بیشک توسعه متوازن و همهجانبه گردشگری در محور تاریخی و طبیعی غرب استان اصفهان از بهار سال ۱۳۹۴ بهصورت رسمی و در ادامه برنامههای گذشته، با برنامهریزیهای ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان و همیاری مسئولان محلی آغاز شد. این شروع نوین بهواسطه بروز خشکسالیهای ممتد در استان بود که دامنه آن حتی بهتدریج تا محور غرب استان که در دامنههای سلسله جبال سترگ زاگرس قرارگرفته و پرآبترین و خوش آب و هواترین نقاط استان به شمار میرفت نیز امتداد مییافت.
با توجه به همراهی مسئولان محلی، برنامهریزی در راستای توسعه گردشگری در این محور شامل هفت شهرستان: تیران و کرون (بهعنوان دروازه گردشگری غرب استان)، چادگان، فریدن، فریدونشهر، بوئین و میاندشت، خوانسار و گلپایگان بود که بهتدریج آغاز شد. در این میان باغشهر تاریخی خوانسار که مرکز شهرستان زیبای خوانسار به شمار میرود با پیشینه تاریخی بیش از ۳هزار سال، دارای تاریخی ارزشمند است که مردمانش در دو دوره پیش و پس از اسلام بهواسطه ساختار ارزشمند فرهنگی و تمدنی نقش مهمی را در شکلگیری و امتداد حیات فرهنگی و تمدنی فلات مرکزی ایران ایفا کردهاند. به گونهای که بر اساس شواهد تاریخی، نخبگان این شهرستان بهویژه در دوران اسلامی، نقش مهمی در شکلگیری تمدن اسلامی در فلات مرکزی ایران ایفا کرده و به این واسطه خوانسار ازجمله مهمترین محورهای ارتباطی محدوده «عراق عجم» در شمال غرب فلات مرکزی ایران در سدههای اولیه و میانه دوران اسلامی به شمار رفته و پسازآن نیز در تاریخ۱۵۰ساله اخیر کشورمان، خوانسار یکی از مهمترین مراکز تمدنی محدوده شمال غرب فلات تمدن ساز و تاریخی مرکزی ایران بهویژه در ارتباط با محدوده سرزمین «فریدن بزرگ» و مناطق غرب کشور در محور غربی سلسله جبال زاگرس به شمار میرفته.
محورهای توسعه خوانسار در دهه سوم از سده بیستویکم میلادی
بیتردید فلسفه روز بیستم اردیبهشتماه که با نام خوانسار خواندهشده به طبیعت بکر و زیبای این باغشهر تاریخی و بهویژه دره زیبای گلستان کوه بازمیگردد که در اردیبهشتماه با رویش گلهای لاله واژگون که با نام اشک مریم و تاج سر نیز شناخته میشوند معنای دیگری مییابد. در تواریخ اسطورهای ایرانزمین آمده که گلوی سیاوش قهرمان اسطورهای ایرانزمین به دست شاهزاده گرسیوز در برابر دیدگان این لاله زیبا بریدهشده و از آن زمان این گل زیبا که نماد شهادت و ایثار است در سوگ سیاوشان سربهزیر شده و اشک میریزد. با این وصف خوانسار بهواسطه طبیعت زیبا بهویژه باغهای زیبا و افسانهایش که بهصورت پلکانی در دامنههای کوههای زاگرس که این دره زیبا را احاطه کردهاند (در طول سدههای متمادی گسترش یافتهاند) و همچنین آثار تاریخی ارزندهای بهویژه خانههای باغی که در میانه این باغهای زیبا قرارگرفته معروف و مشهور شده است.
اگر بپذیریم ارکان توسعه گردشگری خوانسار در طول تاریخ بر پایه آثار تاریخی، باغهای زیبا و منحصربهفرد، سوغات ارزشمند، محصولات باغی و آدابورسوم نیاکان استوار بوده، حال باید به این پرسشها که در اذهان هر دوستدار خوانسار شکلگرفته پاسخ داد که بهراستی محور توسعه فرهنگی و تمدنی در دهههای اخیر چگونه در این شهرستان شکل یافته؟ و آیا توسعه صنعت پاک گردشگری در این شهرستان از الگوی مشخصی تبعیت مینماید؟ و یا اینکه توسعه گردشگری در خوانسار در دهه سوم از سده بیست و یکم میلادی از منظر گردشگری سنتی و یا انبوه و ناهمگون و یا گردشگری مسئولانه شکل میگیرد؟
بدون تردید امروزه کموبیش شاهد توسعه صنعت گردشگری در این شهر تاریخی هستیم به گونهای که عملیات نجات بخشی برخی خانههای تاریخی و تبدیل آنها به اقامتگاه سنتی و بومگردی در داخل شهر و محدوده حومه آن و ساخت تأسیسات و زیرساختهای گردشگری که برخی از این مجموعهها در محدوده غرب استان منحصربهفرد است، نشان از عزم عمومی در راستای توسعه خوانسار بر مبنای صنعت پاک گردشگری دارد، لکن این نکته به همینجا ختم نمیشود به گونهای که توسعه شتابنده شهر خوانسار و تغییر چشمگیر سیما و منظر این باغشهر زیبا و تاریخی بهویژه در دو دهه اخیر و ناپدید شدن شتابنده خانههای باغی و یا رها شدن برخی باغهای زیبا و تاریخی این شهر نشان میدهد که خوانسار نیز متأسفانه همانند سایر شهرهای کوچک ایران در عصر فرا پستمدرنیسم و بهویژه در عصر انفجار فناوری ارتباطات، تحت تأثیرگذار از دوران سنت به مدرنیسم با سرعت سرسامآوری در حال تغییر است لکن نکته مهم اینجا است که این روند از الگوی مشخصی تبعیت نمینماید. لذا باکمال تأسف در طی این دور تغییر سریع شاهدیم که بسیاری از آثار تاریخی و حتی بافت تاریخی این شهر قربانی توسعه نامتوازن این شهر در طی دو دهه اخیر بوده است.
