میراث آریا: عزیزه مرتضوی هنرمند خودآموخته ۶۳ ساله ساکن تبریز که با حجم بخشیدن به خاطرات کودکی خود آنچه را که در ۷-۸ سالگی از خانه مادر بزرگاش به یاد داشت را برای همگان به تصویر کشید .خانهای پر هیاهو و سرشار از جلوه های زندگی. او که از سواد خواندن و نوشتن فقط هجی کردن کلمات را آموخته است و از آنجایی از فرزندانش برای نگارش خاطرات ایام کودکی خود کمک نگرفت، و فقط از فرزندان خود تقاضای تهیه گل رس کرد. او تا مدتها آثار آفریده خود را پنهان کرد تا اینکه بعد از اتمام ساخت تندیس اعضای اصلی خانواده و مادربزرگاش از خشت خام، از آثار هنری خود رونمایی کرد و باعث حیرت همه اعضای خانواده شد شد. عزیزه مرتضوی، هنرمند خودآموخته هنرهای تجسمی با برگزاری نمایشگاهی در موزه هنر مکتب تبریز با آثارش خاطرات خود را با مردم و علاقهمندان صنایعدستی به اشتراک گذاشت.
هنرمند خودآموخته به گروهی از هنرمندان اطلاق میشود، که خارج از سیستم رسمی هنر و به صورت خودانگیخته و خودجوش به خلق اثر هنری میپردازند و از قراردادها و سنتهای هنری پیروی نمیکنند. هنرمندان خودآموخته تکنیکها و سبکهای هنری را نمیشناسند و از تجربه شخصی خود مایه و الهام میگیرند. آنان فاقد نظم و سلسله مراتب در عرصه هنر هستند اما در عین حال در یک کلیت همگن شکل میگیرند. این هنرمندان فارغ از هرگونه تمثیل، مجاز، استعاره، مستقیم به اصل موضوع و دغدغههای درونی خود میپردازند؛ آنان پیدا و ناپیدای این زمانه هستند، پیش و پس لایههایی بس پر پرسش هستند که چشمههای جاودانگی در جای جای آثارشان موج می زند. بی هیچ مقدمه و مؤخرهای بر قلمرو خیال خویش بال میگشایند تا کاشفان حلقههای مفقوده تاریخ باشند.
خلاقیت انسانها دستاورد خیالپردازیهای کودکانه است. هنرمند خود آموخته باید ویژگی معلم بودن را داشته باشد، چرا که باید بتواند اثر خود را ارزیابی کند چنین هنرمندی فراتر از واقعیت میایستد.
هر انسانی ذات و احساس هنرمندانه دارد و دائما برای بروز احساسات خود تلاش میکند، اما در این میان برخی به استعداد خود شناخت پیدا میکنند و در مسیری مطالعه میکنند و روح خود را پرورش میدهند که به عنوان هنرمند شناخته میشوند. برخی هم بدون شناخت به جنبههای تحقیقی و بدون مطالعه، به احساسات هنرمندانه خود شناخت پیدا میکنند و بدون دیدن آموزش به خلق اثر اقدام میکنند که هنرمندان خود آموخته از این دست هستند.
عزیزه مرتضوی روایتگر و نقشآفرین قصههای فولکلور سرزمین عاشقانههاست و با بهرهگیری از سادهترین تصاویر، مجسمه های گلی بیپیرایه خود را خلق کرده و فضای زندگی کودکیش را به خوبی به نمایش میگذارد. او خواندن و نوشتن نیاموخته است، برای همین کلمه ها و حرف های دل خود را به صورت نقش هایی بر دل گل رس بازگو می کند.
دستساختههای عزیزه مرتضوی روایتگر داستان مادربزرگهاست. داستان هایی تلخ و شیرین از سالهای دور. او خاطراتش را به تصویر میکشد و برای این کار به هیچ چیز جز دلش رجوع نمیکند. تأثیر محیط زندگی بر دستساختههای عزیزه خانم کاملا مشهود است. همچنین زندگی سخت او، دردها و رنجهایی که متحمل شده، شادیها و نشاط کودکی در آثار او کاملا هویداست.
او علاوه بر نشان دادن بخشهایی از زندگی واقعی روستایی، آثاری را خلق کرده که در آنها کار و زندگی در قلب روستا را در هم آغوشی با خاطرات کودکیاش بیان میکند.
عزیزه خانم حتی خود را در ۸ سالگی به تصویر کشیده است با گیسوان بافته شده در دو سمت و پیراهنی گشاد که دستدوز مادرانه دارد. او بخشی از خاطرات که آرزوهایش را در آن جا گذاشته است، واکاوی میکند و آنها را برای تاریخ به یادگار میگذارد. جان بخشیدن بر گل و ساختن خاطرات زندگی شوری بود در نهاد عزیزه خانم که به مقام ظهور رسید.
آثار او برگرفته از تصاویر ذهنی کودکیست که زندگی او را در یک شبانهروز به تصویر میکشد. از نوشیدن چای پدربزرگ و مادربزرگ تا دار قالی فاطمه و زهرا، دختران همسایه تا چشمه و آب و روشنایی صبح و قوت ظهر، که چیزی بیش از نان و ماست چکیده نیست و صحنههایی از خرمن کوبی و ریسندگی و نمد مالی که پی در پی اشاره به مشاغل روستایی دارد. مهمترین ویژگی آثار عزیزه خانم حضور زنان و کودکانیست که همراه کار و تلاش مردان هستند. زنان هم در کسوت زنانگی، هم در کسوت مادر و هم در کار کشاورزی و دامداری همراه مردشان هستند.
گیسو فکوری نوشاد- مسئول موزه هنر و مکتب تبریز
انتهای پیام/
نظر شما