اگر سینمای امروز ایران با کمبود قصه، محتوی و شخصیت به دلیل کمبود در ساخت اندیشهورزی مواجه است، ایجاد و خلق قهرمان درسینما با رجوع به اندیشهها، احوال، آثار مفاخر فرهنگی، تاریخی، هنری و حماسی در بستر و پهنه فرهنگی و تاریخی وس یاسی واجتماعی است که معنا و مفهوم خود را پیدا میکند اگر نه خلق قهرمان در ذهنی عاری از این پیوستهای فرهنگی شخصیتی موهوم ومیان تهی است.
چهرههای ماندگار عرصه میراثفرهنگی میتوانند همچون قهرمانان سینما و فراتر از آن پیونددهنده حافظه جمعی حال مردم به حافظه تاریخی آنان باشند. آنان زبان گویای میراثفرهنگی مادی و معنوی و حافظان و راویان حقیقی سنتها و آئین ها و اعتقادات و باورها و ماحصل تفکر و تجربه یک ملتی به عظمت و شکوه ایران اسلامی هستند، آنان هویت فرهنگی و تاریخی ما را که در آثار و بناهای تاریخی و آئینهای دینی، مذهبی، قومی و هنرهای سنتی ما متبلور شده است بازپیرایی، مرمت و زنگار و گرد و غبار فراموشی را از چهرههای آنان زدوده و مجدد به زنجیره حیاط فرهنگی و تاریخی و اجتماعی متصل میکنند.
مفاخر فرهنگی و چهرههای ماندگار این عرصه میتوانند آسیبهایی که از طریق آینه جادوی این دوران و سایر رسانههای فراگیر مجازی به حافظه تاریخی این نسل وارد شده است را مرمت و احیا و ضمن پیوند زدن گذشته تاریخی به زمان حال از انقطاع فرهنگی جلوگیری و آینده روشن و افقی بیکران را در پیش منظر نسل آینده این کشور تصویر کنند .
احوال، آثار، سیره و سلوک رفتاری و فضائل اخلاقی آنان جزئی از میراث معنوی ماست که رجوع به آن و حتی دیدن چهره آنان از قاب تلوزیون آرام بخش جان و تسکین دهنده آلام روحی ناشی از ناگزیریها زیستی در این عصر پر از حسرت و عسرت دوره مدرن است. یادمان باشد که فرهنگ از نگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی یعنی چیزی که آرامش بخشی و روان تندرستی ما در گرو توجه به آن است.
زدانا بپرسید پس دادگر
که فرهنگ بهتر بود یا گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمون
که فرهنگ باشد زگوهر فزون
که فرهنگ آرامش جان بود
زگوهر سخن گفتن آسان بود
گوهر بی هنر زار و خار و است سست
به فرهنگ باشد روان تندرست
بخشی از آرامشبخشی و روان تندرستی فرهنگمان را مدیون چهرههای ماندگارمان هستیم. برگزاری بزرگداشت چهرههای ماندگار عرصه میراثفرهنگی بهنوعی ضمن ارج نهادن به مقام والای آنان ارائه کردن الگوی عینی و نه ذهنی برای جامعه نیازمند به قهرمان و سینمای امروز ماست.
انتهای پیام/