اگر بپذیریم که تمام مردم ایران و حتی بسیاری از مردم جهان، خوانسار را بهواسطه چشمههای زیبا، خانههای تاریخی ارزشمند و بافت طبیعی زیبای آن میشناسند، بنابراین سر برآوردن خانههای چندطبقه در میانه برخی باغها و خشک شدن تدریجی باغها و نابودی کوچه باغهای زیبا و پیچدرپیچ چندان با تعریف مرسوم از این شهر در طول تاریخ همخوانی ندارد. اگرچه تغییر گریزناپذیر است و نباید مردم را از داشتن امکانات مدرن به نام حفاظت از فرهنگ نیاکان محروم کرد، لکن آنچه مسلم است امروزه الگوهای ارزشمند بسیاری در شهرهای بزرگ و تاریخی در کشورهای پیشرفته وجود دارد که محور توسعه آنها میراثفرهنگی و گردشگری است و به این واسطه اقتصاد فرهنگی، جایگاه مستحکمی در امتداد حیات مردم این مناطق دارد، لذا در خوانسار نیز در وهله اول محور توسعه باید مشخص شود و چشماندازی مناسب از این توسعه میبایست برای مردم و مسئولان شهر ترسیم شود. بیشک اگر قرار باشد آینده توسعه خوانسار از منظر گردشگری محقق شود پس میبایست الزامات این توسعه از این منظر پیشبینی و اجراشده و دستمایههای این صنعت که همان آثار تاریخی و طبیعی است حفظ شود، لکن به نظر میرسد در این زمینه تاکنون رهیافت مشخصی حداقل نگارنده این سطور در هیچ کجا نیافته است، با این وصف اگر قرار باشد که توسعه خوانسار از منظر سایر صنایع پیگیری شود که قاعدتاً جای هیچ سخنی باقی نمانده و میبایست متخصصان امر در مباحث دیگری در این باب سخن رانده و پیشنهادهای خود را برای آینده این شهر ارائه کنند.
با این وصف برگزاری رویداد فرهنگی روز خوانسار در اواخر ماه اردیبهشت امسال پس از گذشت چند سال از فقدان برگزاری این رخداد فرهنگی در حیات اجتماعی خوانسار و استقبال گسترده مردم نشاندهنده این نکته است که مردم خوانسار هنوز به شاخصههای فرهنگی نیاکان خداجوی خود همچنان علاقه دارند، لذا به نظر میرسد، گونه گردشگری رویدادها و سپس گونههای گردشگری فرهنگی و طبیعی ازجمله مهمترین راهکارهای توسعه فرهنگی و اقتصادی این شهرستان از منظر گردشگری است. زیرا بسیاری از مردم، خوانسار را با نخبگان این شهر، خانههای تاریخی، باغهای افسانهای، مدارس علمیه چهارصدساله، کوچهباغهای زیبا، گویش زیبای خوانساری، آئینهای باشکوه ایام محرم، محصولات باغی باکیفیت و مواردی ازایندست میشناسند.
حال انتخاب با خود ما است که آیا از داشتههای خود برای دستیابی به توسعه پایدار در این شهر تاریخی، در دهه سوم از سده بیست و یکم میلادی و بهویژه در جهان پسا کرونا که جهانیان تشنه دیدار از جذابیتهای بکر هستند، در کنار بهرهمندی از فناوریهای نوین بهره گیریم یا اینکه مسیری دیگر را در پیش گرفته و در نهایت نسلهای امروزی میبایست پذیرای تبعات آنچه در این دوره اتفاق افتاده باشند و آیندگان نیز به ناگزیر پذیرای اعمال ما در حال حاضر باشند.
بیشک روز خوانسار فقط برگزاری یک مراسم و آئین نیست، بلکه فرصتی است برای گردآوری داشتههای اجتماعی و فرهنگی شهر و فرصتی است برای آغاز برنامهریزی در راستای توسعه پایدار شهر از منظر گردشگری فرهنگی و طبیعی، در همین راستا باور به توسعه اقتصادی و فرهنگی خوانسار از منظر گردشگری و دستیابی به اقتصاد فرهنگی در این شهر نکته مهمی است که در اذهان مسئولان شهر و سپس بهتبع آن در ذهن مردم مقوله این باغشهر زیبا باید شکل یابد. پس در این باب نهادهای فرهنگی و اجرایی این شهر تاریخی مسئولیتی خطیر بر عهده دارند.
به امید آن روز.
انتهای پیام/