نخستین فصل گمانه‌زنی به منظور لایه‌نگاری تپه چمن لیلان/ لایه‌نگاری تپه اهرنجانِ سلماس/ کاوش در محوطۀ کله‌کوب آیسک

در دومین نشست تخصصی بیست و یکمین گردهمایی سالانه باستان‌شناسی ایران موضوعاتی همچون «نخستین فصل گمانه‌زنی به منظور لایه‌نگاری تپه چمن لیلان، استان آذربایجان‌شرقی» و «کاوش در محوطۀ کله‌کوب آیسک، شهرستان سرایان، استان خراسان­ جنوبی» با حضور جرئیل نوکنده، عباس مقدم و حسن فاضلی نشلی هیئت رئیسه نشست به بحث نهاده شد.

به گزارش میراث‌آریا به نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، اکبر عابدی سرپرست هیأت نخستین فصل گمانه‌زنی به منظور لایه‌نگاری تپه چمن لیلان، استان آذربایجان‌شرقی در این نشست گفت: پروژه گمانه‌زنی به منظور لایه‌نگاری و تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه چمن‌لیلان بر اساس مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی ‌و گردشگری و برنامه اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان‌شرقی با همکاری دانشگاه هنر اسلامی تبریز به انجام رسید. نتایج بدست آمده از این پروژه گامی اساسی در راستای پاسخ به برخی از ابهامات اساسی از جمله فرایند نوسنگی شدن و آغاز نوسنگی با سفال در شمالغرب ایران و حوضه دریاچه ارومیه است.

او افزود: لیلان یکی از شهرهای استان آذربایجان‌شرقی است که در ۲۰ کیلومتری جنوب‌شرق ملکان، ۱۶۳ کیلومتری جنوب‌غرب تبریز واقع شده است. تپه چمن‌لیلان یکی از قدیمی ترین محوطه‌های نوسنگی با سفال شمال‌غرب ایران در حال حاضر با وسعت تقریبی ۳۶۰۰ متر مربع به فاصلۀ ۲۰۰-۳۰۰ متری ضلع شرقی لیلان واقع شده است. بررسی عکسهای هوایی سال ۱۳۴۶ و گمانه‌زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم وسعت اصلی و واقعی محوطه را چیزی در حدود ۱۲۰×۱۲۰ متر (حدود ۵/۱ هکتار) نشان می‌دهند. ارتفاع این محوطه به طور متوسط از سطح زمین‌های اطراف در حدود ۵/۵ تا ۶ متر است و با توجه به لایه نگاری صورت گرفته کل ضخامت نهشته های فرهنگی آن به ۹ متر می‌رسد.

این باستان‌شناس تصریح‌ کرد: گمانه‌های لایه‌نگاری در این محوطه نشان داد که استقرار در این محوطه از آغاز دوران نوسنگی باسفال در حدود ۷۰۰۰/۶۹۰۰ پیش از میلاد آغاز شده و به مدت حدود ۵۰۰-۶۰۰ سال و تا ۶۵۰۰ /۶۴۰۰ پیش از میلاد ادامه یافته است. اولین فصل کاوش‌های تپه چمن‌لیلان روشن ساخت که این محوطه به همراه محوطه همجوار آن یعنی تپه الله‌قلی لیلان، از جمله قدیمی‌ترین روستاهای نوسنگی آذربایجان ایران هستند.

سرپرست هیأت باستان‌شناسی گفت: مهمترین یافته تپه چمن بقایای تدفین دو اسکلت انسانی در قدیمی‌ترین فاز معماری و بر روی خاک بکر بود که به دلیل داشتن ۱۲ قطعه مسی به عنوان هدایای تدفینی و گورنهاده و نیز مهره‌های فراوان به عنوان گردن آویز در نوع خود در دوره نوسنگی بی‌نظیر است. اهمیت این داده های فلزی از این بابت است که آنها در زمره قدیمی شواهد فلزکاری باستان در سرتاسر غرب آسیا و کل دنیا قرار می دهد، چرا که قدیمی ترین شواهد فلزکاری که تاکنون گزارش شده است مربوط به جنوب شرق ایران و محوطه تل‌ابلیس است که بازه زمانی حدود ۴۵۰۰ قبل از میلاد را پیشنهاد می‌دهند.

