اکثریت هنرها ریشهای عمیق در تاریخ و فرهنگ ایران عزیزمان دارند که با گره خوردن به هویت اصیل ایرانی و دستان پرتوان هنرمندان کشورمان همچنان حفظشده و به یادگار مانده است. یکی از قدیمیترین هنرهای جهان هنر شیشهگری یا آبگینه است. این صنعت، به ابزارهای ویژه و مهارتهای خاص نیاز دارد. طی صد سال گذشته تا مدتی بعد از انقلاب صنعتی در سراسر دنیا، روش سنتی شیشهگری مدتی مورد کمتوجهی قرار گرفت، اما رفتهرفته جایگاه خود را در دنیای مدرن نیز پیدا کرد.
باوجود قدمت طولانی هنر شیشهگری در جهان، روشهای مختلفی برای تولید در شیشهگری وجود دارد که دو روش اصلی این صنعت عبارت از شیشهگری فوتی و شیشهگری پرسی است.
همانند همه هنرهای جهان در این هنر هم از ابزارهای خاصی استفاده میشود. ابزارهای شیشهگری باید مقاوم به دمای بالا باشند. این ابزارها معمولاً فلزی یا چوبی هستند که برخی از این ابزار عبارت از لوله دم، انبر، قاشق، تیغ، قیچی، تخته و قالب تخته است.
لوله دم، لولهای توخالی و فلزی است که شیشه ذوبشده را در آن قرار میدهند. با این لوله شیشهگر درون شیشه مذاب فوت میکند. در مواردی مثل استفاده از روش پرسی برای جابهجایی از آن در هنر شیشهگری استفاده میشود.
انبر، ابزاری شبیه به انبرهای رایج است. از انبر در هنر شیشهگری برای شکل دادن به شیشه استفاده میشود.
قاشق، یکی از وسایلی است که نقش قالبی دارند. این ابزار از استوانهای چوبی ساختهشده که به یکسان شدن ضخامت شیشه کمک میکند. نکته قابلتوجه در استفاده از قاشق خیس بودن آن در طول زمان استفاده در شیشهگری است.
تیغ، شباهت زیادی به چاقوی موجود در آشپزخانه دارد. تفاوت تیغ با چاقوهای عادی مقاومت بیشتر آن است. از تیغ برای بریدن و یا خش انداختن محل جداسازی استفاده میشود
قیچی، یکی دیگر از ابزارهای هنر شیشهگری و کاملاً شبیه به قیچی عادی است. کاربرد قیچی برای بریدن بار اضافی از شیشه و بریدن محل جداسازی همانند تیغ است.
تخته، با جنس چوبی خود همانند دیگر ابزارهای چوبی در هنر شیشهگری باید مداوم خیس شود. تخته که در ابعاد مختلف ساخته میشود برای تغییر شکل گوشهها و تمام ظروف شیشهای استفاده میشود
قالب تخته، که از جنس چوب است و همیشه باید خیس بماند از دوتخته چوبی تشکیلشده است. کاربرد این ابزار برای کنترل و شکل دادن به ظروف است.
شیشههای رنگی از زمان قدیم تا به امروز یکی از مهمترین محصولات این هنر بودهاند. برای رنگ دادن در هنر شیشهگری از پودر اکسید فلزها استفاده میشود. این اکسیدها باید بهاندازه کافی با شیشه مذاب اولیه مخلوط شوند.
هنر شیشهگری شامل طیف وسیعی از تولیدات است و برخی از تولیداتی که در هنر شیشهگری ساخته میشوند عبارت از شیشه بارفتن، شیشههای دو پوست و سه پوست، شیشه آبگر، شیشه مات، شیشه نقش دار، شیشه تلفیقی با فلز و شیشه تراشدار است.
شیشهگری به قول استادکاران این حوزه، هنر است نه صنعت و ذهن زیباپسند بشر از همان قبایل ابتدایی مجذوب این هنر شده است. برای ساخت محصولات شیشهای به مهارت و تجربه بسیار نیاز است و برای خلق آن باید هنرمند در کنار حرارت سخت و طاقتفرسای آتش، عشق و هنر را در هم آمیزد تا محصولی خیرهکننده خلق کند.
در همین راستا گفتوگویی با هادی رحیمدل هنرمند چیرهدست شیشهگری داشتیم. او متولد 1364 در یزد و نزدیک 15 سال است که به شکل دادن و حجم دادن شیشه مشغول است و کولهباری از تجربههای هنری را پشت سرخود دارد.
از خودتان و حوزههای فعالیتتان بگویید و اینکه چه مدت است که در این رشته مشغول هستید؟
هادی رحیمدل هستم کارشناس ارشد صنایعدستی و رئیس هیئتمدیره انجمن صنایعدستی و هنرهای سنتی دستان ماندگار یزد. 15 سال است که در هنر آبگینه و در زیر گروهای هنر همجوشی شیشه، معرق شیشه، شیشهگری حرارت مستقیم فعالیت دارم.
