جلوه هنر ایرانی اسلامی در کتیبه «سنگ بسم‌الله»

یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده هنر ایرانی اسلامی در ادوار مختلف حضور نقوش تزئینی است‌. بررسی نقوش ایرانی اسلامی حجاری شده در کتیبه مرمرین «سنگ بسم الله» و چیستی عناصر اسلامی بکار رفته در آن کمک شایانی برای درک بهتر از هدف هنرمند و علتی‌ست که موجب خلق چنین اثر کم‌نظیری شده است.

مینا رنجبر کارشناس تبلیغات و بازاریابی گردشگری اداره‌کل میراث‌فرهنگی آذربایجان‌شرقی و کارشناس ارشد پژوهش هنر در یادداشتی نوشت: سنگ بسم، یگانه اثری که به دست هنرمند بنام خوشنویس و حجار قرن سیزدهم هجری قمری «محمد علی قوچانی» معروف به میرزا سنگلاخ در سال ۱۲۷۰ هجری قمری در شهر قاهره مصر حجاری شده و پس از تحمل بسی مشکلات، در موزه آذربایجان تبریز نگهداری می‌گردد. با نگاهی به آثار اصیل هنر اسلامی از اوایل اسلام تا به امروز چنین درک کرد که «تزئین و زیبایی» در آثار اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. یکی از مهم‌ترین عناصر شکل دهنده هنر ایرانی اسلامی در طول دوران‌های مختلف حضور نقش‌های تزئینی‌ست که ریشه در سنت، آداب و رسوم معنوی این دیار دارد. 

در وسط سنگ بسم الله عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» به خط درشت و خوش نستعلیق و به صورت برجسته حجاری شده است. عبارت «سید الکونین و فخرالعالمین رسالت پناه علیه السلام جنابلرینک حرم محترم لرینه» از برای حرم محترم آقای دو جهان و افتخار دو عالم، صاحب مقام رسالت و پیامبری که درود خدا بر او باد.  در دایره سمت چپ نیز عبارت ترکی «السلطا البرین و البحرین خادم الحرمین الشریفین عبدالمجید حضرتلرینک هدیه بریده» که بعد از انتقال کتیبه به تبریز این متن توسط خود هنرمند حذف می‌شود و ایه «انما یعمر المساجر» جایگزین می‌شود که به مرور زمان دوام نیاورده و در گذر ایام از بین میرود و هم‌اکنون خالی است.       

در یک اثر هنری در ابتدا شاید آنچه که نظر بیننده را به خود جلب می‌کند قاب اثر هنری است که معمولاً بصورت یک مستطیل بسته است و دورتادور آن را حاشیه دربرگرفته است. قاب، به عنوان عنصری تأثیرگذار در هنر ایرانی، در کهن‌ترین آثار به جای مانده از هنر ایران مجال بروز پیدا کرده و در دوره‌های بعد نیز با جلوه‌های متنوعی در هنر ایرانی تداوم داشته است. نقش قاب به عنوان عنصری معنوی در ایجاد حریمی امن به واسطۀ پاسداری و حفظ احترام و تقدس نقش مایه‌ها، قابل توجه است.  

وحدت کتیبه سنگی بسم الله شامل وحدت در بافت، رنگ و نقوش است که در این اثر عناصر تزئینی با ایفای نقشی کلیدی تاثیری به لحاظ بصری و تلطیف هرچه بیشتر نقوش و تعالی آن‌ها از صورت مادی دارد. لذا هماهنگی و وحدت بین نقوش در ارتباط با سایر عناصر است. این تزئینات به دوصورت اسلیمی و گل شاه عباسی، مضامین و ترنج‌ها از یک سو و از سوی دیگر متن اصلی کتیبه یعنی «بسم الله الرحمن الرحیم» ظاهر می‌شود. همگی در نهایت انسجام و یگانگی ظهور یافته‌اند. مضمون نیز یکی از مهمترین عواملی است که در خلق وحدت به گونه‌ای که در تمام اجزای اثر خودنمایی می‌کند ایجاد می‌کند. بطوریکه کلیه عناصر اثر متناسب با آن متحول می‌شود. میرزا سنگلاخ با آگاهی از مفهوم مضمون به‌عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در خلق وحدت به گونه‌ای که در تمام اجزای اثر خودنمایی کند برای ایجاد وحدت خصوصیات هر دو مضمون را در تاثیر متقایل با یکدیگر نشان داده و آن را به وحدتی کم‌نظیر رسانده است. وحدتی که در اثر وجود دارد؛ در نتیجه کثرت‌ها که شامل جزء به جزء نقوش و مضامین، القاب پیامبر و رنگ‌ها  است به وجود آمده و بیننده با نگاه از بیرون به درون، از این وحد و زیبایی متأثر می‌شود. 

شاید بتوان  اینگونه استنباط کرد که میرزا سنگلاخ با علم بر این که گل شاه عباسی در اصل همان گل نیلوفر آبی است با انتخابی درست دوباره گل را در مقام کمال در شکلی مجرد به کار برده است. تلاش او شاید بر آن بوده که از طریق این نقوش که ماهیتی یکسان دارند، جلوه جلال حق و جمال پیامبر اعظم را به نمایش بگذارد و توجه بیننده را در جای جای اثر به شکوه و عظمت الوهیت و پیامبر جلب کند.

انتهای پیام/

کد خبر 1403042701359

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha