به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، طیبه عزتالهی نژاد مدیر گروه پژوهشی هنرهای سنتی ارائه دهنده این کرسی که جبار رحمانی عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و علیرضا حسنزاده رییس پژوهشکده مردمشناسی ناقدان آن بودند و مدیریت آن را آپهنا اسفندیاری عضو هیأت علمی گروه پژوهشی هنرهای سنتی برعهده داشت به طرح مسئله و پرسشهای کرسی پرداخت.
او گفت: مطالعات رنگ در ایران اغلب بر پایۀ منابع و اسناد جامعۀ غربی است، بطور مثال کتاب«هنر رنگ» یوهانس ایتن یکی از مهمترین منابعی مطرح در مراکز علمی و دانشگاهی ایران تدریس میشود، این کتاب حاوی نظریات و تجربیاتی نویسنده است که بر همین اساس رنگها را اغلب برپایۀ فیزیک تقسیمبندی کرده، این در حالی است که در قرن بیستم مطالعات انسانشناسی هنر مباحث جدیدی در عرصۀ هنر ایجاد کرد که بعدها موجبات شکلگیری شاخۀ مطالعاتی انسانشناسی زیباییشناسی بومی که بیشترین توجه را به جامعۀ خالق اثر و ارزش داشت فراهم کرد.
مدیر گروه پژوهشی هنرهای سنتی تصریح کرد: در واقع محور اصلی انسانشناسی زیباییشناسی بومی توجه به نگرش مردم به جهان در جوامع است و در این حوزۀ مطالعاتی توجه به ترجیحات افراد در جوامع مختلف در پدید آوردن آثار اهمیت دارد، به واقع زیباییشناسی بومی بر نگرش جامعۀ خالق اثر تاکید میکند و نقدی که نظریهپردازان این حوزه به نگاه غربی به ویژه هنر جوامع دیگر دارند این است که غربیها در پی یافتن معنا و کارکرد غیر بومی در جامعۀ بومی هستند و همین مسئله موجب خلا توجه به نگرش جامعۀ خالق اثر شده که حاصلش، تفاسیری به اصطلاح« فاصلهدار» است، تداوم همین نگرش را در مطالعات فرهنگی در ایران میتوان دید، همانگونه که اشاره شد، واکاوی مولفههای زیباییشناسانه در ایران اغلب با شاخصهای غربی بوده و مطالعات میدانی با محوریت زیبایی از منظر جامعۀ خالق و بومی انجام نشدهاست.
عزتالهی نژاد افزود: از همین روی مسئلۀ مطروحه در این پژوهش واکاوی مولفههای زیباییشناسی بومی رنگ در اقوام ایرانی بود و از آنجاکه محقق سالها در میدان جامعۀ ترکمنی به پژوهش پرداخته در پژوهش حاضر مولفههای زیباییشناسی بومی ترکمنی مدنظر قرار گرفت.
او اظهارکرد: باستانشناسی نشان میدهد که در منطقۀ امروزی ترکمنستان از هفت هزار سال پیش از میلاد، نشانههای زندگی وجود داشته(تیلور،2011:19) و نیاکان ترکمنها از 6 هزار سال پیش در منطقة شمالی سواحل دریاچة« اشیق(ایسیق) گُل»کنار سیر دریا و رود جیحون ساکن شدند، این منطقه از قرن ششم تا چهارم پ.م بخشی از امپراتوری هخامنشیان بود که بعدها نیز جزء سیطرۀ امپراتوری اشکانیان قرار گرفت.
عزتالهی نژاد گفت: در قرن پنجم ساسانیان از این منطقه با تهاجم هُونها (هِیاطه، قوم بیابانگرد ساکن مغولستان) به کوههای «کُپهداغ» عقبنشینی کردند و در نهایت قرن هفتم میلادی دستههای«اوغوز» از ناحیة«اُورخون»به سوی نواحی آرال و سیر دریا کوچ کردند و به سرزمین جیحون و به صحرای «قرهقوم»رسیدند.
مدیر گروه پژوهشی هنرهای سنتی با بیان اینکه اوغوزها از این زمان در این منطقه ساکن شدند و ترکمنهای ایران نیز یکی از بزرگترین قبایل عشایری(کوچنده) در منطقه شمالی ایران هستند که گسترۀ پراکندگی آنها از شمال خراسان و شرق دریای خزر است افزود: اگرچه اغلب طوایف ترکمنی امروزه کوچنده نیستند، اما به دلیل پایبند بودن به سنن و آداب قومی همچنان بهعنوان طوایف و اقوام عشایری شناخته میشوند، اگرچه پژوهشهای متعددی در مورد این قوم در ایران صورت گرفتهاست، اما یافتهها نشان میدهد که اغلب این پژوهشها بر ساختار اجتماعی و تاریخی ترکمنها تمرکز دارند و رویکردهایی همچون انسانشناسی زیباییشناسی بومی، مورد توجه نبوده، در حالیکه تاریخ و شیوۀ زیست کوچندگی موجبات تنوع قومی با ساختارهای متنوع را فراهم کرده است.
او افزود: بر همین اساس در این مطالعه تلاش خواهد شد تا زیباییشناسی بومی رنگ در خودتزیینی سنتی ترکمن مورد واکاوی قرار گیرد و از همین روی پرسش اصلی این است که مولفههای تاثیرگذار بر زیباییشناسی بومی رنگ در خودتزیینی سنتی قوم تکه ترکمن روستای دویدوخ کدامند؟
انتهای پیام/
نظر شما