به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، حسین سپیدنامه سرپرست هیئت باستانشناسی 26دیماه 1402، با اعلام این خبر گفت: چشمانداز منطقۀ مورد بررسی، کوهستانی با پوشش درختان جنگلی بلوط و گیاهان مرتعی سوزنیبرگ است. مهمترین عارضههای طبیعی منطقه را کوههای پازنان و خاکلون و رودخانۀ دائمی بَشار به عنوان منبع اصلی تامین آب ساکنان این منطقه، تشکیل داده است. محدوده طرح بررسی باستانشناختی حاضر، جزو حوضه رسوبی زاگرس است و از پهنه زاگرس چینخورده و زاگرس بلند با ساختار بشدت تکتونیزه تشکیل شده است.
او افزود: این منطقه شامل تعدادی تاقدیس و ناودیس تنگ و موازی با یکدیگر در راستای شمال خاوری- جنوب باختری با درههای ژرف است. تاقدیسها اکثراً به صورت ارتفاعاتی هستند که به علت فشارهای تکتونیکی زیاد، در امتداد محور خرد شدهاند و در اثر فرسایش از بین رفتهاند. حوضه آبریز رودخانه بَشار بسیار مرتفع و کوهستانی است. مقطع دره رودخانه بشار در نقاطی که از سازندهای سخت میگذرد به صورت هفت شکل و در مناطقی با سازندهای نرمتر به صورت U شکل است.
این باستانشناس تصریح کرد: در دوران تاریخی و اسلامی این منطقه کوهستانی افزون بر شرایط زیست محیطی مناسب برای جوامع دامپرور و کوچنده قبایل و طوایف کهگیلویه، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی توانسته بود به عنوان یک کریدور ارتباطی اقتصادی- فرهنگی نیز نقش مهمی ایفا کند.
او گفت: بررسی باستانشناختی با این پرسش آغاز شد که تأثیر ظرفیت های زیستمحیطی و به طور کلی، عوامل محیطی و انسانی در شکلگیری استقرارگاهها و محوطههای باستانی در محدوده مورد بررسی چگونه است؟ بنابراین، مهمترین اهداف بررسی باستانشناختی، تکمیل پژوهشهای انجام شده پیشین در محور آبرسانی در مسیر قدیمی شیراز به یاسوج و شناخت تأثیر عوامل محیطی و انسانی بر شکلگیری استقرارهای محدوده جغرافیایی مورد مطالعه بوده است.
سپیدنامه افزود: با وجود محدودیتهایی مانند پوشانده شدن برخی محوطهها با برگ درختان بلوط و رسوبات سیلابی و واریزههای دامنهای ارتفاعات دو سوی رودخانه بَشار، شمار 17 محوطه باستانی از دوران پارینهسنگی میانه تا سدههای متأخر اسلامی شناسایی و بررسی شد که عمدتاً در حاشیه رودخانه بَشار یعنی حدفاصل تنگ سرخ تا روستای قلات قرار دارند.
سرپرست هیئت باستانشناسی اظهار کرد: بررسیهای باستانشناختی نشان داد حاشیه رودخانه بَشار طی چهار مقطع زمانی پارینهسنگی میانه، دورههای اشکانی- ساسانی، سدههای نخستین دوران اسلامی و طی سدههای متأخر دوران اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. آثار شناسایی شده شامل یک محوطه پارینهسنگی، یک راه تاریخی، سه گورستان دوره تاریخی، یک قلعه، هشت ماندگاه کوچنشینی از سدههای متأخر اسلامی و دو محوطه تاریخی با حدود دو هکتار وسعت است.
او گفت: پیش از انجام بررسی باستانشناختی، احتمال داده میشد شاهد غنای شواهد باستانشناختی تمامی ادوار پیش از تاریخ تا قرون متأخر اسلامی در حوضه رودخانه بَشار باشیم زیرا این منطقه تمامی شرایط زیستی برای شکلگیری استقرارهای انسانی را با توجه به اهمیت هر یک از عناصر حیاتی دارا بوده است. با این وجود، شواهد باستانشناختی در تعدادی از محوطههایی که شناسایی شده عمدتاً متعلق به ادوار اشکانی – ساسانی و سدههای نخستین دوران اسلامی است.
سرپرست هیئت باستانشناسی تصریح کرد: شواهد باستانشناختی نشان میدهد تراسهای حوزه بالادست رودخانه بَشار در دورههای اشکانی ـ ساسانی و نیز سدههای اولیه دوران اسلامی مورد سکونت واقع شده است و شواهدی از فرهنگهای ادوار دیگر تا سدههای متأخر اسلامی به چشم نمیخورد. البته ممکن است استقرارهای قدیمیتر در زیر رسوبات، آبشستها و وایزههای دامنه ارتفاعات دو سوی رودخانه بَشار دفن شده باشد.
انتهای پیام/
نظر شما