به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مرتضی رضوانفر عضو هیات علمی پژوهشگاه که 11 بهمن 1401 در دومین نشست تخصصی همایش«چشمانداز منطقهای میراث راه ابریشم» سخن میگفت با بیان این مطلب به تشریح بخشی از مقاله «میراث ایرانی از بنادر شرقی چین تا شرق آفریقا؛ با تکیه بر کتیبههای فارسی» پرداخت.
او گفت: پروژۀ میدانی «بررسی کتیبههای فارسی در جهان»، طی چند سال اخیر به صورت میدانی در کشورهای چین، بنگلادش، هند، پاکستان، تاجیکستان، روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، تانزانیا و کنیا انجام شد و این کتیبهها خط سیر حضور و تأثیر فرهنگ ایرانی و فارسی را از شرقیترین قسمت آسیا، یعنی بنادر شرقی چین (ماچین) تا کشورهای تانزانیا و کنیا در آفریقا نشان میدهد.
رضوانفر با بیاناینکه جغرافینگاران اسلامی چون اصطخری، ابنحوقل، مقدسی و جیهانی، از خلیج فارس تا شرق چین را بحرالفارسی نامیدهاند افزود: کلنیهای ایرانی مانند شیرازیها در شرق آفریقا، آفاقیها یا غربا در جنوب و غرب هندوستان، هوی هوی در بنادر شرقی چین، همه دارای آثاری از دورۀ اقتدار ایرانیان در کشتیسازی، تجارت و دریانوردی در مسیر راه ابریشم دریایی است و متأسفانه محققان ایرانی کمتر از محققان چینی دربارۀ تأثیر فرهنگ ایران در مسیر راه ابریشم پژوهش کردهاند.
این پژوهشگر افزود: یکی از دلایل علاقۀ پژوهشگرانِ چینی به مطالعۀ فرهنگ ایران، نقش ایران در حضور و گسترش پنج دین بزرگ مانویت، مسیحیتِ نستوری، زرتشت، بودیسم (از مسیر بلخ) و اسلام در سرزمین چین بوده و از هر یک از این ادیان، آثار و اشیائی کتیبهدار در سرزمین بزرگ چین و به تبع آن در سرزمینهای مسیر راه ابریشم، برجای مانده است که بسیاری از آنها در مهمترین موزههای جهان جلوه میکنند.
او با بیاناینکه از سوی دیگر، حرکت شیرازیهای ایران در قرن ۱۰ میلادی به شرق آفریقا، خط کشتیرانی از آفریقا به بنادر جنوبی ایران و از آنجا به بنادر شرقی چین و تجارت دریایی راه ابریشم را پایهگذاری کرد گفت: شیرازیها بدون جنگ توانستند به مدت 500 سال در شرق آفریقا شامل: مناطقی از سومالی، کنیا، تانزانیا، موزامبیک و مادگاسکار، دولتشهرهایی تأسیس کرده و حکومت کنند و شهر و جزیرۀ کیلوا بهعنوان اولین دولتشهری که توسط شیرازیها تأسیس شده است، با داشتن آثار ارزشمندی از جمله دو مسجد زیبا (مسجد جامع و مسجد کوچک) و دو قصر باشکوه در سال 1981م در فهرست میراث جهانی در یونسکو به ثبت رسید.
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری گفت: شیرازیها یا امپراتوری زنگ، در 1502م توسط پرتغالیها شکست خوردند، عمانیها با کمک ارتشی متشکل از سربازان عمدتاً بلوچی در سال 1698م، پس از دویست سال، پرتغالیها را شکست دادند و از سال 1832م پایتخت خود را از مسقط به زنگبار منتقل کردند که این اقدام باعث شکلگیری چند کلنی از بلوچهای ایرانی در آفریقا شد.
او خاطرنشانکرد: از شیرازیها و بلوچهای مقیم افریقا، نزدیک به ۱۵۰ بنای تاریخی در تانزانیا و کنیا باقی مانده است و همچنین اشیاء زیادی در موزههای این دو کشور آفریقایی وجود دارد که برخی از آنها دارای کتیبههای ایرانی است.
این پژوهشگر، یکی از زیباترین تجلیات راه ابریشم در شرق آفریقا را استفاده از ظروف چینی در تزئینات معماریِ تمدن شیرازی و بلوچی دانست و تصریحکرد: ظروف چینی بهعنوان یکی از باارزشترین رهاوردهای تجارت راه ابریشم در افریقا شناخته میشود تا آنجا که معماران شیرازی و بلوچی از این رهاورد در مقدسترین نقاط معماری مانند محرابِ مساجد و مقابر بزرگان استفاده میکردند.
خط اويغوري در پايزههاي ايراني، روابط فرهنگي ايران در سدههاي هفتم تا نهم هجری
مقاله«خط اويغوري در پايزههاي ايراني، روابط فرهنگي ايران در سدههاي هفتم تا نهم هجری» عنوان مقالهای بود که در ادامه این نشست توسط سعيد خودداري ناييني دانشيار گروه مطالعات موزه، دانشگاه هنر تهران ارائه شد.
