میراث آریا: شالبافی را میتوان یکی از شایعترین رشتههای صنایعدستی در سیستان و بلوچستان برشمرد بهطوریکه شهرتی جهانی دارد؛ گواه این ادعا وجود تکه پارچههای دستبافت کشف شده در شهر سوخته است که افزون بر پنج هزار سال قدمت دارد.
در مسیر هنر پارچهبافی آنچه از هزارههای قبل از میلاد تاکنون مشخص و مشهور است خودکفایی مردم سیستان در تولید مواد اولیه صنایع مختلف بهخصوص پارچهبافی بوده آنچنان که تا همین سده اخیر تمام مراحل تهیه و تولید پارچه توسط خود مردم و خانوادهها یعنی از مرحله کاشت و برداشت پنبه و یا تهیه پشم و موی دام گرفته تا ریسندگی و آمادهسازی آنها که همه با ابزار سنتی و ویژه انجام میشده است.
پارچه یکی از نیازهای اولیه بشر بوده است از این حیث در یافتههای شهر سوخته سیستان با پیدایش قابلتوجهی از ابزار گوناگون ریسندگی و بافندگی چوبی، گلی سفالی و فلزی نشانگر وجود صنعت بافندگی در آن دوران بوده است.
یافت چنین پارچههایی با چنین کیفیت رنگی، نمونهای است از بهترین طرح و رنگبندی بسیار نزدیک به پارچههای سنتی که اخیراً در سیستان بافته میشود.
دست بافتههای این سرزمین زیبایی و شادابیشان را از طبیعت پر رونق و پر نقشونگار سیستان بر میگرفتهاند تا به هنر مردمان گیتی، مایه وری و اصالتمندی ببخشند.
در نگاه زیباییآفرین این مردم ریشهدار، هستی بازتاب جوهره خداوند زیبایی نگر و آفرینشگر رنگهای گوناگون است که در برگهای تاک، پوست گردو، گل گز، برگ چغک، پوست انار به فراوانی نهفته است.
گوناگونی و فراوانی این دست بافتههای رنگرنگ، پاسخی به نیازهای خریداران روزگار بود و نامواژههای برجایمانده در فرهنگ پوششی نشاندهنده غنا و گوناگونی این دست بافتههایی است که با نامهای چیک، جاوند، شیر و شکر، وال، خاصه به پوشش کاملمرد و زن سیستان، ارجمندی و اصالت میدادند.
با این تفاسیر از گونههای تولیدی پارچهبافی سیستان میتوان به لنگ، دستمال، پتو، شالگردن، حوله اشاره کرد.
جابهجایی سنتی وردها دستگاه پارچهبافی با پا
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه انسان در طول تاریخ برای پوشش خود از الیاف گوناگون که منجر به خلق بافت و ایجاد تنپوشی پارچهای شده استفاده کرده است، اظهار کرد: بافتهای پارچه از الیاف گیاهی یا حیوانی به دست میآید و طول آنها در هنگام نخریسی باید آن قدر باشد تا بتوان آنها را بر رویهم قرارداد و لیف ممتد و محکمی را تشکیل داد.
علیرضا جلالزایی بیان کرد: قطعه شال با نقش شطرنجی از جمله تولیدات خاص پارچهبافی سیستان است که اغلب بهصورت قبول سفارش تهیه شده، در این راستا بیشترین رنگهای بهکاررفته در این منسوجات مشکی، سفید، کرم، قهوهای، سورمهای و اغلب رنگهای تیره است.
این مقام مسئول با بیان اینکه معیارهای سنجش و انتخاب نخ در پارچهبافی کلاف و دوک است که بهصورت وزنی خریداری میشود، افزود: صنعتگر باتوجهبه نیاز خود نوع نخ، رنگها و ضخامت دلخواه را انتخاب میکند، ارزش کالا به کیفیت محصول تولید شده و زمانی که برای بافت آن صرف میشود بستگی دارد که هر چهکار ظریفتر باشد ارزش آن بیشتر خواهد بود.
او دستگاههای مورد استفاده این هنر در منطقه سیستان را دو وردی پارچهبافی دانست که بهصورت سنتی و اغلب به دست خود هنرمندان ساخته میشود و بر عکس بقیه دستگاههای پارچهبافی کشور که وردها با دست جابهجا میشوند با پا جابهجا میگردد و هم اینک نیز بالغ بر ۳۰۰ نفر صنعتگر در این حوزه مشغول به فعالیت هستند.
مدیرکل میراثفرهنگی سیستان و بلوچستان با بیان اینکه ابزارهای مورد استفاده در این رشته فقط دوک و قیچی است، تصریح کرد: جنس دوک اغلب از چوب و قیچی هم یک قیچی معمولی بوده که برای بافت ابتدا دستگاه پارچهبافی توسط صنعتگر چلهکشی میشود سپس توسط دوک پودگذاری و آنگاه شانه میخورد تا پود در جای خود محکم شوند.
او با بیان اینکه ریسندگی کاری دشوار و ظاهراً پایانناپذیر است که معمولاً بهوسیله همه افراد خانواده انجام میشود، گفت: امروزه ازآنجاکه پشمهای ریسیده شده با دستگاه از نظر اقتصادی باصرفهتر است، در بسیاری از قالیها و گلیمها از آن استفاده میکنند.
