بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، نوذر حیدری سرپرست هیأت باستانشناسی با اعلام این خبر گفت: محوطه کلندی در مرکز روستای امروزی تیس، از توابع بخش مرکزی شهرستان چابهار، در پنج کیلومتری شمال شهر چابهار و در محدوده سرزمینی منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار واقع شده است.
این باستانشناس در توصیف اهمیت تاریخی این محوطه با اشاره به اینکه بندر تیس از پیشینه تاریخی بلندی برخوردار است، تصریح کرد: علیرغم اینکه تاکنون به لحاظ پژوهشهای باستانشناختی و به طور مشخص کاوش، هیچ کار جدی در این محوطه انجام نشده است، با این وجود پیشینه آن در منابع مکتوب به پیش از اسلام و سدههای نخستین میلادی باز میگردد.
او در تشریح وضعیت امروزی این محوطه گفت: متأسفانه این محوطه در همه این سالها با وجود شناخته بودن به ثبت نرسیده است و به واسطه قرار داشتن در مرکز روستا و ساختوسازهای بیرویه و غیر قانونی و فاقد مجوز ساخت که از یک دهه پیش رشد بسیار فزایندهای داشته تقریبا در معرض نابودی کامل قرار دارد.
حیدری ادامه داد: بخشهایی از این محوطه در حدود 20 درصد هنوز باقیمانده است که ضرورت ایجاب میکند تا ضمن نجات دادن بخشهای باقیمانده، از جزئیات و کم و کیف این استقرار اطلاعات بیشتری بهدست آمده و مقدمات نجاتبخشی و ثبت ملی آن فراهم و از دستاندازی بیشتر به آن جلوگیری شود.
حیدری با اشاره به اینکه این محوطه برای نخستین بار در سال 1937 در نقشه توپوگرفی که ارل اشتاین (Aurel Stein) از روستا و بندر تیس تهیه و معرفی شده است، خاطرنشان کرد: محوطه از 2 برجستگی شرقی و غربی تشکیل شده که بخشهای حاکم نشین بندر محسوب میشدهاند و بخشهایی از این 2 برجستگی علیرغم تفکیک اراضی و داشتن مالک شخصی هنوز ساختوسازی در آنها انجام نشده است.
سرپرست هیأت باستانشناسی افزود: کاوشها در برجستگی شرقی متمرکز و ترانشهای به ابعاد 10×5 متر ایجاد شده که حاوی عناصر متعدد معماری و فضاهای مختلف است و کاوش آن تا رسیدن به خاک بکر و کف فضاها ادامه خواهد یافت.
او گفت: قطعات سفال لعابدار و دارای کتیبههای قرآنی، اشیای برنزی، شیشه و ... از جمله یافتههای کاوش تا این مرحله هستند و مصالح اصلی ساخت عناصر معماری را قطعات ماسه سنگ تشکیل میدهد که در ابعاد مختلف هندسی تراش خورده و مورد استفاده قرار گرفتهاند.
حیدری، آگاهی از آثار مدفون در بخشهای دست نخورده محوطه و مقدمات تهیه پرونده ثبتی آن، نجاتبخشی آثار در معرض ساختوساز، کاوش و حفاظت آثار تاریخی مدفون در محدودههایی که در معرض ساختوساز هستند، مستندنگاری و آسیبشناسی محوطه و ارائه آن به استان و پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری بهمنظور تامین اعتبار بیشتر برای کاوشهای باستانشناسی، حفظ، مرمت و احیای آثار باقیمانده و نیمه تخریب شده، شناخت و بررسی دورههای تاریخی و استقراری در محوطه، تملک اراضی واقع شده در محوطه و آمادهسازی محوطه برای تبدیل به سایت موزه باستانشناسی را اهداف این پروژه اعلام کرد.
او افزود: کاوشهای اضطراری باستانشناسی در محوطه کلندی، هسته اصلی بندر تاریخی تیس در چابهار با مجوز پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و مساعدت و همیاری دفتر گردشگری و میراثفرهنگی منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار در حال انجام است.
نام بندر تیس در متون تاریخی با املاهای مختلفی ثبت شده؛ ʼتیزʻ، ʼطیسʻ و ʼتیسʻ رایجترین املاهای نام این بندر است که املای نام ʼتیزʻ (Tiz) از بیشترین فراوانی برخوردار است.
