مهران حسنی، دبیر و نایب رئیس انجمن گردشگری پایدار سبز مازندران در یادداشتی نوشت: در تاریخ انسانها از جنبه اقتصادی، چهار مرحله وجود دارد؛ دوره کشاورزی که انسانها نیازهایشان را از طریق زمین تامین میکردند و کالاها قابل تعویض بودند. دوره صنعتی که انسانها محصولات را تولید کرده و ملموس بودند. دوره اقتصاد خدمات که غیر ملموس بودند وهم اکنون در مرحله چهارم و در اقتصاد تجربه که خدمات به شکلی تازه و به عنوان تجربه عرضه میشوند و به یادماندنی بودن، ازو یژگیهای بارز آن است.ضمن اینکه خلق به یادماندنی، نیازمند این است که تجربه خوبی برای مشتری فراهم و ارائه شود.
اصطلاح «اقتصاد تجربه» را برای نخستین بار پاپن وگیلمور در سال ۱۹۹۹مطرح کرد.
در اقتصاد تجربه که عصر اقتصادی نوینی را در دنیا ایجاد کرده، علاوه بر ارائه خدمات مناسب و باکیفیت، تجربههای به یادماندنی و خاطرهانگیز باید از سوی کسب و کارها برای مشتریان و مصرفکنندگانی که علاقه وافری به کسب تجربیات بهویژه بدیع و نو دارند و حاضر به پرداخت هزینه بابت آن هستند، توسط صاحبان کسب و کار فراهم و ایجاد شود.
همانگونه که اشاره شد، کسب تجارب توسط مشتریان مشتاق، به عنوان نقطه عطف و محوریت در این نوع از اقتصاد نوین محسوب میشود، لذا کسب و کارها خود را مکلف و ملزم به طراحی و ترویج محصولاتی خواهند نمود که در این بازار اقتصادی که اصطلاح اقتصاد خاطرهساز با ویژگیهای آن مطابقت دارد، به یاد ماندنیترین محصول را عرضه نمایند.
همچنین آنچه که در اقتصاد تجربه، همواره به آن تکیه میشود، مشتری، مهمان یا یادماندنی، کسی است که محصول برای او طراحی، تولید و ترویج شده و در نهایت، هدف آن است که به ترتیب دادن فضایی برای به وقوع پیوستن تجربهها بر مبنای نیازها، خواستهها و تقاضاها و نیز با درگیرکردن احساسات وی، رخداد به یادماندنی و ماندگاری برای وی به وقوع بپیوندد.
در واقع میتوان در خصوص هدفگذاری اقتصاد تجربه اینچنین گفت؛ حافظه مشتری، مهمان را مورد هدف قرار میدهد و به تدریج آنرا تبدیل به یک محصول میکند که از آن با عبارت «محصول تجربه» یاد میشود. لذا سازماندهی موضوعات و رویدادهای به یاد ماندنی ازبرنامههای الزامی کسب و کارها برای بقا و ماندگاری خواهد بود.
عبارت «تجربه مشتری» نیز فرایندیست که از تعامل اولیه با عرضهکنندگان کالا و خدمات شروع میشود و تا علاقهمندی مشتری به خرید ادامه مییابد، و در زمینه محصولات انحصاری، موجب ارزش افزوده در محصول میشود.
تطبیق موضوعات فوق با مطالعاتی که از سوی کارشناسان صورت گرفته، نشان میدهد قریب به ۹۰درصد از مصرفکنندگان، مشتریان و مهمانان، پذیرش دارند که برای کسب تجربه خاص هزینه بیشتری پرداخت کنند و بر همین اساس ۸۰ درصد از صاحبان مشاغل زمینه و آمادگی برای ورود به این عرصه رقابتی را دارا هستند.
بنابراین اقتصادِ مبتنی بر تجربه مشتری، روز به روز کاملترخواهد شد، و این تکامل قطعاً تا جایی ادامه خواهد یافت که عواملی مانند تجربیات مشتریان از خرید، انتظارات آنان، تعامل بیشتر با نام تجاری محصول، رفتار مصرفکننده و...، قابل پیشبینی و زمینه تحقق آنها به مرور فراهم خواهد شد.
بنابر مطالبی که از اقتصادی نوین در دوره چهارم زندگی اقتصادی انسانها باعنوان اقتصاد تجربه گذشت، صنعت گردشگری را میتوان در زمره نمونه بارزی از این نو اقتصاد قلمداد کرد که در تطابق کامل با آن است.
در فرآیند صنعت گردشگری، فروش تجربیات خاطرهانگیز و به یادماندنی به عنوان محصول سفر است که از مبدا سفر شروع شده و تا مقصد سفر و بالعکس و بر اساس نظام سیستم عرضه و تقاضا و دستیابی به محصول نهایی یعنی تجربه سفر شکل میگیرد.
درعصر کنونی، از گردشگری نیز به گردشگری خلاق و از نسل سوم، بعد از نسلهای اول و دوم، یعنی تفریحی و فرهنگی نام میبرند.
گردشگری خلاق را شیوهای از توریسم میدانند که برای گردشگران امکان رشد از طریق یادگیری و تجارب جدید فراهم شود. این شیوه جدید در مباحث گردشگر و گردشگری مورد اقبال قرار گرفته و یونسکو نیز تاکید بر ترویج این شیوه از صنعت گردشگری دارد.
