حمیده چوبک، مدیر پایگاه میراث فرهنگی الموت نوشت: در اواخر دهه 60، نخستین بار پا درماسوله نهادم، درآن روزگار مدیر معرفی و آموزش؛ شادروان آقای مهینی رسم بسیار نیکی نهاده بود که برای کارشناسان میراث، تورهای علمی برنامهریزی میکرد و در این فرصت فراهم آمده با حداقل امکانات با گروهی از کارشناسان ارزشمند میراث فرهنگی که فرصت عالی برای تبادل نظر کارشناسی در باره شناخت کارشناسانه میراث فرهنگی شکل گرفته بود: آموزش! تجربه و خاطرهای بسیار مفید و شیرین که امید است این سفرها و بازدیدها دوباره احیاء و برگزارشود.
در یک شب بارانی و مهآلود به ماسوله رسیدم، ماسوله با چراغهای سوسو زن از دور، درانبوه مه همانند سیاره ناشناخته معلق و شناور در فضا بود، زیر پا دیده نمیشد و گروه ما در یک سفر رمزآلود و پرهیجان رویائی، پلهپله درتاریکی به سوی روشنایی، «تا ملاقات خدا» پیش میرفتیم.
در بالاترین نقطه ماسوله به منزلگاه خانهای زیبا با معماری سنتی رسیدیم. و دررؤیای دیدار ماسوله در روشنای روز، تن خسته آرزومند را به آرامش خواب سپردیم.
پیش از دمیدن آفتاب، از پنجره با بامداد دیدار کردیم و ماسوله را زیارت کردیم. باران بند آمده بود و ماسوله را شسته، پاک و درخشان کرده بود. و با طلوع خورشید، ماسوله در برابر دیدگان ما درخشید و جلوه گری کرد. از بامهاو کوچههای پلکانی گذشتیم، با مردم مهربان ماسوله رودررو شدیم، کودکان، زنان و مردان رشید پیر و جوان با پوشاک محلی رنگارنگ و شاد. دلنواز، پیشکشکنندگان فرآوردههای پاک و ساده، عروسکها و دستکشهای بافتنی... دلمان باز شد و روز فراموشنشدنی را با مهربانان ماسوله گذراندیم که ازیاد نخواهد رفت.
ماسوله بر دامنه کوه، امن وامان لمیده و حس آرامش و امنیت، بودن و زیست را القا میکند. طی هزارهها مردمانی هوشمند، دانا با گزینش مکان امن دژآسا بر بستر کوه، مأمنی پایدار ساخته که ازباد و باران گزندی بر آن نیست، داشتههای طبیعی، خاک، زمین، آب، گیاهان و جانوران منابع خدادای است که ضامن تداوم زیست در ماسوله بوده است.
ماسوله، شهر یا روستا؟
ماسوله چه شهر، چه روستا؛ نماد و نشانِ شأن، اشرافیت و کیفیت زیست اقوام ایرانی است، روستاهای گذشته ما با بافت اجتماعی خاص، ارزش و نقش مؤثر مدیریتی و اقتصادی در قلمرو ایران، نقاط محروم و دورافتاده نبودند، رویش و خاستگاه دارایی و ثروت مواد اولیه و خواروبار، هم فرهنگ و ادب در آبادیهای روستاها شکل گرفته و شهرها نگاه و تکیه بر روستاها داشتند. و روستا در رفت وآمد و پیوستگی با شهرهای همنشین، آنچه در بالابردن کیفی زیست نیاز داشتند از آن بهرهمند میشدند.
ماسوله نمونهای از آبادی هائی است که جایگاه ارزشمندی در گیلان یا سرزمین دیلمان باستان داشته، تداوم و پیوستگی زیست از ویژگیها وارزشهای آن به عنوان میراث ملی و جهانی است. در ماسوله بناهای ارزشمند، با الگوی معماری بومی و درون زا هماهنگ با زمین و طبیعت با بهرهگیری از مصالح و مواد بومی با بهره از الگوهای برگزیده معماری شهری روزگاران دیر و زود ساخته شده که مجموع آن، بافت روستایی ارزشمند پلکانی ماسوله را شکل دادهاند، الگوی بافت و معماری که درسراسر سرزمین ایران به عنوان یک فرهنگ معماری پاسخگو و مناسب برای حفظ زمین و فراز و نشیب آن و حداقل دستکاری و مداخله در طبیعت و خط آسمان شناخته شده و به کاررفته است. که نمونه های آن درسرزمین همجوار آن مانند الموت وجود دارد و در پرونده ثبت جهانی ماسوله برای همنگاری الموت و ماسوله به آن اشاره شده است.
بافت ماسوله با منظر فرهنگی آن نمونه بارزوموفق از هماهنگی انسان با طبیعت است. منابع معدنی سرشارمانند آهن که پیشینه تاریخی دارد، همراه با کشت و کار و دامپروری، بافتهها و صنایع دستی سنتی و احترام به داشته و همکاری مردم در نگهداری ارزشها، عامل و رمز و راز شدن، بودن و همیشه خواهد بود، ماسوله و منظر فرهنگی آن است.
مطرح شدن مجدد پرونده منظر فرهنگی ماسوله در اجلاسیه سال آینده یونسکو و حفظ سهمیه آن، خبر مسرتبخشی در دل میراثدوستان ایجاد کرد و کام مردم ایران را شاد کرد که این مهم در سایه همدلی و همکاری مدیران و همکاران ارجمندم در معاونت میراث فرهنگی محقق شد و امید که در آینده نزدیک شاهد برگزاری جشن ثبت جهانی آن در کشور عزیزمان باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما