به مجموع مشاغل نساجی سنتی یزد، که بهوسیله دستگاه سنتی بافندگی بافته میشود در یزد شعربافی اطلاق میشود که احرامی بافی را نیز شامل میشود.
احرامی پارچهای است که الیاف آن از جنس پنبه است و مورخین، زادگاه آن را شهر یزد و باسابقهای 500 ساله میدانند.
احرامی از آنجاکه بیشتر زائرین خانه خدا از آن بهعنوان سجاده استفاده میکردهاند به این نام مشهور شده است. این دستبافته دارای نقوش ریز متقارن است و در رنگهای سفید و سیاه، آبی و سفید و یا سبز و سفید بافته میشده است.
امروزه تنها یک نفر بافنده در یزد به تولید این پارچه مشغول است.
تاروپود پارچه احرامی از پنبه است و در اندازههای 70*100 سانتیمتر و 90*120 سانتیمتر تهیه میشود با عرض 70 سانتیمتر دارای 22 چله و با عرض 90 سانتیمتر دارای 28 چله است، یک نفر بافنده میتواند روزانه چهار عدد احرامی به ابعاد 70*100 سانتیمتر ببافد. این نوع پارچهها بیشتر مورد مصرف حجاج قرار میگیرد.
دستگاههای بافت احرامی شبیه به دستگاه دارایی است، به طوریکه گودالی در زمین حفر میکنند و سپس دستگاهی روی آن تعبیه میشود بهنحویکه پدالهای آن درون گودال قرار میگیرد و محل نشستن بافنده در کنار همان گودال است.
این دستگاه دارای اجزایی زیر است:
چوب پل: که سازهای چغورک روی آن آویزان است.
چغورک یا ساز: جنس آن از چوب بوده که در قسمت پایین آن شیاری است که داخل این شیار حلقه گردی قرار دارد که روی این حلقه با حرکت خود باعث بالا و پایین رفتن قاب گرت میشود. علت نامگذاری آن به چغورک صدای آن است.
روبند: نخهایی است که روی ساز وصل میشود که از طرف دیگر وصل به تخته ساز و بردی میشود.
گرت: میلههای سیمی ظریفی است که بالا و پایین آن به میلههایی وصل است و روی هرکدام از این گرتها سوراخی است که نخهای تار هرکدام در جای مخصوص خود قرار دارد و با گذشتن از این سیمها وارد شانه میشوند. گرتها نظم خاصی به نخها میدهند.
شی ترک: چوبهایی است افقی که بهوسیله نخهایی که نام آن پازیرک است و به بردی وصل میشود.
بند یا قیطهایی که بهوسیله شی تیرک به نام بندپا وصل به شی تیرک میشود در پایین وصل به پوشال میشود.
شانه: در وسط چوبی به نام دفتین قرار دارد که در موقع بافتن با دفتین یا ضربه زدن تاروپود کار را به هم محکم میکنند که بهاصطلاح احرامی بافان دفتین زدن گفته میشود.
دفتین: چوبی است که شانه در وسط آن قرار دارد تارهای نخ را از لابهلای شانه عبور میدهند.
نوهرت (نورد): چوبی گرد است که کار بافتهشده روی آن پیچیده میشود که در یکطرف آن سوراخهایی تعبیهشده که محل پیچیدن کار روی آن بهوسیله پهلو کش و برانداز انجام میشود.
چومیل: که در دو طرف چومیل دسته قرارداد و چومیل روی دو دستک قرار میگیرد.
می تیز: چوبی است مکعب مستطیل که روی کار بافتهشده نزدیک به نوهرت قرار میگیرد. به دلیل اینکه هم پهنای احرامی کم نشود و هم نخ از جای خود بیرون نرود.
پوشال: در کار احرامی تعدادشان 17 عدد است. جنس آن از چوب بوده و اندازه آنها متفاوت است. به دلیل اینکه استاد بتواند بهموقع و بهراحتی برای نقش اندازی پوشالهای موردنظر را بالا و پایین ببرد در وسط پوشال چوبی قرار دارد که پوشالها را به دو قسمت تقسیم میکند، در سمت راست، قسمت هشتتایی و در سمت چپ 9 عدد پوشال قرار دارد. پوشالها بهوسیله سه عدد میخک چوبی به زمین وصل میشود چوبهای پوشال از مقابل نورد باید حدود 30 سانتیمتر عقبتر باشد تا کار بهراحتی انجام شود. پوشالها برای خود نامهایی دارند که هرکدام برای نقشی خاص است.
ماکو: چوبی است با شکل خاص که ماسوره داخل آن قرار میگیرد و با آمدن و رفتن در داخل تاروپود توسط بافنده احرامی بافته میشود.
خرک: در میان تار و پود قرار میگیرد که بهاصطلاح کار را تنگ میکند. خرک فشار لازم را به وجود میآورد و نخهای تاروپود را پایینتر میآورد تا موازی شانه قرار گیرد.
خرک عمل بافتن را آسانتر میکند. بهوسیله طنابی به زمین وصل است تا میزان ارتفاع تار و پودها بهوسیله آن انجام شود.
نی: داخل نخهای تار قرار میگیرد و نظم خاصی را به نخهای تار میدهد. برای اینکه نخها در هم نتابند و به هم نخورد برای آسانتر شدن کار با نخهای قبل از گرت این نیها از لابهلای نخها در راستای پود پارچه قرار میگیرد.
