تنوع پوشاک سنتی زنان ایلامی نشان هویت قوم‌های مختلف

بشراز همان آغاز تشکیل گروه‌های کوچک اجتماعی به واسطه قدرت تفکر و تصمیم‌گیری عقلانی مسیر زندگی را از شیوه زیست حیوانی جدا ساخت و علیرغم ضعف جسمانی توانست اندک اندک طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده و با درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات و شرایط زمان و محیطی بهره گیرد، لذا غارها را سکونت‌گاه خویش قرار داد و از منابع غذایی جنگلی و حیوانی تغذیه کرد و از پوست حیوانات تن‌پوش زمستانی ساخت و در سیر حیات انسان از مراحل اولیه تا کنون پوشاک نیز در کوران زندگی و تحت فرهنگ هر جامعه تغییرها نمود و مُدهای بسیار را پُشت سر گذاشت و در عصر حاضر نیز علیرغم اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی هنوز هم لباس و پوشاک یکی از مشخصه ها و تمایزات فرهنگی بین گروه‌های انسانی و اقوام مختلف به شمار می‌رود.

میراث آریا: در قلمرو سیاسی  فعلی ایلام اگر چه در گستره دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی سرزمینی بسیاری کوچک می نماید، اما تحت آداب و رسوم ، عرف‌ها و سنت‌ها هنوز هم پاره‌ای از عناصر لباس و پوشاک برخی گروه‌ها تمایزات فراوانی را با دیگران در همین قلمرو را نشان می‌دهد. اگر چه لباس خود بخشی از فرهنگ است ولی به واسطه ارتباطات و تعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یکنواختی گرایش یافته و تفاوت‌ها به مراتب بسیار کمتر از گذشته است و به شکلی که لباس مردان با چشم‌پوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوت‌ها آنچنان اندک است که به سختی به چشم می‌آید.

پوشاک زنان ایلامی 

زن آفریده پروردگار بلند مرتبه برای تکمیل زندگی و مایه آرامش و خیال مرد است و یکی از مظاهر زیبایی  خلقت آنطور که در ادبیات عرفان از تعابیر و تشبیه‌های عارفانه و عاشقانه و خط وخال زنان بیان شده است. لباس زن علاوه بر اینکه ستر و پوشش بدن از دید نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما است یکی از عناصر مکمل زیبایی زن نیز بوده و به مراتب از نظر پیچیدگی بر لباس مردان تقدم دارد و حائز جنبه‌های زیبایی‌شناسانه، آراستگی سلیقه‌ها و علایق نیز است رنگ‌های متنوع، جنس‌های مرغوب، زیورآلات در عصر حاضر و آویزها، منجوق کاری‌ها، مهره‌ها وسایر تزئینات لباس زنان (بیشتر در گذشته نه چندان دور) که آذین‌بند پوشاک زنان ایلامیست، در واقع معرف شخصیت، منزلت و جایگاه زن و حتی نشانگر سن و تا حدودی هویت قومی او نیز است.

در گذشته نه چندان دور (در حال  حاضر در برخی نقاط عشایری و روستایی دور افتاده) جنس مخمل لباس و آویزهای قروشی بصورت بر روی بالاپوش‌های زنان معمولاً نشانه ثروتمندی و همینطور تعلق به خانواده طبقه بالای جامعه (بویژه از نظر اقتصادی) بود.

حداقل تمایزات و مشخصات ویژه‌ای که از لباس زنان در استان ایلام در حال حاضر جلوه‌گر است تفاوت‌هاییست که در جنس، رنگ و شکل لباس بین گروه‌های سنی (کهنسال، میان سال وجوان ) و تقریباً در سراسر استان دیده می‌شود که در ذیل فهرست‌وار به پوشاک زنان ایلامی و با چشم پوشی از اندک تمایزات اشاره می‌شود.

