باید توجه داشت که امروزه کشورهای بزرگ صنعتی و پیشرفته جهان، در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص مراکز علمی، تحقیقاتی و فرهنگی، نه تنها به نحو شایسته و مطلوب از منابع و سرمایههای کشور بهرهمند میشوند و با استفاده از آنان، چرخهای تکنیک و تولید برای رشد و توسعه کشور به حرکت در میآید، بلکه در این حرکت به ابداعات و نوآوریهایی دست مییابند که منجر به تسریع در رشد و توسعه کشور میشود.
کارآفرینی با رشد گردشگری و افزایش تقاضاهای جدید نسبت به انواع مختلف گردشگری وابسته است و فعالیتهای گردشگری اصولاً از نوع بنگاههای اقتصادی کوچک است. بنابراین با توجه به تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی در سطح بینالمللی، توجه به مسأله جهانی شدن در بخشهای گوناگون اقتصادی از جمله گردشگری، امری اجتنابناپذیر است.
شرکتهای کوچک اغلب میتوانند واکنش سریعی به نیازها و بازارهای جدید داشته و این مقدمهای برای ابداع انواع نوآوریها شود.
مشخصه بارز کارآفرینان کوچک این است که خلاءها را پُر میکنند. آنها توانایی شناسایی فرصتهای بارز و توسعه محصولات یا خدمات جدیدی که مورد تقاضای بازار است را دارند.
کارآفرینان همچنین فرصتهای به کارگیری منابع جدید اقتصادی را فراهم میکنند.
آنها سازمانها یا نهادهای بزرگ را تغییر نمیدهند بلکه یک استراتژی جدید مدیریت و رهبری را فراهم می آورند. علاوه بر اشتغالزایی، بنگاههای اقتصادی کوچک نیز بازیگران بزرگی در عرصه نوآوری هستند. بنابراین، به نظر میرسد که کارآفرینان ارتباطدهنده بزرگی بین محصول و تأمین خدمات باشند.
امروزه گردشگری به قدری در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها اهمیت دارد که اقتصاددانان آن را «صادرات نامرئی» نام نهادهاند. در تقسیمبندی مهمترین منابع درامدزایی در جهان، صنعت اکتشاف نفت و بهرهبرداری از آن به عنوان پردرامدترین فعالیت صنعتی مطرح میشود و پس از آن صنعت خودروسازی و در رتبه سوم گردشگری و جذب گردشگر قرار دارد.
گردشگری سرمایهای ارزشمند است که میتوان با صرف هزینه معمول آغازین، بهرهوری پُر سود دائمی را از آن انتظار داشت. به طوریکه گردشگری با در اختیار گرفتن فناوریهای پیشرفته و با توجه به رویکرد کشورها، رتبه نخست درآمدزایی ارزی را در کشورهای جهان به خود اختصاص خواهد داد.
امروزه کارآفرینی در گردشگری اهمیت زیادی پیدا کردهاست. نقش کارآفرینان گردشگری برای توسعه نواحی مختلف جاذب گردشگر میتواند بسیار حیاتی باشد. همچنین مسئولیت محیطی کارآفرینی میتواند مبنایی برای استفاده از منابع طبیعی باشد و بر ارزشهای غیرمادی و منابع طبیعی تجدیدشونده تأکید ویژهای داشتهباشد.
در حقیقت آموزش و ترویج فرایند کارآفرینی سیاستی است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه در یک جامعه اثر میگذارد. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آنها مشکلات و موانع برطرف شدهاند، دولتها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداختهاند. در واقع با اجرای این سیاست همواره میتوان به اهداف گوناگونی مانند، شناخت فرصتها و چگونگی بهرهبرداری از آنها، روشهای جدید علمی، مدیریتی و بازرگانی جامه عمل پوشید.
با ورود جامعهشناسان و روانشناسان به عرصه مطالعات و تحقیقات پیرامون کارآفرینی و کارآفرینان، ضرورت کارآفرینی در بخشهای مختلف به ویژه آموزش کارآفرینی بیش از پیش مشهود شده و همین امر موجب افزایش تلاشها برای توسعه کارآفرینی در زمینه گردشگری و آموزش آن در 2 دهه گذشته نیز شده است.
انتهای پیام/