او اظهار کرد: در کنار اشیای فلزی بدست آمده از کاوش تپه چمن فلاخن‌های گلی و سفالی نیز از دیگر یافته‌های شاخص این محوطه هستند که عمدتاً از جنس گل پخته ساخته شده‌اند. طی کاوش تپه چمن‌لیلان شواهد فراوانی از آثار دوره نوسنگی از جمله تعداد ۴ کوره پخت سفال، تدفین‌های نوسنگی، فازهای مختلف معماری خشتی و چینه‌ای از جمله معماری‌های راست‌گوشه با خشت‌های پلانو – کانوکس سیگاری شکل به دست آمد.

گزارش مقدماتی لایه‌نگاری تپه اهرنجانِ سلماس

در ادامه این نشست افراسیاب گراوند باتشریح پروژه لایه‌نگاری تپه اهرنجانِ سلماسگفت: تپة اهرنجان قدیمی‌ترین استقرارگاه حوزه شمال‌غرب دریاچة ارومیه با وسعت ۶/۲ هکتار و ارتفاع ۵ متر از سطح اراضی اطراف است که در شمال‌غرب شهر سلماس واقع شده است. این پهنه فرهنگی به ­لحاظ قرار گرفتن در حدفاصل ارتباطی که فلات ایران و حوضة دریاچه ارومیه را از یک طرف به منطقه قفقاز جنوبی و از سوی دیگر به شرق آناتولی و شمال بین‌النهرین مرتبط می‌سازد، از موقعیت راهبردی و شرایط اقلیمی و زیست­محیطی ممتازی جهت مبادلات تجاری و فرهنگی برخوردار بوده است و از دیرباز توجه جوامع بسیاری را به خود جلب کرده و مطالعات باستان‌شناختی و نیز مطالعة مواد فرهنگی محوطه‌های باستانی در این منطقه، می‌تواند تا حدودی امکان درک فرآیند روستانشینی اولیه (هزارة هفتم و ششم ق.م.) و برهم­کنش‌های فرهنگی با مناطق همجوار را فراهم کند.

او افزود: این محوطه، استقرارگاهی از روستانشینان کشاورز و دامپرور دوره نوسنگی است که در راستای مبادلات تجاری و فرهنگی شکل گرفته است. گمانه‌زنی به‌منظور لایه‌نگاری در تپة اهرنجان، در راستای مطالعات پیش­ازتاریخ شمال‌غرب کشور و حوضة دریاچه ارومیه و شناخت لایه‌ها و دوره‌های فرهنگی ادوار استقراری محوطه و همچنین ارائه گاه‌نگاری نسبی و مطلق آن، انجام شد. از نظر وضعیت توپوگرافی، تپه به­دلیل برش‌هایی که در آن ایجاد گردیده، دارای شیب نسبتاً تند از هر جهت بوده که دربرگیرندة معماری خشتی، لایه‌ها و نهشت‌های باستان­شناختی است.

این باستان‌شناس اظهار کرد: کاوش باستان‌شناختی در تپه اهرنجان شامل ترانشه پلکانی با عنوان «ترانشة یک» و ترانشة عمودی با عنوان «ترانشه دو» در بخش شرقی تپه می­شود. در این بخش به­ دلیل تخریب لایه‌ها، دیواره‌ای تقریباً عمودی پدیدار شده بود که مکانی مناسب برای دسترسی به تمام لایه‌ها با حداقل خاکبرداری و فضای کاوش به‌شمار می‌آمد.

