هرگاه سخن از اصفهان، قدمت تاریخی، هنر و هنرپروری مردمانش به میان میآید، ناخودآگاه نام «زایندهرود» نیز در اذهان همگان شکل میگیرد و جالب اینکه هر زمان به سیر تطور فرهنگ و تمدن در فلات مرکزی ایران با پیشینهای بیش از ۱۰ هزار سال مینگریم، به نیکی درمییابیم که نقش این رود (بهعنوان بزرگترین رود فلات مرکزی ایران) در شکلگیری این حیات فرهنگی و تمدنی ارزشمند غیرقابلانکار است.
سرچشمه اصلی زایندهرود از دامنههای شرقی ارتفاعات سلسله جبال سترگ «زاگرس» در بخش ایران مرکزی (استان چهارمحال بختیاری) است، با این وصف این رود در مسیر نسبتاً طولانی خود که در حدود ۳۶۰ کیلومتر است از به هم پیوستن نهرها و چشمههای متعدد در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان شکل میگیرد، لذا یکی از دلایلی که این رود زایندهرود نامیده شده همین نکته است.
با این وصف این رود در متون کهن تاریخی با نامهای دیگری نیز همچون «زنده رود» و «زرینهرود» خوانده میشود.
تنوع اقلیمی و گستردگی حوزه آبریز رود باعث شده تا در ادوار مختلف تاریخی و در رخدادهای اجتماعی و فرهنگی گوناگون که ریشه در تاریخ کهن منطقه دارد، اقوام گوناگون با فرهنگها و حتی خردهفرهنگهای متنوع در کرانههای این رود زیست کنند و جالب اینجاست که در بسیاری از اوقات این گوناگونی فرهنگی در کنار تنوع اقلیمی حتی در 2 روستا در کنار هم در مسیر رود دیده میشود و این در حالی است که مردمان این مناطق در کنار گوناگونی فرهنگی با صلح و آرامش، هزارههای متمادی است که در کنار هم زندگی کرده که این خود به جذابیتهای فرهنگی این رود در کنار جذابیتهای طبیعی آن میافزاید.
شهر اصفهان و زایندهرود
شهر تاریخی اصفهان در میانه راه زایندهرود بهسوی تالاب گاوخونی قرارگرفته و جالب اینجاست که این شهر کهن در دشتی (جلگه) پهناور واقع شده و به دلیل اقلیم نیمهخشک این دشت، حیات مردم این شهر مستقیماً با زایندهرود پیوند خورده است.
بسیاری از محققان معتقدند زمانی که انسان در ادامه حیات اجتماعی خود از غارنشینی به روستانشینی (عصر فرهنگ) و سپس به حیات متمدنانه (شهرنشینی) روی آورد، ملاک این حیات جدید، اقتصاد مبتنی بر تجارت بود، لکن اصفهان جزو معدود شهرهای ایران و حتی جهان است که حیات تمدنی خود را با کشاورزی و باغداری آغاز کرد که در این میان نقش زایندهرود در این حیات تمدنی اساسی است.
اصفهان شهر تاریخ و گردشگری
بسیاری از دیرینه شناسان نخستین ردپای حیات اجتماعی انسان را در جلگه اصفهان، بیش از ۱۱ هزار سال قبل دانسته و سپس محلات اولیه تشکیلدهنده اصفهان در بیش از ۶ هزار سال قبل را با نامهای "کوشک"، "دردشت"، "جویباره" و "کران" شناسایی کردهاند. پسازآن و در دوران اسلامی این محلات بهتدریج در امتداد جلگه زایندهرود به هم پیوند خورد و سپس در ادوار مختلف همچون دوران "زیاریان"، "آلبویه"، "سلاجقه"، "صفویه" و سپس دوران معاصر، شهر در امتداد زایندهرود درحالیکه باغهای بزرگی آن را احاطه کرده بود گسترش یافت.
اصفهان ازجمله کهنترین شهرهای ایران است که از مرکز آن رودخانه عبور میکند و این در حالی است که با توجه به کمی بارندگی در این محدوده عظیم، در طول تاریخ، حداقل از عصر باستان تاکنون، فرهیختگان این دیار با ایجاد کانالهای متعدد انتقال آب (بهصورت سطحی و حتی زیرزمینی) که در گویش محلی "مادی" خوانده میشود، آب رود را حتی در فاصلههای بعید به بخشهای مختلف این دشت عظیم انتقال میدادند، لذا حیات فرهنگی و تمدنی مردم این سرزمین و آنچه امروزه در قالب میراث کهن فرهنگی و هنری مردمان این سرزمین خوانده میشود مستقیماً با زایندهرود پیوسته است، و جالب اینجاست که مردم این سرزمین بهویژه نخبگانش به مدد زایندهرود موفق شدند در عصر صفوی (سده یازدهم هجری قمری/هفدهم میلادی) فرهنگ ایران را به فرهنگی جهانی بهواسطه ایجاد "مکتب علمی اصفهان" (بهعنوان آخرین جلوهگری علمی شرقیان در برابر اروپاییان در آستانه انقلاب صنعتی در مغرب زمین) بدل کنند، پس در آن هنگام بود که اصفهان به مدد زایندهرود و فرزندان نخبهاش به جهان شهری در قلب مشرق زمین تبدیل شد که علم و هنر تولید میکرد، بنابراین از آن زمان بود که این شهر "نصف جهان" خوانده شد، نصف جهانی که با زایندهرود مفهوم مییافت.
در حال حاضر در حدود 2 دهه است که زایندهرود حداقل در محور اصفهان و در محدوده شرق آن به دلایلی همچون خشکسالی و بارگذاری بیش از حد بر روی رود با تنش آبی مواجه شده، لذا جالب است که بدانیم با موقت شدن جریان آب در اصفهان و محور شرق جدای از نقصانهایی که در حوزه محیطزیست و معیشت کشاورزان پدید آمده، شاهد افت توسعه فرهنگی در پهنه فرهنگی اصفهان نیز بودهایم.
حال که در سالیان اخیر شاهد رشد منطقی و علمی گردشگری در ایران و بهویژه اصفهان هستیم، شاهدیم که بسیاری از گردشگران، بهویژه گردشگران خارجی (گردشگران فرهنگی و طبیعتگرد) و حتی گردشگرانی که از کشورهایی با اقلیم پر بارش همچون قاره اروپا به اصفهان سفر میکنند بیصبرانه در مسیر تور خود به دنبال دیدار از زایندهرود بهویژه پلهای زیبا و تاریخی آن هستند.
فرجام سخن اینکه امروزه جدای از نقش تاریخی زایندهرود که مهربانانه به مردمی که در کرانههایش سدههای متمادی است زیست میکنند، حیاتبخشیده، میبایست به نقش صنعت گردشگری در توسعه متوازن اقتصادی و فرهنگی جوامع میزبان نیز اندیشید.
اگر بپذیریم که گردشگری با حیات و درآمد پایدار، جایگزینی مناسب برای نفت با حیات و درآمدی ناپایدار است، پس بهتمامی عناصری که در توسعه پایدار بر مبنای گردشگری مؤثرند نیاز داریم و در این میان زایندهرود جدای از نقش تاریخی خود بهعنوان عنصری حیاتبخش در سیر تطور حیات فرهنگی و تمدنی مردم ایران، نقشی جدید نیز در توسعه گردشگری فلات مرکزی ایران یافته، پس همگی بکوشیم تا "زایندهرود" بهعنوان عنصری حیاتبخش در حیات فرهنگی و اقتصادی فلات مرکزی ایران همواره "زنده رود" باقی بماند.
انتهای پیام/