سرپوش یاسَروَن  (Sarwan )

در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از افتن در دو طرف صورت آویزان می‌کردند و به آن چَتر (?atr) می‌گفتند و این عمل صرفاً برای زیبایی بوده و بقیه موی سر کاملاً پوشانیده می‌شد و هیچگاه برای مردان تحریک آمیز نبود «سرون » نوعی پوشش سر برای زنان است که در برخی نقاط مانند سیروان، چرداول، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشکل از کلُاه یا عرقچن، یک یا دو عدد «گُل ونی » (گُل بندی = آذین یافته با گُل ) و گاهی «هَبَر» و یا نوعی چفیه سیاه رنگ رگه‌دار است که به دور عرقچن بسته شده و حجم بزرگی را تشکیل و مقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان می‌شود.

عرقچن یا کِلاو (Kelāw )

 نوعی کلاه زنانه است که در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولاً از پارچه نخی سفید رنگ و گاه به رنگ‌های دیگر است که مقدار کمی از سر را می‌پوشاند و هیچگاه به تنهایی به کار نمی‌رود و سایر سرپوش‌ها روی آن بسته می‌شود و هرگاه که عرقچن یا کَلاو منجوق‌دوزی شده باشد، سرپوش‌هایی که بر روی آن بسته می‌شود به حداقل ممکن می رسد تا زیبایی آن بیرون بماند.

گُل وَنی (Golwany)

نوعی سرپوش از جنس حریر، ابریشم و یا نخی است که در اندازه‌های مختلف کوچک و بزرگ تولید می‌شود و جنس آن نازک بوده و زمینه مشکی داشته و با گل و بوته و نقش‌های ساده اسلیمی در رنگ‌های سفید و قرمز یا سبز و گاهی نارنجی و آبی و زرد تزئین شده است. در بیشتر نقاط استان بغیر از نقاط جنوبی با شیوه‌های تقریباً مشابه‌ای از «گُل وَنی» برای پوشش سر استفاده می شود و گاهی به مانند روسری و یا بر روی عرقچن و یا با بستن دو عدد یا بیشتر آنها به همدیگر یک سرپوش بزرگ‌تر تشکیل می‌دهند و در مناطق مانند سیروان، چرداول، ملکشاهی و قسمتی از ایوان آن‌را به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش «هَبَر» را روی آن بر دور سر می بندند. گاهی به گُل ونی‌های بزرگ «سَرونَ» و یا «علی خانی» نیز می‌گویند.

تا کاری (Tākāri)

نوعی سرپوش زنانه که از جنس حریر و یا نخی مربع شکل و بزرگ و از گُل ونی ضخیم‌تر است. زمینه آن سیاه و دارای خطوط باریک به صورت رگه‌های نازک قرمز تیره و یا سبز است و دارای ریسه در حاشیه است و وقتی به دور سر بسته می‌شود حجم بزرگی را دایره‌وار حول سر ایجاد می‌کند و مقداری از اضافه هر دو سر آن به پُشت سر آویزان می‌شود و معمولاً زیر آن و برای پوشاننده طرفین صورت و موی سر از گل‌ونی که زیر آن قرار دارد استفاده می‌شود این نوع سرپوش عموماً در منطقه آسمان‌آباد و هلیلان در شهرستان چرداول وشهرستان ایوان استفاده می‌شود .

هَبر (Habar)

یک نوع سرپوش مشکی و از جنس مخمل است که سه گوش بوده و دو گوشه آن بلند و مقداری باریک است حاشیه هَبَر دارای منگوله سیاه رنگ است و هنگام بستن به دور سر، منگوله‌ها در چند ردیف، طرفین و جلوی سر را زینت می‌بخشند. پیش از بستن هَبَر از گل‌ونی استفاده می‌شود، بدین صورت که گل‌ونی را به صورت مثلثی در آورده و روی سَر می‌اندازند و سپس هَبَر را برروی آن به دور سر می بندند استفاده از هبر در شهرستان‌های چرداول، ایوان، مهران، ایلام و برخی نقاط دیگر استان به صورت محدود مرسوم است.

