كه اوج تمامی هنرها در ايران است، فرش هم همانند ديگر هنرها در اين دوره بيشتر شكوفا شده است و هنر اسلامی بر طرح‌ها و نقوش آن تاثير بسزايی گذاشته است، چنانچه در تاريخ (عالم آرای عباسی) كه توسط منشی شاه‌عباس به رشته تحرير درآمده، به قالی كرمان اشاره شده است.

در زمان اكبرشاه كه معاصر شاه‌عباس بود قالی‌هايی از كرمان به هندوستان حمل می‌شده است. قديمی‌ترين نوع قالی كرمان، قالی راور است كه می‌توان تاريخ بافت آنها را در 1866 ميلادی يا 1286 هجری تخمین زد.

شهرتی كه قالی كرمان در سراسر دنيا از آن برخوردار است بيش از هر چيز مربوط به درهم آميختن موفقيت‌آميز رنگ و طرح آن است. تطور و تكامل نقش قالی‌های كرمان، شامل چندين دوره تاريخی و متمايز است . در این سال‌ها تعداد بسیار زیادی از هنرمندان و طراحان نامدار فرش کرمان باعث پیشرفت این هنر در کشور شدند که در این میان می‌توان به مرحوم عباس نژادسروری، مرحوم علی شریعت‌مداری، مرحوم میرزا عبدالحسین میسرجانی، مرحوم مرتضی میسرجانی، علی ایرانمنش، محمدحسین عاتفی و... اشاره کرد. رسول میسرجانی که از خاندان بزرگ میسرجانی است و چهار نسل او در زمینه طراحی فرش فعالیت داشته‌اند، هم‌اکنون بیش از 20 سال است که به تدریس طراحی فرش در دانشگاه‌های مختلف می‌پردازد و به عنوان یک هنرمند چیره‌دست در زمینه تولید فرش دستباف کرمان نیز شهرت دارد. با این طراح و هنرمند زبده کرمانی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

کمی از خودتان برای ما بگویید تا مخاطبان بیشتر با شما آشنا شوند؟ 

اینجانب رسول میسرجانی فرزند مرتضی در ۲۳ آبان ماه ۱۳۳۹ در شهر کرمان در محله زریسف به دنیا آمدم.

طراحی فرش را از که آموختید؟ و از چه زمانی طراحی فرش را شروع کردید؟ طراحی فرش در خانواده شما ریشه موروثی دارد؟ 

پدرم اشتغال به طراحی فرش را از سن ۱۲ سالگی شروع کرد و در آن زمان در شرکت فرش زیبا مسئول کارگاه طراحی بود. او به اتفاق پنج نفر دیگر سفارشات طراحی را آماده و به کشورهای خارجی به ویژه کشور امریکا صادر می‌کردند.

در سال ۱۳۶۰ در کنار شغل دبیری، کمک دست پدر هم بودم بطوریکه در زمان بیماری او کار بیشتری انجام می‌دادم، تا اینکه پدرم در آذرماه سال ۱۳۶۵ به رحمت خدا رفت. خدا او و همه پدر و مادرها را بیامرزد. او گنج بزرگی به من داد. با فوت پدر کارهای نیمه تمام بر دوش من افتاد و به صورت رسمی ادامه‌دهنده چهار نسل طراحی فرش شدم. این هنر از جدم شیخ رمضان میسرجانی، پدر بزرگم میرزامحمد، پدرم مرتضی و سرانجام به دست من سپرده شد.

به نظر شما قالی کرمان در حال حاضر در جایگاه اصلی خود قرار دارد؟  

به هیچ وجه. قالی کرمان با روزهای اوج و نامداری خود سالیان سال فاصله گرفته است. شما بهتر از من می‌دانید که قالی کرمان نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان شهرت یافته است، به‌طوری‌که کمتر موزه معروف جهان و کلکسیونری را می‌توان یافت که حداقل یک تخته از فرش‌های نفیس و قدیمی کرمان را در اختیار نداشته باشد و به آن افتخار نکند. شهرت قالی کرمان در گذشته به حدی رسید که جای خود را در ضرب‌ المثل‌های فارسی هم باز کرد که ضرب ‌المثل "فلانی مثل قالی کرمان می‌ماند، هر چه پا می‌خورد باارزش‌تر می‌شود" به این موضوع اشاره دارد. ضرب‌المثل مذکور کیفیت و مرغوبیت بالای قالی کرمان را به همگان می‌رساند.

به نظر شما دلیل این همه افول چیست ؟ 

دلایل بسیاری می‌تواند موجب این اتفاق شده باشد. از مهم‌ترین آنها، سودجویی بیش از اندازه دلالان و واسطه‌گران، عدم تبلیغات مناسب در رابطه با قالی کرمان، بافت قالی‌های نامرغوب برای رسیدن به سود بیشتر و عدم حضور یک متولی واحد و دلسوز است. به نظر من سه عامل اول سودجویی دلالان، تبلیغات نامناسب و تولید کالای نامرغوب در بسیاری از اجناس دیگر هم وجود دارد، اما این موضوع در مورد قالی کرمان بسیار متفاوت‌تر است و این اثر هنری در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارد. با این اوصاف عامل اصلی افول قالی را می‌توان نداشتن متولی واحد دلسوز، دانا و آگاه به کار عنوان کرد. بنده عقیده دارم تنها یک دستگاه دولتی و یا خصوصی باید مسئولیت را برعهده بگیرد تا در صورت رخ دادن اتفاقی، گناه آن تنها بر گردن یک نفر سنگینی نکند.

