بهمن توکلی فرد، فعال رسانهای استان اصفهان در یادداشتی نوشت: بهطورکلی روابطعمومی به مدیریت گردش اطلاعات بین یک سازمان و جامعه گفته میشود، برای تعریف روابطعمومی میتوان از استعاره «پُل» استفاده کرد، پلی بین سازمان و مردم، هم مردمی که در سازمان کار میکنند و هم آنهایی که بیرون از آن سازمان و مخاطبان آن هستند.
واحد روابطعمومی، گردش اطلاعات بین این سه گروه را مدیریت میکند، ازیکطرف نظرات و ایدههای مدیران سازمان را به گوش کارکنان و مخاطبان میرساند و از طرف دیگر، صدای مخاطبان را به گوش کارکنان و مدیران سازمان میرساند.
از سال ۵۱ قبل از میلاد که سیسرون سیاستمدار رومی، از یک مأمور برای باخبر شدن ازآنچه در روم میگذرد، استفاده میکرد تا همین امروز، توجه به افکار عمومی و سعی در به دست آوردن حمایتهای آنها، تصمیم کلیدی سیاستمداران برای حفظ قدرت بوده است.
آنها با تحقیق و جستوجو از میان مردم، مشکلات و مسائل را کشف میکردند، برای برطرف کردن آنها برنامهریزی میکردند و نتیجه اقدامات خود را با مردم در میان میگذاشتند، درنهایت ارزیابی میکردند که این اقدامات چه تأثیری بر توده مردم و افکار عمومی داشته است.
این چهار اقدام کلیدی یعنی تحقیق و جستوجو برای کشف مشکلات، برطرف کردن آنها، در میان گذاشتن اقدامات با مردم و ارزیابی تأثیر اقدامات بر توده مردم بهمرورزمان، تبدیل به یک استراتژی شد که هر گروه یا سازمانی که به دنبال پیدا کردن جایگاهی قدرتمند بین مردم بود، میتوانست از آن استفاده کند.
بیتردید هدف مجموعههای روابطعمومی در هر نهاد و سازمان از ارتباط با رسانههای مختلف اعم از دیداری یا شنیداری، ایجاد بهترین پوشش رسانهای برای معرفی عملکرد آن نهاد و سازمان به عموم مردم یک جامعه است تا مردم آن جامعه بتوانند قضاوت مناسبی از آن فعالیتها داشته باشند.
هماندیشی در خصوص چگونگی تأثیر رسانهها در بهبود کیفیت معرفی عملکرد حوزههای مختلف یک سازمان و تشکیل هسته مشاوران رسانهای باهدف بررسی چالشهای روابطعمومیهای یک سازمان نقش مؤثری در بهبود کیفیت اطلاعرسانی و آگاهسازی عموم جامعه ایفا کرده و یکی از راه کارهای مهم در بهبود فعالیتهای حوزههای روابطعمومی هر سازمان به شمار میرود. لذا رسانهها میتوانند با ایجاد تنوع و حتی تغییر در باورها و احساسات و حتی نگرش مردم یک جامعه و در نهایت بالا بردن دانش عمومی مردم در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی نقشآفرینی کنند.
هنگامیکه سازمانی نتواند فعالیتهای خود را در رسانهها بهدرستی انعکاس دهد، بیتردید دچار مرگ تدریجی میشود و لذا زمانی که بعد از مدتها بیخبری، خبری از آن مجموعه در رسانهها دیده میشود، عملا تأثیر چندانی در قضاوت مردم از فعالیتهای آن مجموعه نخواهد داشت، لذا رسانهها بیتردید مرجع قضاوت عمومی مردم یک جامعه از فعالیتهای یک سازمان به شمار میروند و روابطعمومی ها نباید هیچگاه این نقش ارزشمند را نادیده انگارند.
بدون شک مجموعههای روابطعمومی در هر سازمان باید بدانند که همواره فعالیتهای آنها زیر ذرهبین رسانهها قرار دارد و با توجه به اینکه تغذیه اطلاعاتی رسانهها در خصوص موضوعات مختلف به عهده رسانهها است، از یکسو عدم فعالیت روابط عمومیها در این حوزه به نقشآفرینی منفی رسانهها برعلیه فعالیتهای آن سازمان بدل میشود و از سوی دیگر انعکاس مسائل غیرواقعی از سازمان در رسانهها مسئولیت دنیوی و اخروی برای مجموعه روابطعمومی در پی خواهد داشت، بهنحویکه در دنیای متکثر امروزی پنهانکاری و یا انتشار اخبار غیرواقعی در کوتاهترین زمان ممکن میتواند به زیان خود همان مجموعه باشد، بهگونهای که هنگامیکه آن خبر غیرواقعی بازنشر شده و سپس واقعیت عریان میشود عملاً این روابطعمومی ها هستند که ضرر اصلی را در این حوزه تجربه کرده و ضمن اینکه متهم به انجام یک عمل غیرحرفهای شدهاند، اعتماد رسانهها را در وهله اول و اعتماد عمومی را در وهله دوم از دست میدهند.
روی همین اصل ایجاد همگرایی میان روابطعمومی سازمانها و رسانهها عملاً باعث میشود تا سازمانها و نهادهای مختلف از پنهانکاری اطلاعات واقعی خودداری ورزیده و عملاً با ایجاد همدلی با رسانهها، آنها را به محملی برای بیان واقعیتهای موجود تبدیل کرده و بدین وسیله ضمن آگاهی بخشی عمومی، به افزایش اعتماد عمومی یاریرسانی کنند، لذا تردیدی نیست که روابطعمومی سازمانها باید در کنار رسانهها باشند، آنهم با اشتیاق و نه با اکراه. زیرا باید بپذیریم ارتباطات دوسویه، تسهیلکننده حیات اجتماعی بشریت در دنیای کنونی است، پس تلاش کنیم این همگرایی را جدی بگیریم.
انتهای پیام/
نظر شما