عیسی عزیزنژاد، رئیس موزه مردمشناسی ارومیه در یادداشتی نوشت: براساس آمارها و ارقام موجود، ایران از نظر جایگاه گردشگری وضعیت مطلوبی در سطح جهان و آسیا ندارد، در سطح قاره جزو ۱۰ مقصد پربازدید گردشگران نیست و در سطح خاورمیانه چهارم است.
این مقایسهها از آنجایی حائز اهمیت است که کشور ما تقریبا هرآنچه را که گردشگران را بهسوی خود جلب کند داراست، دسترسی به آبهای آزاد، خطوط ساحلی چندصد کیلومتری، رسم و رسوم متنوع اقوام، گستردگی سرزمینی، دارا بودن چهار اقلیم، جاذبههای طبیعی و تاریخی فراوان، محوطهها و آثار جهانی، جمعیت زیاد، شهرها و روستاهای تاریخی، صنایعدستی اصیل، غذاهای محلی جذاب و ... مواردی هستند که برای طیف متنوعی از گردشگران میتواند جذاب باشد.
استعدادها و توانمندیهای مورد اشاره را اگر با برخی کشورهای منطقه که رتبه گردشگری بالاتری از ایران دارند قیاس داده شود میبینیم که تفاوتها زیاد است، امارات که اصلا قابل قیاس نیست، عربستان هم فاقد اکثر این شاخصهاست، تنها کشوری که در منطقه تا حدودی شرایط مشابه ایران را دارد ترکیه است با این حال این کشور همسایه، سالانه بیش از ۴۰ میلیون گردشگر را پذیراست و از این حیث در بین ده کشور برتر جهان قرار دارد.
اینکه چگونه میتوان به جایگاه واقعی پیشرفت در سطح گردشگری منطقه و جهان دست یافت، آیا باید سیاستهای مشابه کشورهای پیشرو در این صعنت را دقیقا پیاده کرد یا روشها و الگوهای دیگری نیز وجود دارد بحث دیگری است که تصمیمگیری و پیادهسازی آن برعهده مسئولان و نهادهای عالی کشور بوده و قطعا هم استرانژیهایی ترسیم شده است اما در این خصوص، فرصتهای مهمی هم وجود دارند که نباید از آنها غافل شد.
در چند سال اخیر دانشجویان زیادی از کشورهای منطقه و عمدتا همسایه، در دانشگاههای شهرهای مختلف کشورمان ثبت نام کرده و مشغول تحصیل هستند و این روند همچنان ادامه دارد.
بهعنوان مثال براساس اطلاعات موجود هماکنون بیش از 2 هزار نفر از کشورهای عراق، آذربایجان، هند و پاکستان در در رشتههای علوم پزشکی، حقوق، حسابداری، مهندسی و دیگر رشتهها در دانشگاههای ارومیه تحصیل میکنند وجود این تعداد کثیر دانشجو که حداقل چهار سال را در شهر میزبان ساکن خواهند بود یک فرصت مغتنم برای توسعه و تبلیغ صنعت گردشگری است.
تا جایی که بررسی شده، آنچنان که باید از این فرصت بهره کافی بهعمل نیامده است،گاهی دیده میشود تعدادی از آنها بهصورت انفرادی از مکانهای تاریخی و موزهها بازدید می کنند، مواردی هم بوده که از سوی دانشگاه مربوطه اردوهای گروهی بازدید از مکانهای گردشگری شهر برای آنان ترتیب داده شده است که بهنظر میرسد بیشتر برای پرکردن اوقات فراغت و نمونهای از برنامههای فوق درسی باشد و لذا نمیتوان نتیجه چندان امیدوار کنندهای برای تبلیغ در پی داشته باشد.
در این خصوص لازم است یک استراتژی مشخص و متناسب با طول دوران تحصیل گروههای ورودی از سوی مسئولان دانشگاه و البته دیگر نهادها و ارگانهای ذیربط تعریف کرد به گونهای که دانشجوی خارجی که حداقل به مدت چند سال مهمان یک شهر کشورمان است، بتواند مبلغ و سفیری پر از اطلاعات فرهنگی و گردشگری برای خانواده، دوستان، اقوام و آشنایان خود باشد. البته پرواضح است که نمیتوان و نباید هم برای این منظور راهکارهای اجباری به کار برد بلکه همه چیز باید در چارچوب اهرمهای تشویقی مدون و منظم باشد.
براساس پرسوجوهای بهعمل آمده، یکی از عمدهترین انگیزههای این دانشجویان برای تحصیل در دانشگاههای ایران، پایین بودن هزینههای آن به نسبت کشور خودشان است حالا که آنان از خدمات آموزشی ارزانتر بهره میبرند چه بهتر که فقط بهعنوان یک پزشک و حقوقدان و مهندس و .... به کشور خود بازنگردند بلکه با اتخاذ سیاستهای تشویقی و راهکارهای خلاقانه بتوان از آنها بهعنوان مبلغان جاذبههای مختلف فرهنگی گردشگری ایران در طول دوران تحصیلشان باشند، این، همان بهره بردن از فرصتهاست.
انتهای پیام/
نظر شما