از نظر شما متولی به چه کسی اتلاق  می‌شود؟ یا متولی چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ 

یکی از مهم‌ترین شرایط متولی در هر صنعت ذینفع نبودن آن فرد از درآمد حاصل از تولید آن کالا است، زیرا ممکن است آن فرد به دلیل مسائل اقتصادی، چشم بر روی همه مسائل ببندد. کم نداریم صنایعی که مدیران آنها در سود حاصل از تولید سهیم بوده‌اند و کالاهای تولیدشده که کم و کاستی‌هایی هم داشته است، وارد بازار کرده‌اند. متولیان تولید فرش باید فقط ناظر بر امر تولید باشند و فقط نقش ارتباط‌دهنده را در بین  قسمت‌های مختلف تولید داشته باشند.   

در طول سال‌های فعالیت خود بهترین سال‌های تولید فرش کرمان را مربوط به چه زمانی می‌دانید؟

از سال 1358 به صورت مستقل و با نظارت کامل پدرم که از استادکاران قالی کرمان بود، شروع به کار کردم. همزمان با تحصیلات دانشگاهی، کار هنری هم انجام می‌دادم. در طول 40 سال فعالیت هنری در رشته قالی،  فراز و نشیب‌های بسیاری مشاهده کردم که می‌شد با کمی درایت از آنها رد شد. به نظر من بهترین سال‌های  قالی کرمان دهه 60 و در سال‌های 1364 تا 1374 بود که بسیاری از قالی‌ها قبل از بافت کامل و روی دار قالی به فروش می‌رفت. سودجویی تعدادی از تولیدکنندگان و استفاده از مواد اولیه نامرغوب چنان ضربه سنگینی به فرش کرمان زد که تا سالیان زیادی قابل جبران نخواهد بود . 

جدا شدن تولید فرش از معاونت صنایع‌دستی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

همانطور که می‌دانید تا سال 1376 متولی تولید قالی کرمان، مدیریت صنایع‌دستی بود و به موازات آن شرکت فرش ایران و کمیته امداد امام (ره) به تولید فرش مشغول بودند، با توجه به اینکه تمام مراحل کار زیر نظر کارشناسان انجام می‌گرفت. بخش خصوصی فعال در این بخش نیز با وجود رقبای پرقدرت خود در تولید قالی دقت بیشتری به کار می‌برد و تعداد زیادی در این راستا آموزش می‌دیدند. در پایان سال 1376 با تصمیم هیئت دولت و سازمان صنایع‌دستی بافت قالی از لیست رشته‌های صنایع‌دستی منفک و به سازمان صنعت و معدن واگذار شد، گویا از نظر هیئت دولت قالی فقط یک صنعت محسوب می‌شد.

 چرا تصور می‌کنید قالی بهتر است تحت نظارت معاونت صنایع‌دستی باشد؟ 

در هر کجای دنیا هنگامی که از قالی کرمان صحبتی به میان می‌آید، هنر دست هنرمندان این خطه یادآور می‌شود، بنابراین باید زیر نظر نهادی اداره شود که وظیفه آن حمایت از هنر ملی کشور است. با توجه به پیشینه کاری که در صنایع‌دستی دارم به دلایل متعددی معتقدم که بافت قالی باید جزو رشته‌های صنایع‌دستی قرار گیرد که از این دلایل می‌توان به انتخاب طرح‌ها بر اساس سفارش مشتری و نیاز بازار، جلوگیری از تکراری بافی یک طرح مگر اینکه مشتری خود اعلام نیاز کند، انتخاب رنگ اصلی قالی (رنگ متن)  بر اساس رنگ سال، استفاده از استادکاران، بافندگان خبره و با سابقه هر منطقه در چله‌کشی و نظارت بر مراحل بافت و همچنین روگیری، دارکشی، شست‌وشو، چرم‌دوزی و شناسنامه‌دار کردن تولیدات توسط اساتید مجرب هر قسمت اشاره کرد. 

در حال حاضر قالی کرمان در چه وضعیتی قرار دارد؟ 

تعدادی از سودجویان و دلالان که سالیان سال دستشان از بازار قالی کوتاه شده بود، منتظر فرصتی بودند که دوباره از این بازار به نفع خود استفاده کنند که این فرصت با وجود دست‌اندرکاران نه چندان دلسوز فراهم شد و آنها با نزدیک شدن به بافندگان و استفاده از مواد اولیه ارزان در بافت تولیدات تیشه به ریشه فرش دستباف به خصوص قالی کرمان زدند. بافندگان هم با توجه به مشکلات عدیده‌ای که با آنها روبه‌رو شدند به کارهای دیگری روی آوردند. امیدواریم پس از گذشت 25 سال از جدایی رشته قالی‌بافی از لیست رشته‌های صنایع‌دستی و هنرهای سنتی، کارشناسان و متولیان امر تمهیدی سودمند به حال بافندگان و در نهایت صادرات غیر نفتی کشورمان بیندیشند.

انتهای پیام/

انتهای پیام/

کد خبر 14011021459137

برچسب‌ها