به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مصطفی ده پهلوان، رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در سفر به شهر تاریخی حریره در جزیره کیش از محوطههای تاریخی بستک، بافت تاریخی کنگ و رودان و موزههای استان بازدید کرد.
جمعبندی نتایج این بازدید طی جلساتی با مدیرعامل منطقه آزاد کیش و مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و سایر مدیران شهرستانها و برخی پایگاههای پژوهشی مطرح و مشکلات، نقصها و کمبودها مورد بررسی قرار گرفت و اهداف و برنامههای مشترکی در نظر گرفته شد.
تهیه محتوای پروندههای ثبت ملی انواع شناورهای بومی خلیج فارس، راهاندازی بانک یافتههای باستانشناختی خلیج فارس در کیش، ادامه کاوشهای باستانشناسی شهر حریره، جزیره کیش، حمایت پژوهشگاه از ثبت و مستندسازی سنتها و گویشهای در خطر استان هرمزگان، راهاندازی پایگاه باستانشناسی زیر آب با همکاری پژوهشگاه، اداره کل میراثفرهنگی هرمزگان و مناطق آزاد کیش و قشم و برخی موسسات خصوصی، تکمیل پروندههای تعیین عرصه و پیشنهاد حرایم برخی محوطههای مهم استان هرمزگان و جزیره کیش و راهاندازی شورای پژوهشی و آموزشی استان براساس دستورالعمل شورای پژوهشی و آموزشی وزارتخانه اهم برنامههای مطروحه در این جلسه بود.
دریای پارس بخشی از پیکره امروز ایران است و با تاریخ، هویت ملّی و گستره تمدنی ایران در پیوند است. از زمان شکلگیری حکومتها در هزاره سوم پیش از میلاد تا همین چند دهۀ پیش، نام «دریای پارس» برای همه مردم جهان «امر بدیهی» بود. نه محل پرسش و چالش و مسئله بود و نه محل اختلاف و کشمکش. روایت متون تاریخی و نوشتههای جغرافیایی چنین میگوید. نه تنها نویسندگان ایرانی و عرب که یونانیان و رومیان و هندیان چنین نوشتهاند. حتی خلافتهای اسلامی چون اموی و عباسی و فاطمی و عثمانی این دریا را به همین نام میشناختند.
رفت و آمدها از کرانههای خلیج فارس به سرزمینهای دور دست تا زنگبار و هندوستان و چین پیشینهای به درازای آغاز تاریخ دارد. پیشینهای غنی که یافتههای سترگ باستان شناختی گواهی مستدل و مستند بر زیست هوشمندانه و مسالمتآمیز مردمان این خطه با ولی نعمت خود، دریای پارس دارد.
امروزه دریای پارس را «قلب اقتصادی جهان» (The heart of the global economy) و دریای سرخ را «دهلیز اقتصادی جهان» گویند. اگر آمدوشد و تجارت در این دو بخش جهان اندکی دچار مشکل و نوسان شود، جهان به زحمت میافتد. از قضا هر دو، در گذشته – نزدیک به هزار سال- بخشی از ابزار قدرت اشکانیان و ساسانیان در برابر روم و بیزانس بودند. تجارت شرق و غرب از همین مسیر انجام میشد. آینده و حال بریده از گذشته نیستند.
سیاستهای استعماری و دخالتهای کشورهای غربی امّا بویژه در ۱۰۰ سال گذشته سبب مشکلات زیادی برای مردمان پیرامون دریای پارس شده است. تا همین چند دهه پیش مردم کرانههایش در شمال و جنوب در قالب ایران در هم تنیده و تار و پود هم بودهاند. همدل و غمخوار هم بوده اند. سخن از عرب و غیر عرب و «خلیج» و «خلیج عرب» نبود. دخالت بیگانگان و کاستیهای حکومتهای وقت سبب شد روند امور، شکل دیگری بگیرد. کشورسازیها و گاهاً ملتسازی آغاز شد.
اینک که امور جهان بر لونی دیگر است، توجه ما به دریای پارس و کرانههایش در حوزۀ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع ملّی و دستی میباید متفاوت باشد. ظرفیتهای این دریا بیکران است. دریا و ساحل و کوه و چشماندازهای فراوان و گوناگون همه در این پهنه خودنمایی میکند. کاستی در طبیعت و محیط نیست. کاستیها در ما و برنامههایمان است.
توجه به میراث فرهنگی و جذابیتهای گردشگری بنادر و جزایر بوشهر، خارک، سیراف، نَجیرُم، دیّر، چابهار، تیس، کُنگ، سیری، کیش، هندورابی، هرمز، قشم و… باید در کانون برنامهها قرار گیرد. الگوی زیست و هنر مردم بومی و محلی میتوانند کانون توجه گردشگران باشند. موسیقی جنوب چون مردمانش گرم و امیدبخش و متنوع است. بادگیر تنها در مرکز فلات ایران جلوه نمیکند. معماری بادگیرهای جنوب جذاب و دلنشین است. آب انبارهای فراوان در پهنههای گستردۀ بخشی از منظر فرهنگی و طبیعی جنوب ایران و هرمزگان خودنمایی میکنند. گنبدهای نمکی جنوب هم بخشی از ثروت سرزمین ماست. میراث فرهنگی و طبیعی سرزمین ما، چون دریا، چون نفت و گاز ثروت لایزال هستند. باید از این ظرفیتها بهره برد. ذهن و قلب ناخدایان مملو از خاطرات و قصههای نانوشته ایست که باید ثبت و مستند شوند تا برای آیندگان رخدادها و سنتها و آیینهای خشکی و دریا را مسجل سازند.
یکی از شایعات تلخی که در میان میراث دوستان خلیج فارس و بر سر زبانهاست، ممنوعیت ساخت و استفاده از لنچها و انواع شناورهای سنتی است. آیین نامه یا دستورالعمل روشنی در این زمینه وجود ندارد. ولی با این وجود، میراث دریانوردی و کشتیسازی با کاربردی شدن و حیات آنها بهتر حفظ و صیانت میشود. گونههای مختلف باید هر چه زودتر و متمایز از هم ثبت ملی شوند و بانک اطلاعاتی آنان شکل گیرد و مورد ارجاع نهادهای فرهنگی و علمی و داخلی و خارجی قرار گیرند.
انتهای پیام/
نظر شما