چگونه به این هنر علاقهمند شدید و آن را فراگرفتید؟
علاوه بر اساتیدی که در دانشگاهها داشتهام شاگردی اساتیدی مانند مرحوم دکتر ضیایی و استاد هیاس حسینی از افتخارات هنری بنده است. از ابتدا که با سرمایهگذاری 50هزار تومانی وارد صنایعدستی شدم، خیلی علاقهمند به این هنر نبودم، اما بهتدریج و بهمرورزمان علاقه من به این هنر بیشتر شد. در آن سالها هنرهای متفاوتی اعم از معرق چوب، مشبک چوب، گره چینی، سفالگری، سرامیکسازی، قالیبافی، قلمزنی روی مس را تجربه کردم و در انتها متوجه شدم که شیشه و هنرهای وابسته به آن برای من جذابتر است.
شیشه در بین تمامی متریالهای موجود تنها متریالی است که با نور سروکار دارد و این جاذبه برای من عمیق و دوستداشتنی بود و نکته مهمتر برایم در گرایش به این هنر این بود که بتوانم این هنر را دگرباره در یزد احیا کنم که خدا را شکر طی این سالها و با آموزشهایی که در یزد به جوانان دادهام، توانستهام در احیای این هنر ثمربخش باشم.
در حال حاضر آیا در کارگاههای آموزشی فعالیت دارید؟
بله، برای علاقهمندان این هنر کارگاههای آموزشی برگزار میشود و همچنین در مدارس نیز برای دانش آموزان این هنر را آموزش میدهم.
برای تنوع محصولات و افزایش میزان فروش از چه روشهایی استفاده میکنید؟
برای افزایش فروش محصولات برندسازی کردهایم و با ایجاد برند صیت، از آن بر روی بستهبندی محصولات استفاده کردهایم. تنوع زیاد طرحها درواقع موجب تنوع محصولات و افزایش فروش آنها است.
مواد اولیه این هنر از کجا تهیه میشود؟
مواد اولیه این هنر، شیشههای بلااستفاده و چوب است که بهراحتی در دسترس هستند و با ترکیب آنها محصولات هنری تولید میشود.
چه خواستهها و انتظاراتی از مسئولان و دستگاههای متولی خصوصاً میراث فرهنگی دارید؟
با توجه به اینکه صنایعدستی از جمله هنرهایی که است که در ترکیب آن از دو کلمه هنر و صنعت استفاده شده است، این موضوع خود نشاندهنده میزان اهمیت این هنر در از بین بردن مشکل اشتغال جوانان است زیرا در واقع توجه به صنایعدستی فرصتهای شغلی زیادی را ایجاد خواهد کرد و به نظرم اگر مسئولین محترم با تغییر نوع نگاه به این هنر صنعت و ایجاد زیرساختهای مناسب برای رشد و تحول بیشتر این هنر صنعت تلاش کنند، بسیاری از مشکلات اشتغال جوانان حل میشود.
از جمله موارد پیشنهادی که برای توسعه صنایعدستی بسیار مهم است درجهدار شدن یا رنگی شدن کارتهای صنایعدستی است که به هنرمندان داده میشود. در این کارتها باید جایگاه هنرمند از نظر نوع کسوت و سابقه کاری و دیگر ویژگیهای هنر مشخص باشد تا دریافت کارت با درجه بالاتر انگیزهای باشد برای رشد هنرمندان صنایعدستی.
از دیگر مواردی که مدیران و مسئولان باید با دقت بیشتری به آن نگاه کنند بحث شروع آموزش صنایعدستی از دوره ابتدایی و در مدارس ابتدایی است که توجه به این مورد میتواند پشتوانهای مناسب برای این هنر فاخر ایجاد کنند و همینکه در توسعه این هنر در خانوادهها نیز ثمربخش باشد. از دیگر خواستههای من از مسئولین توجه بیشتر به قانون مصوب 18 بهمن 1396 مجلس شورای اسلامی در خصوص هنرمندان و استادکاران صنایع است که متأسفانه این قانون به شکل کامل و جامع اجرا نمیشود.
به نظرم احیای واحدی تحت عنوان واحد مدیریت بازاریابی و فروش در معاونت صنایعدستی کشور و استانها بسیار واجب و ضروری است، چراکه بخش مهمی از تولید، فروش آن محصول است و فروش و بازاریابی و اقدامات وابسته به آن امروزه کاملاً بحثهای تخصصی هستند و کار هنرمند هم هیچکدام از این کارها نیست و لذا معاونت صنایعدستی با ایجاد این واحد میتواند کمک زیادی در امر فروش به هنرمندان کنند.
در پایان روی سخنم با جوانانی است که از بیکاری نالان هستند. از آنها دعوت میکنم با نگاهی عمیق به این هنر صنعت جذاب و درآمدزا و یادگیری یکی از این هنرهای وابسته به صنایعدستی این مرزوبوم به کارآفرینی چیرهدست و نامآور تبدیل شوند و در حفظ فرهنگ و تاریخ کشور عزیزمان کوشا باشند.
انتهای پیام/