موسیقی دامغان نشأت گرفته از تپه باستانی حصار/ از سازهای مورد استفاده تا ویژگی‌های فنی موسیقی

دامغان در دوران اسلامی مرکز ایالت قومس بوده و ازنظر تاریخی قدمت آن را به 5900 سال پیش می‌رسانند. حتی کهن‌ترین نشانه‌ها و نمودهای موسیقیایی کومش نیز در تپه حصار دامغان کشف‌شده است. دامغان دارای روستاهای فراوانی است و این موضوع با در نظر گرفتن لهجه‌ها یا گویش‌های متفاوت ساکنین این روستاها، تأثیر خاصی بر آوازها و نغمات موجود در هر منطقه گذاشته است.

میراث آریا: عشایر و طوایف شهرستان دامغان عمدتاً در قسمت‌های شمال و جنوب شهرستان مستقر هستند. این عشایر عبارت‌اند از: چهارده، کلاته و بادله در شمال و رشم در جنوب.

موسیقی شهرستان دامغان

ساکنان قسمت‌های شمال و غرب دامغان عموماً به گویش مازندرانی صحبت می‌کنند و در بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی با مردم مازندران دارای اشتراک هستند. از طرفی حضور گدارها که عمدتاً از گرگان به این شهرستان مهاجرت نموده‌اند  و فعالیت‌های موسیقیایی گسترده و چشمگیر آن‌ها تأثیرات شگرفی بر فرهنگ موسیقی این مناطق گذاشته است. دامنه حضور و فعالیت گدارها و یا استقبال و پذیرش عمومی نسبت به فرهنگ موسیقی ایشان، حتی تا قسمت‌های مرکزی شهرستان دامغان گسترش‌یافته است. البته فرهنگ موسیقی گدارها هم طی گذشت سالیان متمادی از فرهنگ عمومی مردم دامغان تأثیر پذیرفته است.

موسیقی نواحی شمالی، غربی و مرکزی دامغان

در بخش‌های شمالی، غربی و مرکزی شهرستان دامغان، فرهنگ و موسیقی مازندران گسترش و رواج چشمگیری دارد. دلیل این گسترش را باید در اشتراک گویش (زبان)، فرهنگ عمومی و نیز حضور فعالانه گدارها دانست. زمان دقیق ورود گدارها به شهرستان دامغان مشخص نیست اما نقل‌قول‌های شفاهی حکایت از حضور حداقل 200 ساله این افراد مهاجر در دامغان دارد.

سازهای مورداستفاده

ساز اصلی گدارها، کمانچه است. این ساز مهم‌ترین ساز رایج در شهرستان دامغان و بخش‌های شمالی آن (چهارده کلاته) می‌باشد. نکته قابل‌توجه این است که به علت متداول نبودن سرنا و دهل در این شهرستان، کمانچه تنها ساز مورداستفاده در مراسم و مجالس شادمانی همچون عقدکنان، عروسی و ختنه سوران است.

با در نظر گرفتن این نکته که کمانچه‌ی دامغان از نوع پشت‌باز است می‌توان منشأ آن را کمانچه‌های شرق مازندران و علی‌آباد کتول دانست. چراکه کمانچه‌های مرسوم در این مناطق غالباً پشت‌باز هستند.

ساز دوتار هم در شهر کلاته (شمال) و تویه دروار (غرب) به‌صورت جسته‌وگریخته استفاده می‌شود. دوتاری که به‌عنوان نمونه موردبررسی قرار می‌گیرد متعلق به آقای علیرضا بینائیان ساکن شهر کلاته است. ایشان این دوتار را از منطقه قوچان خریداری نموده و ازاین‌جهت طبیعی است اگر بسیاری از ویژگی‌های ظاهری و ساختاری آن، شبیه دوتارهای خراسان شمالی باشد.

از دیگر سازهای ملودیک متداول در قسمت‌های شمال و غربی دامغان، نی لبی است. در این مناطق عمدتاً نی را به‌صورت فلزی (برنج یا آهن) به کار می‌برند و ازاین‌جهت شباهت زیادی به شمشال دارد.

ضرب (تمبک)، دایره و دف

ضرب همواره به‌عنوان ساز همراهی‌کننده کمانچه در عروسی‌ها مورداستفاده بوده است.جنس بدنه‌ساز عمدتاً از فلز (ورق سفید) و یا چوب است و پوست آن‌هم معمولاً از بز یا بزغاله است.