انتهای پیام/
بر پایۀ برخی مشابهتهای ظاهری در متون کلاسیک یونانی و تطبیق موقعیت جغرافیایی، برخی پیشنهاد دادهاند که قدمت این نام ممکن است تا زمان هخامنشی هم به عقب بازگردد.
غیر از این منابع کهن یونانی، کهنترین سند تاریخی که به نام این بندر (تیز) اشاره کرده، کتاب صوره الارض، تألیف محمد بن موسی خوارزمی (184-232.ه.ق) است. همچنین کتب معتبر جغرافیدانان و مورخان بزرگ دیگری از سدههای آغازین، میانه و متأخر اسلامی مانند اصطخری (سدۀ 4 ه.ق.)، در المسالک و الممالک، مقدسی (سدۀ 4 ه.ق.) در احسن التقاسیم به نام این بندر (تیز) اشاره کردهاند.
طبق این منابع، بندر تیز برای زمان کوتاهی یکی از مهمترین بنادر مُکران در کرانۀ دریای عمان به شمار میرفته که بازرگانان از طریق آن با بنادر تجاری شمال آفریقا و هندوستان در تماس و ارتباط بودهاند. هر چند اهمیت تیس و ارتباطات تجاری و بینالمللی آن قابل مقایسه با بنادر و جزایر بسیار معروف ایرانی خلیج فارس چون سیراف و کیش و هرمز نبوده است؛ اما جغرافینویسان مسلمان از این بندر کوچک به مثابه تنها بندر تجاری در طول یک مسیر نسبتاً طولانی بین هرمز در دهانۀ خلیج فارس و بندر دیبل [Debal]، نزدیک دلتای مهران رود (رود سند) نام بردهاند.
مورخ کرمانی؛ افضل الدین ابوحامد بن حامد کرمانی، در اهمیت تیس مینویسد:« و از خصیص کرمان ثغر تیزست که از آن جا مالهای وافر از عشور تجار و اجرت سفاین به خزاین پادشاه رسد و اهل هند و سند و حبشه و زنج و مصر و دیار عرب از عمان و بحرین را فرضه آنجاست و هر مشک و عنبر و نیل و بقم و عقاقیر هندی و برده هند و حبشی و زنگی و مخملهای لطیف و سادهای پرآگین و فوطهای دنبلی و امثال این طرایف که در جهان است از این ثغر برند و به جنب تیز، ولایت مکران است که معادن فاند و قند است و ازین دیار به جمله اقالیم کفر و اسلام برند.»
چنانکه از منابع مذکور مستفاد میشود (فانید، فانیذ، پانیذ) و نیشکر جزء مواد اصلی و اولیهای بوده است که از این بند صادر میشده است. بر طبق این منابع، در طی شش سدۀ نخستین اسلامی، کرمان و مُکران جزء مهمترین و اصلیترین مراکز کشت نیشکر و تولید پانیذ بودهاند؛ هرچند مراکز اصلی کشت نیشکر و تولید پانیذ به صورت دقیق از سوی این مورخان ذکر نشده است. حمدالله مستوفی در سال 740 ه.ق. در مورد نیشکر و نخلستان و تولیدات خرما در هرمز اشاراتی دارد (به نقل از( La Straenge,1905:342اظهارات مستوفی قزوینی احتمالاً آخرین گواهیها مبنی بر کشت نیشکر و تولید پانید در منطقه است و پس از او هیچ گونه اطلاعی در مورد تولیدات کشاورزی و اقتصادی منطقه تا پایان سدۀ 19 میلادی در دست نیست.
در این سده است که احمد علیخان وزیری مینویسد که در ولایت کرمان (و طبعاً بلوچستان) مقدار کمی نیشکر تولید میشود و به تبع آن مقدار کمی نیز نیشکر تولید میشده است. با کاهش کشت نیشکر و تولید پانیذ (و سایر محصولات کشاورزی و اقتصادی)، تیس به تدریج افول کرده، اهمیت خود را از دست داد و جای خود را در زمان صفویه، نخست به بندرعباس و سپس به بنادر کوچکتر و کم اهمیتتری چون گواتر و پزم و پارک داد.
انتهای پیام/