بیژن مقدم که در پرونده ثبت جهانی ساز رباب همکاری داشته است در گفتوگو با میراثآریا گفت: رباب در وهله اول یکی از سازهایی است که هنوز بر سر عنوان آن نظرات متعددی وجود دارد و عدهای آن را با فتحه و عدهای آن را با کسره عنوان میکنند.
این استاد دانشگاه با بیان این که مجموعا عدهای آن را عنوان شاهزاده یا زنی با حسن میدانند، تصریح کرد: بعضا به عنوان پرودگار هم هست ولی آنچه در مورد آن مطرح است، نحوهای است که اسم آن را تلفظ میکنند.
او با اشاره به این که این ساز در زمان صفویه به شکل امروزی دارای چهار قسمت شکم، سینه، دسته و جاکوکی بوده است، تصریح کرد: این اقسام به ترتیب از پایین عنوان میشود و در بخشی از این ساز قسمتی به نام «باخوان» وجود دارد که بر روی آن نوازندگی اتفاق نمیافتد مگر به منظور جلال و جبروت نوازندگی که نشان از تبحر نوازنده دارد.
مقدم با بیان این که معمولا از چهار سیم برای نواختن ملودی در این ساز استفاده میشود، گفت: دستانبندی این سیم در بلوچستان و خراسان پردهبندی متفاوتی دارد و سازی که بیژن کامکار یک نوازنده مشهور این ساز مینوازد سبک و سیاقی ایرانیتر دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به «فاروق رحمانی» و «دلنواز» به عنوان دو نوازنده در منطقه شرق کشور تصریح کرد: این افراد نوازندگانی هستند که به صورت آکادمیک نیز بر روی این مقوله فعالیت دارند.
این نوازنده و مرمتکار ساز ایرانی با بیان این که خاستگاه رباب طوری است که لهجه ساز و دستان آن نشاندهنده منطقه ساز است، افزود: این ساز به گونهای ساخته شده که برای گروهنوازی بر روی سازهای ایرانی ساخته شده است یا تک نوازی که حتما باید «مقام» با آن نواخته شود به طوری که مقام مربوط به هر منطقه نواخته میشود مانند مقام شامگاه و پگاه یا مقامهایی که ملودی عاشقانه یا حماسی را شامل میشود و در افغانستان عاشقانهتر و در ایران حماسیتر است.
مقدم در خصوص این ساز و جنس آن گفت: معمولا جنس آن چوب توت است اما بعضا در اماکنی دیگر از چوب گردو نیز در دستان بندی استفاده میکنند در خصوص پرده آن نیز در گذشته از روده و توسط افرادی به نام زهتاب استفاده میشد.
او در خصوص اقبال جوانان به این ساز تصریح کرد: هنرجوهایی میبینم که به سراغ «هنگ درام» به عنوان موسیقی گرایش پیدا کردهاند چون آموزش آن راحت و کوتاه است و در فضای مجازی نیز اقبال دارد اما برای نواختن سازی مانند رباب که باید با مضرابهایی از جنس استخوان، پر پرندگان یا پلاستیک استفاده شده و مهارت خاصی میخواهد زمان زیادی صرف آموزش کنند و لذا براساس فیزیکال ساز هم متوجه میشوند که نواختن آن کار هر فردی نیست و تلاش زیادی میخواهد.
این استاد دانشگاه تهران با بیان این که هنرمندانی مانند «حسین غنمی» جزو افرادی هستند که امروز تعمیرات این ساز را نیز بر عهده دارند، گفت: معدود افرادی مانند «شهرام یار محمدی» سازنده و نوازنده این ساز هستند.
او با اشاره به نوای این ساز تصریح کرد: زمانی که ضربهای به این ساز میزنند ناخواسته، حس و حال شرق کشور را تداعی میکنند و لهجه شرقی را به یاد میآورد همانطور که در سازهایی مانند آشیل تداعی لهجه عثمانی و ترک به خاطر میاید.
مقدم گفت: در واقع ایران و افغانستان مهد این موسیقی و ساز بودهاند اما در کشورهایی مانند هند نیز این نوا و ساز قدمت دارد.
این استاد دانشگاه با بیان این که گورکانیان که توسط نادرشاه مورد غضب واقع شدند، افرادی بودند که دختران را برای نواختن ساز به کار میگرفتند و اهل ذوق و هنر بودند لذا غالب نوایی که توسط این زنان دور مانده از خانه نواخته میشد مقامهایی غم انگیز و محزون بود.
او افزود: این گورکانیان غالبا در هند بودند و ساز رباب اینگونه به آنجا نیز رفته مانند کمانچه ایرانی که از ایران رفته و به صورت ویولن دوباره تغییر شکل داده و برگشته است.
او با اشاره به این که عموما لهجه سازها توسط حکومتهای هر دوره مدیریت می شده است، گفت: فارغ از تمام این مباحث باید یادآوری کنم که رباب نام یک زن است و معنای آن زنی است که معشوق داشته باشد.
انتهای پیام/
نظر شما