دیگر ساز های ضربی این مناطق ویژگی خاص و منحصربه‌فردی نسبت به نمونه‌های معمول و متداول این سازها ندارند. سازهای دایره (دوره) و طشت عمدتاً توسط خانم‌ها در مجالس عروسی نواخته می‌شد.

ویژگی‌های فنی موسیقی قسمت‌های مرکز، شمال و غرب دامغان

همان‌گونه که پیشتر توضیح داده شد، اشتراکات فرهنگی و زبانی مردمان ساکن در این قسمت‌ها با مردم مازندران و نیز حضور گدارها موجب گسترش و رواج قطعات و آوازهای مازندرانی گشته است.

این موضوع موجب به‌کارگیری گویش مازندرانی در اشعار اغلب ترانه‌ها و آوازها شده است. البته اشعار فارسی هم کمابیش در برخی از آوازها یا ترانه‌ها وجود دارد از قبیل حسین‌خان عرب، بلبل سردار، هاره لیلی.

عمده قطعات مرسوم در منطقه متریک‌اند. ازآنجاکه یکی از مهم‌ترین زمینه‌های فعالیت موسیقیایی گدارها، مجالس شادمانی و عروسی است، گستردگی و فراوانی قطعات متریک می‌تواند ریشه در این موضوع داشته باشد.

پرکاربردترین ریتم، دوضربی ترکیبی یا 8/6 است. البته ریتم‌های دیگری چون 8/4، 4/2 و 4/4 هم در فرهنگ موسیقی منطقه استفاده می‌شود.

تعداد قطعات دارای کلام به نسبت قابل‌توجهی بیشتر از قطعات سازی است. نکته قابل‌توجه این است که قطعات سازی – البته به همراه آوازهایی چون امیری، کتولی، حقانی و هرایی – از اصالت و جدییت بیشتری برخوردار است هستند.

اشعار مربوط به قطعات آوازهای اکثراً به گویش مازندرانی است. البته اشعار فارسی هم کمابیش در برخی از آوازها یا ترانه‌ها وجود دارد از قبیل، حسین‌خان عرب، هاره لیلی و بلبل سردار.

در قطعات سازی خصوصاً آن‌هایی که مربوط به رقص‌اند، تمپو یا تندی و کندی قطعه در طول اجرا ثابت نیست. معمولاً سرعت اجرا در شروع کند است و هرچه به پایان نزدیک می‌شویم سرعت به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد.

گردش نغمات عمدتاً در محدوده فواصل چهارم و پنجم است. البته ممکن است در آوازهایی از قبیل، امیر حقانی محدوده کلی فواصل اجرای آواز در محدوده یک اکتاو باشد اما به‌هرحال در اینجا هم‌روند شکل‌گیری آواز به‌صورت توالی جملات در فواصل چهارم است.

طبقه‌بندی قطعات اجرایی

در اینجا هم می‌توان آوازها، آهنگ‌ها و ترانه‌های موجود در فرهنگ موسیقی مناطق مرکزی، شمالی و غربی دامغان را بر اساس دو معیار «وزن» و «چگونگی اجرا» دسته‌بندی کرد. البته بومیان منطقه هم تقسیم‌بندی خاصی برای مجموعه قطعات اجرایی خوددارند. این تقسیم‌بندی نگاه و رویکرد بومیان را به میزان اصالت و جایگاه محتوایی-ارزشی قطعات نشان می‌دهد، به‌عبارت‌دیگر مبنای این طبقه‌بندی محتوا و اصالت قطعات است که به شکل زیر است:

محلی: قطعات و ترانه‌های قدیمی یا نسبتا قدیمی عمدتاً مازندرانی که در این مناطق رواج داشته و دارد: حموم سری، سماحال، پاتختی، لاره لاره، هاره لیلی و ...

پیرمرد پسند: آوازهای اصیل و قدیمی مازندران که در منطقه مرسوم می‌باشد و عمدتاً در جمع افراد کهن‌سال یا میان‌سال خوانده و اجرا می‌شود: کتولی، امیری، حقانی، هرایی و ...

ترانه: قطعات و ترانه‌های جدید اعم از مازندرانی و فارسی که بیشت توسط خوانندگان نسل اخیر در مجالس عروسی خوانده می‌شود.

گزارش از نعمت الله قنبری نیکدل پژوهشگر استان سمنان

انتهای پیام/

کد خبر 1401112586392

برچسب‌ها