میراث آریا: آنگونه که از نامش برمیآید این روستای حدوداً ۳۵ کیلومتری در بخش شهاب قشم واقع شده، الفتی دیرینه با دریا دارد، چه تفسیر نامش برآمده از تپههای شنی باشد و چه محلی برای سلاخی کردن کوسه کر (کولی کر)، خط سیر تاریخیاش به دریا متصل میشود. چگونه؟ نقل است که درگذشتههای نهچندان دور مردان روستا به شکار کولی کر و بیرون آوردن جگر َ کولی و درست کردن سیفه (روغن جگر ماهی) که برای لنج به کار میرود، مشغول بودند. در فصل شکار، صیادان به دریا رفته جسد نیمهجان کولی را با طناب به لنج بسته به ساحل میآوردند و با کارد بلند و تیز پهلوی کوسه را شکافته و جگر عظیم او را بیرون آورده و ماهی را قطعهقطعه کرده، پودر ماهی برای کود درست میکنند و از جگر آن روغن میگیرند. چون کار آنها سلاخ خانه است، روستا را سلخ نامگذاری کردهاند.
اگر سلخ با عنوان تپههای شنی شناخته شود دقیقاً معرف سرزمین بی پوشش گیاهی است که انگار از دل دریا برآمده است. و اگر قربانگاه کوکی کر هم باشد باز نسبت ساکنان این روستا با دریا از آغاز تا به امروز بهخوبی عیان میشود.
سیاحت در این روستای فوقالعاده جذاب، احساس بودن در سیارهای دیگر را تداعی میکند. این روستا در جنوب غربی قشم واقع شده است. که با مرکز شهرستان بین ۷۵تا ۸۰کیلومتر فاصله دارد.
سلخ روستای رنگ و فرهنگ
نقش زینت بانویی که در ۱۶سالگی برقع را برداشت تا در جامعه مردسالار، به امید امداد متولیان برای گریز از فقر و بهبود زندگی ننشیند، در معرفی و احیای سلخ انکار ناشدنی است. شاید او بود که مسیر زندگی ساکنان این دیار را تغییر داد بانویی که نهایت تحصیلاتش فوق پنجم است. نقش او با کتاب «در گرگومیش راه» به قلم ابراهیم مختاری، سینماگر و مستندساز، بهخوبی عیان شده است. او بود که به جان سلخ نفس تازهای دمید و روستایی که به خاطر گرد محرومیت به سمت خالی از سکنه شدن میرفت، مسیر حرکتش تا پایان بسیار سریع طی میشد، به روستایی بدل شد که نهتنها گردشگران ایرانی که از اقصی نقاط جهان به شوق دیدنش راهی این روستا میشوند.
زینت دریایی سلخی، همان زنی که از پرستاری تا مامایی، از توسعه بهداشت محیط تا رونق کسبوکار ساکنان و از تغییر نگرش مردم نسبت به قاچاق سوخت و اعتیاد تا توسعه بوم گردی و صنایعدستی و معجزه تقویت تعاونیها، ردپایش را میتوان دید. سلخ را برای چه روستای رنگ و فرهنگ نامیدهاند؟
فردای سلخ
مناظر طبیعی فوقالعاده، فرهنگ، آدابورسوم متمایز، مردمانی خونگرم، مهماننواز و از همه مهمتر قطعهای شکل کاسهای که روستا را در بغل دلفین خفته قشم جا داده و بیابانی پوشیده از ارتفاعات با اشکال عجیبوغریب را شکل میدهد، چشماندازهای زیبا و خاطرات ماندگار را برای هر سلیقهای ایجاد کرده است.
سلخ بهواسطه وجود کوههایی که براثر انجماد گدازههای جوشیده از زمین تشکیل شده و آن را شبیه تندیس سربازان دوران باستان کرده است، چشمههای آبگرم گوگردی که عدهای بر خواص درمانی آن تأکید دارند، منطقه بیابانی فاقد پوشش گیاهی، وجود عمیقترین غار نمکی جهان و بام قشم جاذبههای طبیعی است که هر بینندهای را جادو میکند.
سال در سلخ چهارفصل «شهری ماه»، «دمستون»، «جووا» و «گرما» دارد. سه فصل ۱۰۰روزه و یکفصل ۶۵ روزه که رابطه ساکنان با دریا را مشخص میکند.
آیین و جشنهایی که برخی از یادها رفتهاند «نوروز بازیار»، «نوروز دیریا»، جشن «مشتا» (آخرین روزی که خرماها را جمع و خشک میکنند) و «مهرگان» (در امارات و عمان با عنوان مهرجان جشن گرفته میشود) در این روستا برگزار میشد.
نوروز دریا که فرا میرسید، ساکنان لباس نو میپوشیدند، در خانههایشان گل سرخ «گلک» میکشیدند و بر در خانهها «یا الله» مینوشتند. گلک زدن به حیوانات و نخل و در خانهها، لوبن کردن حیوانات و تطهیر با آب دریا ازجمله مراسم نوروز دریا محسوب میشد. در این روز کسی حق صید از دریا نداشت و همه اهالی گوشت میخوردند. بهبیاندیگر خوردن ماهی در این روز نوعی تابو بود. درواقع آنها رابطه خود را با دریا بهمنظور بهرهمندی از مواهبش بهخوبی تنظیم کرده بودند هرچند صید ترال دیگر این روابط را بهکلی از بین برده است.
مراسم شوشی، زار و آیینهای دیگر نشاندهنده همزیستی مسالمتآمیز ساکنان با طبیعت است. ایکاش متولیان دریابند که توجه به سلخ میتواند علاوه بر توسعه رفاه ساکنان به رونق گردشگری کمک شایانی نماید.
گزارش از حسین روحی
انتهای پیام/
نظر شما