 مَقنا یا مَقنَه (Maqnā)

پارچه‌ای تقریباً نازک و مشکی ( و گاه رنگ‌های دیگری مانند قهوه ای، سبزتیره خاکستری و..) که عرض آن حدود ۷۰ سانتیمتر است و بیش از ۵/۱ متر طول دارد و بصورت دو قطعه است که از کناره و در جهت طول به هم بافته شده‌اند مقنا سرپوش ویژه زنان عرب زبان بوده و از این مناطق وارد دیگر نواحی استان شده است و به علت راحتی  و پوشاندن  تمام سروگردن و قسمتی از سینه و مشکی بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان میانسال و مسن بیشتر نقاط دیگر استان قرار گرفته و می‌رود تا به تدریج جایگرین سایر پوشش‌های زنانه شود.

زنان یک سر مقنا را روی سر گذاشته و مابقی آن را به دور سروگردن تا سینه می‌پیچند و در نهایت برای آنکه باز نشود به آن سنجاقی می زنند. زنان  میانسال و مسن بیشتر رنگ‌های مشکی استفاده می کنند و رنگ‌های دگر ویژه دختران وزنان جوان است.

بیشترین استقبال از مقنا در شهرستان‌های مهران، دهلران، دره شهر وآبدانان است.

روسری یا «بان سری» (Bāsary):

روسری همان پارچه رنگی و گلدار و در رنگ‌ها و طرح‌های مختلف است که در اکثر نقاط کشور رایج بوده وامروزه تقریباً تمامی دختران وبسیاری از زنان جوان و خصوصاً در نقاط شهری و پرجمعیت استان از آن و به تنهایی استفاده می‌کنند.

قَترهَ (Qatra):

نوعی چادر زنانه است که برخلاف چادرهای مرسوم دیگر نقاط کشور اولاً بسیار بزرگتر بوده وثانیاً دارای مقداری آستین گشاد است که با عبور دادن دست‌ها از آنها دیگر نیاز چندانی به کنترل آن در بیشتر مواقع نیست. جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشکی و از پارچه‌های ساده و بدون نقش است و برخی مواقع به حاشیه جلو و کناره آستین‌ها نوعی بافت مثلی و تا حدودی ریسه مانند دوخته می‌شود.. قتره مختص زنان عرب زبان بوده و از این ناحیه وارد دیگر نقاط استان شده است و در حال حاضر بالاپوش تقریباً تمامی زنان عشایری و روستایی و برخی زنان میانسال وکهنسال شهری ایلام است و مابقی زنان و اکثریت مطلق دختران از چادر به جای قتره که فاقد ویژگی‌های فوق است، استفاده می‌کنند. رنگ چادر نیز مشکی بوده و استفاده از چادرهای رنگی و گل‌دار بیشتر توسط دختران نوجوان و یا به صورت محدود در برخی نقاط و یا چادرشب استفاده می‌شود.

کَمَر چین (Kamarčin):

تا چند دهه پیش بالاپوش عمده بیشتر زنان ایلامی خصوصاً در نواحی شمالی و مرکزی نوعی پالتو زنانه به اسم «کَمَرچین » بود که به علت استفاده فراوان از نوارهای زربافت در تزئین آن از زیبایی خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نیز به همین دلیل باشد. جنس کمرچین از مخمل در رنگ‌های قرمز، جگری، سبز، سرمه‌ای و مشکی بوده و دارای آستین بلند، جلوباز، (عیناً شبیه پالتو مردانه) و جیب با دهانه کج در طرفین و کمربندی از جنس خود است و بسته به سن و موقعیت مالی زن ممکن بود از تزئینات بیشتری برخوردار و چنانچه زن در سنین میانسالی و یا کهنسالی بوده از رنگ‌های سنگین ( مشکی، سرمه‌ای ) استفاده می‌کرد. امروزه استفاده از کمر چین نزد زنان ایلامی تقریباً منسوخ گردیده و فقط در معدود نقاط دور افتاده‌ای مانند ملکشاهی زردلان وجاهای دیگر توسط پیر زنان در فصل سرما پوشیده می‌شوند و آخرین رمق‌های خود را می‌گذراند و قَتَره و بلوزهای جدید جای آن‌ را پر کرده است.

