جشن سده زمانی برای شادی در کنار آتش

ساکنان فلات ایران از گذشته های بسیار دور توانسته اند با بهره‌گیری از تمامی مواهب طبیعی مراتب پیشرفت و تکامل فرهنگی و تمدنی را طی کنند.

ایرانیان هوشمند و آگاه همواره نسبت به محیط زیست خود وقوف و اشراف کامل داشته و کنش و واکنش های عوامل طبیعی را توجیه و در جهت خیر و شر تفسیر می کردند و به همان دلیل به «ثنویت»  اعتقاد داشتند و «اهورامزدا» (خدای یکتا) را منشأ خیر و «اهریمن» (شیطان) را منشأ شر می دانستند و تمامی نعمت های نیکو و پدیده های مثمر و حیات بخش را مفید و اهورائی و همه مظاهر شوم و  مضر را اهریمنی می شمردند و به «کردار نیک، پندار نیک، گفتار نیک» پایبند بودند و می کوشیدند در مسیر زندگی بر طریق اهورایی روند.

آن ها پدیده های دخیل در زندگی را نیز خیر یا شر ارزیابی می کردند از جمله جهار عنصر حیات بخش « آب، باد، خاک و آتش » را اهورائی و قابل احترام می‌پنداشتند و آن ها را نه تنها نمی آلودند ، بلکه می ستودند و پاس می داشتند.

«آتش» در میان آن عناصر جایگاه خاصی داشت، به محیط گرما و روشنائی می بخشید ، موجب دور کردن جانوران و درندگان می شد و به عنوان رسانه در قامت مشعل اخبار مهم را از دیاری به دیار دگر می رسانید و هشدار می داد.

حضور پر رنگ و مفید آتش در زندگی فردی و اجتماعی مردم مثل هر پدیدۀ تاثیر گذار دیگر موجب خلق افسانه ها و اسطوره هایی شد که مهم ترین و معروف ترین آن ها « جشن سده» بود که در شب دهم بهمن یکی از سرد ترین شب های زمستان بر گرد آتش و در میان شور و شادی خانواده ها برگزار می شد.

در نامگذاری و فلسفه وجودی جشن «سده» روایت های گوناگونی نقل شده و بزرگان علم و ادب مانند فردوسی توسی در شاهنامه، ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه، ابوالفضل بیهقی در تاریخ بیهقی، گردیزی در تاریخ بخارا، غزالی توسی در کیمیای سعادات و خیام نیشابوری در نوروز نامه به آن جشن پرداخته و فلسفه وجودی آن را توضیح داده اند.  حکیم فردوسی بر افروختن  نخستین شعله های آتش، درپی برخورد دوسنگ را به هوشنگ پیشدادی  نسبت داده و برگزاری جشنی با شکوه در شب آن واقعه را «سده» نامیده که با جشن و سرور در کنار آتش همراه بوده است.

ابوریحان بیرونی که مفصل تر از دیگران به آن رویداد پرداخته ، زمانٍ آن را دهم بهمن ماه دانسته، آن روز را «خرم روز» نامیده و  دلیل نامگذاری  جشن سده را  در خرم روز آن دانسته است که از دهم بهمن تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب باقی مانده که در مجموع سد(صد) می شود او نیز یاد آور شده است که در آن  شبٍ مردم بر دور آتش گرد آیند و شادی کنند.

دیگران نیز کمابیش این گونه جشن سده را وصف کرده اند اما در میان نقل قول ها به نکاتی نیز اشاره شده است که رنگ و بوی انسان دوستی، ایران دوستی و عدالت خواهی دارد مانند این روایات:
 _ ایرانیان کهن در شب بنیان گذاری سده، صدمین روز  زایش نخستین فرزند هوشنگ(نخستین  آدم در اساطیر ایرانی) را بر گرد آتش جشن گرفتند.
_ بیور اسب(ضحاک) فرمان داده بود که هر روز مغز دو جوان را به مارهائی دهند که از شانه هایش بر آمده بودند. مجری فرمانش مرد نیک دلی بود به نام «رَمائیل» او از آن دو یکی را رها می کرد و پنهانی به دماوند می فرستاد و چون فریدون بعد از وقوف بر موضوع  رمائیل را گرفت و سرزنش کرد، رماییل گفت : در مقابل خواسته ضحاک، توانایی من آن بود که از دو جوان یکی را برهانم و در پس کوه دماوند پنهان کنم و برای اثبات ادعای خود  پیشاپیش کس فرستاد و پیغام داد که شبانه نجات یافتگان بر بام ها روند و آتشی بر افروزند تا تعداد آن ها  معلوم شود و چون آن ها صد نفر بودند آن شب را «سده» نامیدند.
فارغ از روایت های افسانه ای، جشن سده هرچه باشد مانند دیگر جشن های ایرانی آئینی بوده است که پس از برداشت محصولات و فراغت خاطر به شکرانه کار و تلاش و صحت و سلامت با جمع خانواده و اقوام در کنار آتش و هُرم گوارای آن بر گزار می شده و برگزار کنندگان مراسم سده رنج ها و کسالت هایشان را به طور نمادین بر آتش می ریختند و سرخی و زیبائی آتش را طلب می کردند و قطعا در آن شب مبارک خدای را به پاس نعمت هایش سپاس می گفتند.

جشن سده و ثبت آن رویداد مهم فرهنگی در فهرست یونسکو را به ملت برگ و سرفراز ایران تبریک می گویم.

رجبعلی لباف خانیکی، چهره ماندگار میراث فرهنگی
 

انتهای پیام/

کد خبر 1402100600276

برچسب‌ها