شیوه گردشگری خلاق، بر انجام فعالیتهای تجربی و تعامل عمیق با زندگی واقعی جوامع محلی تمرکز میکند، در واقع در نسل سوم گردشگری، گردشگر یک مهمان است و به اهمیت استفاده از خلاقیت و نوآوری و انواع خدمات دانشمحور توجه خاص دارد.
فعالیتها در این نوع از گردشگری، دامنه گسترده و وسیعی دارد و از آموزش انواع صنایع دستی بومی، پخت و پز غذاهای محلی، موسیقی نواحی، برگزاری رویدادها تا تورهای آشناسازی و...، را در بر میگیرد.
این شیوه در طول دهههای اخیر رشد قابل توجهی داشته و گردشگران علاقهمندی خاصی برای شرکت در این نوع از فعالیتها که براساس نیاز و خواستههای آنها طراحی و ترویج میشود، از خود نشان میدهند، چون سفر در اوقات فراغت را صرفاً برای استراحت کردن ندانسته، بلکه کسب تجارب از طریق یادگیری و رشد و تعالی شخصی را هم در بر میگیرد.
از اثرات این گونه فعالیتهای تجربهگرا، به یادگار بردن خاطرات زیبا، دلنشین و به یادماندنی به عنوان سوغات سفر است که در حافظه گردشگر ثبت و ضبط میشود و در جایگاه یک محصول نهایی حاصل از تجربه سفر، بارها و بارها، بعد سفر آن را به یاد آورده، و در ذهن خود مرور میکند و از لحظات خوش آن لذت میبرد. ضمن اینکه در تصمیمگیری او در سفر مجدد به مقصد مورد نظر، قطعاً تاثیرگذار است.
البته باید توجه داشت، این تغییر، یعنی فروش تجربه به جای فروش خدمات برای مراکز گردشگری که غالبشان صرفاً مشغول فروش خدمات هستند، چندان آسان نخواهد بود. ولی سرمایهگذاران، بهرهبرداران و مدیران مراکز مختلف در رستههای متفاوت گردشگری باید به این امر مهم و بدیهی واقف و آگاه شوند که تجربه گردشگران، پایه و اساس رشدا قتصادی و رونق کسب و کارشان در حال و آینده خواهد بود. چرا که شناسایی، کشف و درک نیاز و خواسته وت قاضای گردشگران، مهمترین عواملی هستند که به عنوان مزیتهای رقابتی به بازاریابی، قدرت و اقتدار میدهند.
لذا فعالان حوزه گردشگری برای حفظ و ارتقاء بازار و بازارسازی و بازارجدید باید با استفاده از جدیدترین روشها، تجربه احساسی منحصر بهفردی را برای گردشگران ایجاد کنند.
و نیز به این امرمهم هم باید توجه وافر داشته باشند که با شدت رقابتی که در این حوزه وجود دارد، بیشترین سهم بازار نصیب کسانی خواهد شد که دارای پیشرفتهترین ابزار برای به دست آوردن بینشهای عمیقتر، دقیقتر و کاربردیتر در زمینه شناخت نیازها و تقاضای مخاطبان بازارهای هدف که دارای تنوع، تفاوت و تکثرزیادیست، تسلط کامل داشته باشند.
ضروری است سازمانهای مدیریت مقصد گردشگری استان مازندران با وجود هزاران مراکز گردشگری در بخشهای مختلف اقامتی، پذیرایی، سرگرمی، تفریحی و...، به عنوان مقصد مورد اقبال گردشگران که هر ساله بر تعداد آنها افزوده میشود، اعم از بخشهای دولتی، خصوصی و سازمانهای مردمنهاد همزمان و موازی با پیشرفتها و تغییرات سریع و مستمری که در این صنعت رخ میدهد و بخش عمده آن متاثر در روحیات و ذائقه مردم بوده و طبیعتاً نیازها و تقاضاهایشان را نیز تغییرمیدهد برای حفظ و ارتقای صنعتی که به عنوان رکن اصلی توسعه استان و صنعتی که بخش عمدهای از معیشت اقتصادی ساکنانش به طور مستقیم یا غیر مستقیم از وجود آن تامین میشود، توجه جدی به این صنعت با رویکرد دانشمحور داشته باشند.
همچنین امروزه مفهوم فروش تجربه دامنه گستردهای در حوزه کسب و کار گردشگری پیدا کرده و خلاقیت، نوآوری و ایدهپردازی در آن نقش بارزی دارند. بنابراین بهرهگیری از صاحبان ایده و نظر، شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها برای تزریق اندیشههای نو و خلاقانه به بدنه صنعت بازدیدکننده استان در دوران جدید حکمرانی، امری ضروری و اجتناب است.
پایان سخن اینکه، صنعت گردشگری با وجود سرمایهگذاران و فعالان این حوزه معنا دارد، لذا بخش خصوصی نیز در جهت حفظ سرمایه و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت، با توجه به تغییرات و تحولاتی که در این صنعت پویا به وقوع پیوسته و قطعاً روز به روز سرعت خواهد گرفت، به این امر توجه داشته باشند که ارزش خدمات و محصولات یک واحد گردشگری، تنها در طول زمان مشخص میشود، لذا تاسیسات گردشگری که بتوانند به خوبی از تجربیات استفاده کنند، ارزش افزوده به محصول یا خدمات خود اضافه میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما