به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، علی موسوی از دانشگاه کالیفرنیا روز یکشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۲ در نشست تخصصی نشست «کوروش هخامنشی از افسانه تا واقعیت» موضوع «کوروش، پاسارگاد و اکتشافات باستانشناسی» را بصورت برخط به بحث نهاد و با اشاره به موقعیت محوطه پاسارگاد گفت: دشت پاسارگاد هزاران سال پیش از پارسیان و هخامنشیان مسکون بوده و هنگامیکه هخامنشیان به آنجا رسیدند، پاسارگاد متروک بود، کوروش آن را ساخت و آباد کرد.
سرپرست کاوشهای جامع پاسارگاد، با اشاره به کاوشهای باستانشناسی محوطه پاسارگاد که از سال ۱۹۲۸ میلادی آغاز شد و ادامه یافت، تصریحکرد: تا ۵۰-۴۰ سال پیش به دلیل دوری مسیر، کمتر جهانگردی که به تخت جمشید میرفت از پاسارگاد نیز دیدن میکرد تا قرن ۱۹ میلادی که پژوهشگران و بازدیدکنندگان دریافتند که این مکان همانجایی است که در متون یونانی از آن یاد شده و مورخان اسکندر و آنهایی که درباره اسکندر نوشتند، از آن به عنوان مأمن و آرامگاه کوروش، شاه پارسیان یاد کردند.
موسوی تصریحکرد: آثار موجود در پاسارگاد نشان میدهد کوروش با ساخت ساختمانهای سنگی بهدنبال یک نوآوری در سرزمین خویش بوده و پاسارگاد نمادی از یکپارچگی و تلفیق دنیای تکه تکه زمان کوروش است که پادشاهان و فرمانرویان در نزاع بودهاند و کوروش آنها را یکپارچه ساخت، بنحویکه ۲۰۰ سال وحدت و یکپارچکی بر این مناطق حکمفرما بود.
مهرداد ملکزاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، در ادامه این نشست سخنرانیاش را با عنوان «از چشم غربی: کوروش، دوستان و دشمنان یونانی او» ارائه کرد و گفت: دراین سخنان نگاهی میاندازم به آنچه ما از خلال متنهای یونانی درباره چیستی و کیستی کوروش میدانیم و آنچه او کرد و اینکه چگونه ناماش جاودان شد و جاودان ماند.
او افزود:کوروش چهره درخشانی است که مانند هر چهره درخشان دیگر، دوستان و دشمنانی داشته و مشخص است یونانیان همروزگار هخامنشی که سرزمینشان آوردگاه سپاهیان پارسی و شاه بزرگ شده ممکن است خیلی نظر مثبتی نسبت به او نداشته باشند.
ملکزاده تصریحکرد: به واقع قصه تاریخی این چنین نیست و شاید بنیانگذار یکی از بزرگترین شاهنشاهیهای جهان باستان که از جمله میتوانش کشور گشایی پارسی نامید میخواسته که جنوب بالکان و خطه ثروتمند یونان زمین و شبه جزیره یونان را نیز به قلمرو خویش بیفزاید، یونانیان او را دوست نداشتهاند و نمیپذیرفتند و هر آیینه برای استقلال میهن خویش میکوشیدند. بنابراین همچون دشمنانی بزرگ در چشم یونانیان کوچک، پارسها و مشرق زمین ایرانی شده نمایش میگرفته است.
این باستانشناس خاطرنشانکرد: یونانیان در تاریخ بزرگاند ولی در آن لحظه تاریخی در مقایسه با شاهنشاهی عظیم هخامنشی قلمرو کوچکی بودند.
او در پاسخ به این پرسش که یونانیها به بنیانگذار این شاهنشاهی چگونه نگاه میکردند؟ به برخی از روایتهای موجود در این خصوص اشاره کرد.
در ادامه حکمتالله ملاصالحی استاد دانشگاه تهران، سخنانش را با عنوان«کوروش، نقطه عطف تاریخی مدنی و شهریاری یک ملت» بصورت برخط ارائه و تصریحکرد: کوروش صرفا یک شهریار، بنیانگذار، معمار، مهندس و ... نیست بلکه شخصیتی بیشاز همه اینهاست.
او افزود: بحث این نیست که کوروش یک واقعیت تاریخی است یا اسطورهای، طبیعی است که فرهنگ عامه و حافظه جمعی بر پایه کهن الگوها شخصیتهای تاریخی را اسطورهای کرده و یا با اسطورههای خود شخصیتهای تاریخی را بوجود آورده باشند، آنچه بسیار مهم است پیامدها، اثرات، نتایج تاریخی، مدنی، فرهنگی، سیاسی و ... است که در ذیل نام این شخصیتها وجود دارد.
ملاصالحی گفت: کوروش شخصیتی بیش از یک شهریار و معمار یک سلسله است همانطور که زرتشت طلوعگاه تاریخ نبوی ما است کوروش نیز طلوع گاه، افق گاه، نقطه عطف و حرکت تاریخ ما ایرانیان به عنوان یک دولت ملت است.
او با بیان اینکه کوروش شخصیتی مهم و تأثیرگذار در تاریخ و فرهنگ ایرانیان و جهانیان است و او صرفا یک شهریار با حشمت، شوکت و درایت نیست افزود: شما این گشودگی تاریخی را در سرزمین ایران و معماری تخت جمشید میبینید، معماری تخت جمشید چونان معماری چغازنبیل فروبسته در فرهنگ قومی و جغرافیای منطقهای خود نیست و همانطور چونان اهرام مصر سنگین و سخت فروبسته و درون خود نیست.
ملاصالحی اظهارکرد: پیشانی بلند تخت جمشید گشاده به روی تاریخ جهان است، نکتهای که هگل هم به آن توجه داشت. ۲۹ قوم در تخت جمشید کنار هم چیده شدهاند و این مهم است که به مومن و کافر تقسیم نمیشوند و کنار هم با زبان، فرهنگ، آداب و ادب و میراث خود اما در ذیل یک دولت واحد نشستهاند.
در ادامه احمدرضا قائممقامی استاد دانشگاه تهران و زبانشناس موضوع «ضرورت ضبط شکل اصلی نامهای هخامنشیان در پژوهشهای تاریخی» را به بحث نهاد و با اشاره به آرای مختلف محققان در خصوص معنی نام کوروش به شرح برخی از این معانی پرداخت.
او گفت: استمداد من در این نشست از مورخان و باستانشناسان این است که شیوه ضبط نامها و اعلام جغرافیایی و انسانی را در دورههای تاریخی پیش از اسلام از این آشفتگی دربیاورند که این مستلزم همکاری یک گروهی است که به زبانهای مختلف ایرانی؛ اکدی و عیلامی تسلط داشته باشند و شیوه ضبط درست این نامها را مدون کنند تا بتوان از این آشفتگی گذر کرد.
انتهای پیام/
نظر شما