او گفت: از مهم­ترین یافته­‌های کاوش اهرنجان می‌توان به بقایای معماری خشتی، تدفین‌ها و همچنین سازه‌های حرارتی بزرگ (کوره‌ها) اشاره کرد. تدفین‌های شناسایی­ شده شامل: ۳ گور (۵ جسد) در ترانشه پلکانی و ۲ گور (۲ تدفین) در ترانشه عمودی است. از نکات قابل ­توجه این است که اجساد در ترانشه پلکانی در جهات شمال ـ جنوب و جنوب ـ شمال روی یک پهلو، چپ یا راست و سر رو به شرق دفن شده­اند، ولی در ترانشة عمودی و در عمق‌های پائین­تر اجساد در جهت شرق به غرب بر پهلوی راست و سر رو به شمال دفن شده‌اند و همچنین در دفن اجساد از محلول گِل اُخرا و حصیر استفاده کرده‌اند. به­ طور کلی همه اجساد جز یک مورد (در گور دسته­جمعی به­صورت طاق­ باز دفن شده)، به‌صورت چمباتمه‌ای و بدون قراردادن اشیاء (جز یک مورد که در پشت آن یک پیاله سفالی قرار داده بودند) در کنار آنها، دفن شده‌اند.

سرپرست هیأت باستان‌شناسی افزود: ساکنان اهرنجان خانه‌های خود را با پلان راست­ گوشه به­ صورت مستطیل یا مربع­شکل بنا کرده‌اند و در ساخت دیوارها از یک ردیف خشت‌های خام به­ رنگ قهوه‌ای مایل به سبز به ابعاد ۶×۲۲×۳۰ سانتی‌متر بهره برده‌اند. ملات بین خشت‌ها که حدود ۲ سانتی‌متر ضخامت دارد همان ملاتی بوده که در ساخت خشت‌ها از آن استفاده شده است. در ساخت خشت‌ها، خاک را با آب و شاموت (احتمالاً علف یا کاه) مخلوط کرده و در قالب ریخته و سپس در زیر آفتاب خشک کرده ­اند، آنها را روی ملات گذاشته و دیوارها را بالا برده ­اند. در پی این سازه‌ها از سنگ بهره گرفته نشده است. کف سازه ­ها شامل کف­ه ای کوبیده گلی است که در برخی موارد سطح آنها با اندودی از گچ به ضخامت حدود یک سانتی­متر پوشش داده شده است.

او گفت: از دیگر یافته ­های مهم، سازه‌های بزرگ وانی­ شکل هستند که در ابعاد مختلف و در عمق­ های متفاوت ترانشه عمودی شناسایی شدند. این سازه­ها که به­ طور میانگین ۴۵ تا ۶۰ سانتی­متر عمق دارند، دارای دیواره­ای گلی به ­رنگ نارنجی با ضخامت ۳ سانتی‌متر هستند که سطح داخلی آنها بر اثر حرارت سیاه شده است.

کاوش در محوطۀ کله‌کوب آیسک، شهرستان سرایان، استان خراسان­ جنوبی

محمد حسین عزیزی خرانقی سرپرست هیأت کاوش در محوطۀ کله‌کوب آیسک، شهرستان سرایان، استان خراسان ­جنوبی نیز در این نشست گفت: محوطه باستانی کله‌کوب آیسک، در شهرستان سرایانِ خراسان­ جنوبی در ارتفاع ۱۳۶۰ متری از سطح آب‌های آزاد قرار دارد. نخستین فصل کاوش باستان‌شناسی در محوطه کله‌کوب در سال ۱۳۹۷ با انجام کاوش لایه‌نگاری در دو گمانه ۲×۲ متر به منظور ارائه گاهنگاری نسبی و مطلق محوطه انجام شد.

او افزود: این کاوش‌ها در سال ۱۳۹۸ نیز پس از انجام مطالعات ژئوفیزیک و شناسایی محل‌های مناسب برای ادامه پژوهش و کاوش افقی گسترده، ادامه پیدا کرد. در فصل دوم چهار ترانشۀ دیگر در مرکز و بخش‌های شمالی محوطه مورد کاوش قرار گرفت و بقایای معماری محدوده­ های صنعتی و کارگاهی شناسایی شد.

این باستان‌شناس افزود: بر اساس کاوش‌هایی که تاکنون در محوطه کله کوب انجام شده سه دوره فرهنگی مربو به دوره مس‌سنگی (هزاره پنجم پیش از میلاد)، دورۀ آغاز شهرنشینی (افق فرهنگی شوش II، هزارۀ چهارم پیش از میلاد) و عصر مفرغ (هزاره‌های سوم و دوم پیش از میلاد) شناسایی شده است.

انتهای پیام/

کد خبر 1402121500687

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha