محمدرضا کارگر، مدیرکل اسبق امور موزهها نوشت: شناخت، اساس رابطه تمدنها، ملتها و جامعه است، به گونهای که حاصل شناخت مثبت، دوستی و حاصل شناخت منفی دشمنی و بی تفاوتی محصول عدم شناخت است.
راه های متفاوتی برای ایجاد شناخت وجود دارد لیکن شناختی که از طریق میراث فرهنگی ایجاد می شود، جامع ترین نوع شناخت است چرا که به جای انسانها، آثار و اشیاء با مخاطب خود صحبت میکند و گفتگویی از لایههای مختلف تاریخ صورت می گیرد که کاملاً باورپذیر است.
آثار هنری در هر دوره تاریخی زبان گویای مردم ان عصر است و باورهای آن جامعه را بیان می کند. همکاریهای موزه ای ایران و کشور چین به عنوان نمایندگان دو تمدن بزرگ قاره آسیا که فرهنگ و تمدن جهانی وامدار آن است، می تواند زمینه بیشتر دوستی دو جامعه چین و ایران را فراهم کند.
این همکاری ها که بر اساس عزم و اراده سیاسی، فرهنگی و هنری دو کشور است، از گذشته آغاز و همچنان ادامه دارد. نمایشگاهایی از فرهنگ و تمدن ایران در چین به نمایش درآمده و همچنین متقابلاً آثاری از فرهنگ و تمدن چین در ایران به نمایش گذاشته شده است و استمرار این اتفاق، بیانگر اراده جدی دو کشور است.
آثار تمدنی ایران که قدمت آن به بیش از دههزار سال برمیگردد، نشانگر آن است که رابطه دو تمدن در مقاطع مختلف تاریخی به شکلی گسترده وجود داشته است. هنرمندان ایرانی با هنر چین آشنا بودهاند و در موارد مختلف از آن تاثیر پذیرفتهاند. در هنر نقاشی و سفالگری این تاثیر کاملا مشهود بوده و متقابلا نیز تاثیرگذار بوده اند. وجود مجموعه غنی چینی های آبی و سفید در موزه های ما که در زمان صفویه به ایران آمده است نمونه ای از این ارتباط است.
در انتها قطعا این همکاری ها، زمینه های مناسبی برای همکاری های گسترده فرهنگی، هنری، اجتماعی، سیاسی، صنعتی و اقتصادی فراهم می کند. استقبال گسترده گردشگران دو کشور بخشی از دستاوردهای این همکاری است.
امید است در آینده شاهد دوستی ها و همکاریهای بیشتر و گستردهتر باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما