به گزارش میراث آریا و به نقل از روابط عمومی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان کرمان، اعظم علیخانی ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در این مراسم ضمن قدردانی از برگزارکنندگان رویداد و نیز انسجام دانشگاه، صنعت و دولت در سطح شهرستان برای حمایت از پتانسیلها و ظرفیتهای موجود استان در حوزه بستهبندی صنایعدستی در قالب برگزاری این رویداد گفت: در سال «جهش تولید با مشارکت مردم» تمرکز بر حل مسائل صنایعدستی که دارای خاستگاه فرهنگی و اقتصادی و مبتنی بر تلاش و مشارکت مردمی در حوزه تولید است، باعث خرسندی است.
معاون صنایع دستی کرمان افزود: وفاق و انسجام نهادهای دولتی و خصوصی شهرستان رفسنجان به عنوان پیشگامان حوزه بستهبندی در سطح استان را شاهدیم و برپایی این چنین رویدادها با توجه مضاعف به ایدههای برتر، میتواند گامی موثر در حمایت از زنجیره ارزش صنایع دستی استان باشد.
او ادامه داد: امیدواریم علاوه بر استقبال مضاعف مردم از این رویدادها در سطح استان، با توجه به هدفگذاریهای صورت گرفته، توانمندسازی هنرمندان و نقشآفرینی آنان در پیشرفت اقتصادی و رونق صنایعدستی را بیش از پیش شاهد باشیم.
علیخانی در ادامه به قرائت پیام مریم جلالی معاونت صنایع دستی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور پرداخت.
متن پیام به شرح ذیل است: «هر پدیداری متشکل از دو ساحت صورت و محتوا است و صنایعدستی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اما این بحث را میتوان توسعه داد و به لایههای معنایی و مفهومی ژرفتری راه برد، به نحوی که از حیطۀ انتزاع عبور کرد و گام به قلمرو انضمام نهاد.
به عبارت دقیقتر، از آنجا که صنایعدستی یک پیوستار فرهنگی، هنری، هویتی و اقتصادی است، نمیتوان جنبههای عینی و تجاری آن را نادیده گرفت و نسبت به آن بیتوجهی کرد.
در واقع، ارائه یک کالای فرهنگی در بازار تجاری از طریق تقویت توجه به واسطه فعالیتهای تحقیقی، ترویجی و آموزشی هدفی است که برای تحقق آن باید مسئلۀ هویت را در نظر داشت.
البته کاملاً بدیهی است که صنایعدستی، به خودیِ خود، کالایی فرهنگی و اقتصادی است و به سبب تکیه بر مواد اولیه داخلی و دانش بومی و دارا بودن ارزش افزوده بالا، تبلور سبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی و تجلی اقتصاد هویت بنیان محسوب میشود.
اما برای موضوع مهمی که پیشتر به آن اشاره شد، یعنی مبحث «تقویت توجه» و ارائه سیگنالهای فرهنگی، امکانی وجود دارد که در ایران تاکنون به غایت، نسبت به آن غفلت صورت گرفته است.
این موضوع، بستهبندی محصولات و تولیدات صنایعدستی است به نحوی که ضمن سهولت ارائه در بازار فروش، شأنیت ارائه پیامهای مرتبط با محتوای محصول را نیز دارا باشد.
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، صنایعدستی یک پیوستار است، پس برای ارائۀ آن در قالب بستهبندی نیز باید یک پیوستار به وجود آورد.
به عبارت دیگر، برای بستهبندی چنین محصولی، باید از یک محصول متناسب و در عین حال ارزشمند، بهره جُست.
یکی از راههای تحقق این امر، استفاده از صنایع دستی یا شاخصها، اِلِمانها، نقوش و نمادهای آن برای بسته بندی صنایعدستی است.
شاید در ابتدا این نظر متناقض نما باشد، اما در نگاهی ژرفتر مشخص میشود چنین عملی میتواند فضایی دوچندان برای تنفس محصولات تولیدی این عرصه در بازارهای تجاری فراهم سازد.
اصولاً بستهبندیِ مطلوب، یکی از راههای القای استانداردسازی و معیار گزینی برای امنیت خاطر خریدار است.
در وهلهی بعد، یک بستهبندی مناسب میتواند خطر وارد آمدن آسیب به محصولات را کاهش داده و حمل و نقل آنها را تا دور دست تسهیل کند.
از سوی دیگر بستهبندی مطلوب، متناسب و زیبا میتواند محصول مورد نظر را به نمونهای عالی برای هدیه بدل سازد.
همچنین توجه به امتیازات صنایعدستی مانند ارتباط آن با محیط زیست و حفظ هنرها و مواریث قدما و نشان دادن آنها در بسته بندی میتواند نتایج و اثرات مورد انتظار اجتماعی آن را افزایشی قابل توجه دهد.
لذا پرداختن به این موضوع اهمیتی وافر دارد و در اینجا است که موضوع طراحی محصول و البته طراحی بسته بندی جایگاه واقعی خود را پیدا میکند و در ارتباط با مخاطب و تعامل با بازار راه جهش پیش میگیرد.
از آنجا که صنایع دستی مردمیترین صنعت در طول تاریخ است، این جهشی است که با مشارکت مردم صورت میپذیرد و نتایجش نیز مترتب بر زندگی مادی و حیات معنوی همین مردم است.
لذا برگزاری رویدادهایی که با محوریت بسته بندی و طراحی انجام میشوند، علاوه بر فواید سریع و زودبازده تجاری، میتوانند مصالح طولانی مدت فرهنگی و هویتی را نیز تضمین کرده و از این بابت شایان توجه و تقدیر فراوان هستند.»
انتهای پیام/
نظر شما