امروزه گردشگری از یک بعد به عنوان موثرترین ابزارهای دیپلماسی عمومی برای ایجاد تعامل بین ملتها و دولتهاست و نقش آن در تقارب فرهنگها و اعتلای ارزشهای بشری و اشاعه صلح جهانی غیر قابل انکار است. از بعد اقتصادی نیز این صنعت به عنوان سومین صنعت سود آور در جهان و یک شاخه از اقتصاد جهانی در زمینه خدمات مورد توجه و در حال توسعه است. به طوری که تا 10 درصد درآمدهای ملی برخی از کشورها را به خود اختصاص داده است.
صنعت گردشگری به یکی از بزرگترین کسب و کارهای جهان بدل گشته و با سرعتی فراوان در حال گسترش است. اما متأسفانه بر اساس آمار سازمان گردشگری جهانی ایران از نقطه نظر ورود گردشگر در مقایسه با کل جهان مقام صدم را داراست؛ در حالیکه از نظر جاذبههای طبیعی و مصنوعی رتبه دهم را دارد (سعید اردکانی، میرغفوری، برقی، 1388)
گردشگری برای ایران، که وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد میتواند راه نجات خوبی باشد، چراکه جذابیتها و قابلیتهای ایران آنقدر فراوان است که حتی بسیاری از ایرانیان پی به آنها نبردهاند.
اتکای صرف اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی موجب غفلت از مواهب دیگر ثروت آوری در ایران بوده که بخش گردشگری نیز از مهمترین آنها است. ایران به دلیل اهمیت ویژه تاریخی و وسعت سرزمینی که گوناگونی آب و هوایی و طبیعی و فرهنگی را پدید آورده است، از ظرفیتهای منحصر به فرد برای توسعه این صنعت برخوردار است و میتواند یکی از پایههای اساسی توسعه پایدار کشور باشد.
اتخاذ چشمانداز جامع در سطح خرد و کلان مدیریتی در این بخش ضروری به نظر میرسد. در سطح کلان، تدوین برنامه بلند مدت با اولویت توسعه گردشگری در تعریف سیاستهای توسعه ملی توجه بیشتر به برنامهریزی، تقویت روابط سیاسی، هماهنگی و نظارت و بهبود زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه گردشگری، توانمندسازی و تسهیل روند سرمایهگذاری، توجه بیشتری شود. همچنین در سطح خرد، آگاهی بخشی عمومی در جهت دید اقتصادی به گردشگری، رسانه و تبلیغات، ارتقای خدمات گردشگری با آموزش موثر، بسترسازی و تدوین طرحهای جامع متناسب با پتانسیلهای منطقه و هماهنگی در میان نهادهای مرتبط میتوان یاد کرد.
در سالیان اخیر این صنعت به عنوان پایه اقتصادی در تصمیمگیریهای کلان کشور مورد توجه قرار گرفته است و با نگاه متفاوت نسبت به گذشته، از آن به عنوان صنعت نوظهور در کشو یاد میشود. نگاهی که به دلیل وجود پتانسلهای متعدد در این صنعت میبایست زودتر از این در اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور نقش آفرینی میکرد.
در صنعت گردشگری بخشهای دولتی و خصوصی مکمل یکدیگر هستند و عدم وجود یکی از آنها باعث بروز ناکارآمدی دیگری میشود لذا باید بخش دولتی و بخش خصوصی هریک در جایگاه خود قرار بگیرند تا شاهد رشد و شکوفایی این صنعت باشیم؛ برنامهریزی بلندمدت و کوتاه مدت به همراه برنامهریزی استراتژیک میتواند زمینههای لازم جهت توسعه و گسترش این صنعت و توسعه زیرساختهای گردشگری را در پیش داشته باشد. به ویژه اینکه حضور بخش خصوصی در رویدادهای بینالمللی میتواند هدفمندتر و کارآمدتر از حضور بخش دولتی باشد. در واقع تسهیل این حضور برعهده بخش دولتی است.
از جمله گامهای اولیه حضور در رویدادهای مهم گردشگری بینالمللی با هدف شناساندن ظرفیتهای موجود کشور است. انتخاب شهرهای گردشگری از جمله تبریز 2018، همدان 2017 و اردبیل 2023 نقش موثری در توسعه دیپلماسی گردشگری است. اشتیاق حضور فعالان گردشگری پس از برگزاری مراسم افتتاح رویداد اردبیل 2023 برای حضور در اردبیل و بازدید از تاسیسات گردشگری این نوید را میدهد که در صورت تحرک در این بخش میتوان به نتایج آنی دست یافت.
انتهای پیام/
نظر شما