منجنیق (لنگر): چوبی است که بر روی آن دو میله وجود دارد. روی میلهها تعداد زیادی (10 عدد) قرقره وجود دارد. روی چوب قطور دیگری که دو سر آن در دیوار قرار دارد نصب میشود و چوب مذکور که حمال منجنیق است اصطلاحاً چوب لنگر گفته میشود. همه چلهها از داخل قرقرهها عبور داده میشود و آویزان میماند تا رفتهرفته به کار بافته اضافه شود.
چلهپیچ: چوبی است که یک سر آن کیسه و خاک و سر دیگر آن تارهای نخ به آن متصل شده و نخهای اضافه از ارتفاع تا زمین را روی آن میپیچند.
کیسههای خاک (وزنه) کیسههایی است که چهار کیلوگرم وزن دارد و فشار لازم را به وجود میآورد تا نخهای چله محکم باشد. کلاً در کار احرامی 12 عدد کیسه وجود دارد.
جورو: نوعی چسب است که برای وصل کردن نخهای جداشده از آن استفاده میشود. جورو صمغی است که از تنه درختان میجوشد. کپی یا چله را با استفاده از جورو باظرافت خاصی به هم وصل میکنند. به طوریکه معلوم نشود.
از خصوصیات بارز و منحصربهفرد این رشته میتوان به نوع رنگآمیزی چله های آنکه منحصراً به هنرمندان یزدی تعلق دارد، اشاره کرد.
در حال حاضر این هنر، صنعت توسط اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان یزد دوباره احیا شده و بهصورت کارگاههایی فقط به صرف اینکه این هنر منسوخ نشود، عملیات بافت انجام میشود و اگر توجه کافی به آن نشود چهبسا بهطورکلی از یاد برود.
رشته احرامی بافی در سال 1387 در فهرست آثار میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده است.
فاطمه دهقان بنادکی تنها بانوی هنرمند و پیشکسوت احرام باف یزد است که در روستای بنادک السادات در خانه و بهصورت استاد و شاگردی به علاقهمندان و هنرآموزان این رشته آموزش میدهد؛ با این تولیدکننده احرامیبافی گفتوگویی داشتیم.
لطفاً خودتان را معرفی کنید، در چه حوزهای فعالیت میکنید؟ و چه مدت است که در این رشته مشغول هستید؟
فاطمه دهقان بنادکی هنرمند رشته احرامی بافی و متولد سال 1334 هستم و تقریباً 60 سال است که در این رشته هنری فعالیت دارم.
آیا در این زمینه افتخاراتی کسب کردهاید؟
دارای یک نشان ملی در این رشته هنری هستم. بیش از 60 نمایشگاههای بینالمللی، نمایشگاههای ملی، نمایشگاههای سراسری، بازارچهها و نمایشگاههای داخلی صنایعدستی و صنایع وابسته حضور داشتهام و در تمامی این نمایشگاهها بهصورت زنده احرامی را بافته و در معرض دید علاقهمندان قرار دادهام.
چگونه این هنر را فرا گرفتید؟
این هنر را از مادرم یاد گرفتهام و اولین کاری که به من آموزش داد ماسوره برکنی بود.
آیا آموزش در اینگونه رشتهها کافی است یا تجربه هم تأثیرگذار است؟
قطعاً در کنار آموزش، تجربه نیز کمک میکند تا اثر نهایی به لحاظ زیباییشناسی، کیفیت بالاتری داشته باشد. کار بافت احرامی بافی کار بسیار سختی است. آموزش دیدن و ادامه کار در این رشته هنری و بومی واقعاً عشق و علاقه میخواهد. چه بسیار هنرآموزانی داشتهام که تنها با یک روز حضور در کلاس دیگر ادامه ندادند و بودند افرادی که حتی بعد از اتمام کلاس بهصورت هفتگی به هم سر میزدند و با عشق و علاقه پشت دستگاه مینشستند و از به صدا درآمدن دفتین لذت میبردند.
در حال حاضر آیا در کارگاههای آموزشی فعالیت دارید و معمولاً چه تعداد هنرجو در این دورهها ثبتنام میکنند؟
بله در حال حاضر در روستای بنادک سادات و در خانه و بهصورت استاد و شاگردی به علاقهمندان و هنرآموزان این رشته آموزش میدهم ولی تعداد علاقهمندان با توجه بهسختی کار این رشته هنری زیاد نیست و تقریباً رو به منسوخ شدن است.
نحوه فروش محصولات شما چگونه است و آیا غرفه یا مکان خاصی برای عرضه محصولات خود دارید؟
در حال حاضر نه، مکانی برای عرضه یا فروش نداریم و بیشتر بهصورت خانگی و از طریق شبکههای مجازی محصولات خودم را میفروشم.
آیا محصولات تولیدی شما علاوه بر ماهیت تزیینی، جنبههای کاربردی هم دارند؟
بله بیشتر کاربردی است و بهعنوان رومیزی، سجاده و جانماز، زیرانداز استفاده میشوند.
مواد اولیه این هنرصنعت از کجا تهیه میشود؟
مواد اولیه آن پنبه است و بیشتر بهصورت بومی و از داخل خود شهرستان مهریز تهیه میشود.
چه خواسته و انتظاراتی از مسئولین و دستگاههای متولی خصوصاً میراث فرهنگی دارید؟
امیدوارم با همکاری مسئولین بتوانیم در مکانهایی که به لحاظ گردشگری پربازدید هستند نمایشگاه داشته باشیم و کارهایمان را در معرض دید بگذاریم تا مردم با این هنر بیشتر آشنا شوند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/