جلالزایی رایجترین شیوه ریسندگی را با دوک نخریسی دانست و بیان کرد: دوک پایی که از میله چوبی بلندی با برجستگیها و تیزیهایی در دو سر آن ساخته شده، مورد استفاده سالخوردگان قبایل بلوچ، قرقیزها و کردهای شرق ترکیه است.
او در ادامه با بیان اینکه پیشینه پارچهبافی در تمدن بشر به هزارههای قبل از میلاد برمیگردد، تأکید کرد: پارچه یا پوشش یکی از نیازهای اولیه بشر بوده که در طول دورههای مختلف تاریخچه شیوههای تولید آن و یا گونههای تولیدی آن دارای فراز و نشیب بوده است بهطوریکه در بافتههای شهر سوخته با پیداشدن تعداد قابلتوجهی ابزار گوناگون بافندگی و ریسندگی چوبی، گلی و سفالی و فلزی که نشانگر وجود صنعت بافندگی در آن دوران بوده است و نیز نمونههای اعجابانگیزی از پارچه یافت شده این امر بهوضوح دیده میشود.
خودکفایی مردم سیستان در تولید مواد اولیه
این مقام مسئول گفت: مسلماً آنچه که برای باستانشناسان عجیب و سؤالبرانگیز است، بافت چنین پارچههایی با چنین کیفیت و چنین گونههای رنگی است، در این میان نمونههایی که از نظر طرح و حتی رنگبندی بسیار نزدیک به پارچههای سنتی است اخیراً در سیستان بافته میشده پارچههای بافته شده اغلب به رنگ قهوهای و کرم هستند؛ اما با بیش از چندین مورد پارچههای دورنگ از جنس پشم و پنبه برخورد شده است.
او ادامه داد: در مسیر هنر پارچهبافی آنچه از هزارههای قبل از میلاد تا کنون مشخص و مشهور است خودکفایی مردم سیستان در تولید مواد اولیه صنایع مختلف، بهخصوص پارچهبافی بوده، آنچنان که تا همین سده اخیر تمام مراحل تهیه و تولید آن توسط خود مردم و خانوادهها انجام میگرفته است.
مدیرکل میراثفرهنگی استان سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: از مرحله کاشت و برداشت پنبه و یا تهیه پشم و موی دام تا ریسندگی و آمادهسازی آنها که همه با ابزار سنتی و ویژه انجام میگرفته است.
بنا به گفته جلالزایی در زمان عمر و لیث صفاری برای سالها پارچهای که مخصوص خانه کعبه بافته میشده در سیستان تهیه میشد؛ نکته دیگر، نزدیکی بافتههای اخیر به بافتههای یافت شده در شهر سوخته است که تا کنون باقیمانده است.
او افزود: اقلام تولیدی پارچهبافی سنتی سیستان شامل لنگ (دستمال)، سریک (باربند)، پتو، شالگردن و پارچه است.
عمدهترین آسیبهای وارد شده به هنر شالبافی
او در بخش دیگر سخنان خود به عمدهترین آسیبهای وارد شده به این هنر اشاره و تصریح کرد: بازار فروش این محصولات تحتتأثیر شدید نمونههای ماشینی است که با قیمت نازل به بازار عرضه میشود، افزون بر آن عدم دسترسی به مواد اولیه باتوجهبه خشکسالیهای اخیر منطقه، عدم آموزش کافی، عدم نمونهسازی و کاربردی کردن محصولات براساس نیاز بازار امروز و وجود تنها یک صنعتگر در این رشته از جمله آنهاست.
این مقام مسئول تأکید کرد: اقدامات حفاظتی در این عرصه انجام شده که آموزش پارچهبافی به بیش از ۴۰ هنرآموز از ابتدای احیای رشته مذکور و امکان استفاده از تسهیلات برای هنرآموزان پارچهباف از جمله آنان است.
او در ادامه به بیان پیشنهادها و راهکارهای حفاظت شامل شناسایی، مستندسازی، تحقیق، حفظ وضع موجود، حمایت، ترویج، ارتقا و احیا برای کلیت موضوع و ابزار و اشیا و مکانهای وابسته شده اشاره کرد و افزود: ایجاد زمینه مناسب فروش در بازارهای داخلی و خارجی، خرید تضمینی محصولات، ارائه نقشهای نو و جدید با حفظ اصالت و فرهنگ محلی بهمنظور جلب نظر مشتریان، در دسترس قراردادن مواد اولیه ارزانقیمت به تولیدکنندگان، تهیه کتابچهها و بروشورهای تبلیغاتی، برگزاری همایشها و نشستهای علمی و تخصصی از دیگر اقدامات به شمار میرود.
در پایان اما آنچه مهم است اینکه باید دید متولیان امر تا چه حد می تواند این هنرو صنعت را احیا کنند و یا علاقهمندان را به این صنعت جذب کند، چرا که دست بافتههای این سرزمین زیبایی و شادابیشان را از طبیعت پر رونق و پر نقش و نگار سیستان بر میگرفتهاند تا به هنر مردمان گیتی، مایهوری و اصالتمندی ببخشند.
در مسیر پارچه بافی سیستان آنچه که به روشنی پیداست، خودکفایی مردم سیستان در تولید مواد اولیه پارچه بافی بوده که تا همین سده پایانی تهیه، تولید و برداشت پنبه و یا تهیه پشم و موی دام تا ریسندگی و آماده سازی آنها همه با ابزار سنتی و ویژه انجام میشده است.
انتهای پیام/
نظر شما