سعيد خودداري ناييني، پايزه را لوح یا نشان و مدركي حكومتي خواند كه پس از حمله مغول در ايران هم استفاده شد و گفت: با آنكه نمونههايِ ايرانيِ كمي به جاي مانده است، اما كتيبههاي روي پايزه مسايلي در حوزۀ كاربرد خط و زبان در روابط اجتماعي و فرهنگي مطرح ميكند كه پاسخ به آن ميتواند جنبههاي كمتر شناخته شده فرهنگ ناملموس اين دوره را روشنتر كند.
او افزود:روي پايزهها از خط و زبانهاي مختلف استفاده شده است و در پايزههاي مغول كه همگي در خارج از ايران ساخته شدهاند، در كنار خط چيني، اويغوري و پاگزپا، از خط فارسي هم استفاده شده اما در دو نمونه شناخته شده پايزه ايلخاني ايران كتيبه به خط اويغوري است.
دانشيار گروه مطالعات موزه، دانشگاه هنر تهران تصریحکرد: به عبارت ديگر در فاصلۀ زماني كوتاهي پس از استقرار ايلخانان در ايران نوشتۀ روي پايزه فقط اويغوري بود و نه فارسي، البته درهمان زمان بر روي سكهها از عبارات فارسي هم استفاده ميشد و تعداد معدودي نسخۀ خطي نيز به خط اويغوري نوشته شد كه همۀ نسخههاي درباري هستند و تا قبل از سدۀ دهم نوشته شده اند.
او با بیاناینکه بهنظر ميرسد روابط فرهنگي ايران و شرق به خط محدود نميشد و در كتابآرايي برخي از اين نسخهها نيز دانستن خط اويغوري لازم بوده گفت: رسميت داشتن خط اويغوري باعث شده بود در مصر دورۀ مملوك هم كساني براي خواندن خط اويغوري اسناد و فرمانهاي ارسال شده از حاكمان مغول حاضر باشند.
این پژوهشگر افزود: جامعۀ ايران اين زمان از نظر فرهنگي بسيار متكثر است و بنا بر روايات تاريخي متعدد كساني از ديار هند وچين و مصر و شام و از زنگيان و مغلان و حبشيان در اين جامعه زندگي ميكنند.
خودداري ناييني در پایان اظهارکرد: در اين مقاله به جايگاه اين دو عنصر وارداتي به فرهنگ ايراني ( پايزه وخط اويغوري)، سازندگان و مخاطبان پايزه و گسترۀ فرهنگي خط اويغوري در سدۀ هشتم و نهم و علل برافتادن اين خط خواهيم پرداخت.
همگرایی و همزیستی مسالمتآمیز در جاده ابریشم
پروفسور حسن امین بازنشستۀ صاحب کرسی در حقوق بینالملل در دانشگاه کالیدونیان گلاسکو نیز در ادامه به ارائه مقاله «همگرایی و همزیستی مسالمتآمیز در جاده ابریشم» بصورت ویدئویی پرداخت وگفت: بهطور طبیعی، رفت و آمد و داد و ستد اقتصادی و فرهنگی گردشگران و سیاحان و مسافران و بازرگانان، از مقولۀ دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی است و واردات و صادرات و خرید و فروش محصولات و مصنوعات یک منطقۀ جغرافیایی در منطقه دیگر به آشنایی و تفاهم ملل و نحل و تبادل و انتقال فرهنگها و تمدنها و در نهایت همگرایی و همزیستی مسالمتآمیز میانجامد.
او افزود: سفرهای تجاری و غیرتجاری در مسیر جادۀ ابریشم از چین تا مدیترانه هم مستلزم این تعامل مثبت میان فرهنگی و حتی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بینالأدیانی و در نتیجۀ تقریب و تقارب مذهبی و کثرتگرایی دینی میشده است.
امین با بیاناینکه شواهد و مصادیق تأثیرگزاری و تأثیرپذیری یا به تعبیر دیگر خدمات متقابل در بین کشورهای مسیر جادۀ ابریشم نیز در منابع تاریخی و ادبی و دینی ثبت و ضبط است افزود: برای مثال دولت مستقل کوشانیان که مدتی قابل ملاحظه تأمین امنیت جادۀ ابریشم را بر عهده داشت، از جهت دینی مروّج کیش بودایی بود و در چین کسی را که اول بار بودیسم را به چین آورد، یک شاهزاده ایرانی یعنی کوشانی میشناسند.
این بازنشستۀ صاحب کرسی در حقوق بینالملل در دانشگاه کالیدونیان گلاسکو اظهارکرد: مولانا هم در مثنوی در داستان بقال و طوطی از سفرهای راهبان بودایی که به نشانۀ ترک دنیا سر خود را میتراشیدند و در جادۀ ابریشم طی طریق میکردند تا به بتخانه بلخ با مجسمههای بزرگ بودا برسند، یاد میکند که طوطی یچبا قیاس معالفارق از راهب سرتراشیده میپرسد که آیا تو هم شیشه روغن بقالی را ریختهای که کچل شدهای؟ یا حافظ میگوید: نه هر که سر بتراشد قلندری داند. باز مولانا در داستان پیل اندر خانه تاریک بود.
انتهای پیام/
انتهای پیام/