 یَل (Yal):

نوعی کُت زنانه و از جنس مخمل بوده و تزئینات اندکی مثل کمرچین دارد و موارد استفاده از آن نیز به مانند کمرچین نزد زنان این نواحی است. یل دارای جیب در طرفین بوده و آستین‌دار است و دکمه‌هایی برای بستن جلوی آن تعبیه شده است.

 کُلَنجَه (Kolanja):

 کُلنجه نوعی دیگر از بالاپوش‌های زنان است که از نظر رنگ، جنس، دوخت و تزئینات و کاربرد عیناً مانند کمرچین است با این تفاوت که فقط اندازه آن کمتر بوده و تا حدود زانو می‌رسد و در مناطقی که کمرچین کاربرد داشته مورد استفاده بوده است.

 سُخمَه (Soxma):

نوعی بالاپوش دیگر است که از مخمل و یا گاهی پارچه‌های رنگ دیگر و در رنگ‌های شاد و روشن (قرمز، جگری، سبز و... ) دوخته می‌شود و فاقد آستین بوده و کاملاً شبیه جلیقه است. در سُخمه حداکثر تزئینات بکار رفته و بیشتر این تزئینات که شامل انواع آویزها نقره‌ای و سکه قلا بدارند که جلو و حتی پشت آن‌ را فرا می‌گیرد وبدین لحاظ در گذشته توسط دختران و زنان جوان پوشیده می‌شد و بیشتر جنبه تزئینی برای مراسمات داشته است و زنان مسن و کهنسال هرگز از آن و خصوصاً با تزئینات استفاده نمی‌کردند، سخمه در بیشتر نقاط استان به غیر از قسمت‌های جنوب دهلران وقسمت‌هایی از مهران رواج داشته ولی امروزه به ندرت در نقاط دور افتاده روستایی وعشایری کاربرد دارد.

به علت وارد شدن انواع و اقسام بالا پوش‌های زنانه و رواج یافتن آنها امروزه اکثر قریب به اتفاق زنان و دختران ایلامی خصوصاً در نواحی شهری و پر جمعیت از بلوزها و بالاپوش‌های مختلف موجود در بازار استفاده می‌کنند.

کِراس یا شَوو( Kerās , ŠaÜ):

همان پیراهن بلند و آستین‌دار زنانه است که اکثریت زنان روستایی وعشایر و قسمتی از زنان شهری نیز به عنوان تن‌پوش از آن استفاده می‌کنند این پیراهن بلند بوده و تا نزدیک روی پاها می‌رسد و گاهی در ناحیه کمر مقدار تنگ شده ولی پائین آن کاملاً گشاد است و بسته به سن زن یا دختر رنگ و جنس آن تفاوت پیدا می‌کند به شکلی که تقریباً تمامی زنان کهنسال و حتی برخی میانسالان تمایل شدیدی به پوشیدن پیراهن‌های با رنگ سنگین و خصوصاً سرمه‌ای و تیره دارند و آن را نشانه سنگینی بزرگسالی می‌دانند در برخی نقاط استان مانند جنوب دهلران و هلیلان بر روی سینه پیراهن مهره‌های به عنوان تزئین نصب می‌کنند.

شِوال(Šewāl):

 بطور کلی شلوار محلی زنان ایلام به دو فرم عمده است یک شلوار کُردی که معمولاً از جنس تیترون و نخی به رنگ تیره یا سرمه‌ای و امثالهم است که در قسمت بالا و ران‌ها گشاد بوده و به طرف ساق پا باریک می‌شود و در قسمت کمر بوسیله کِش محکم می‌شود و فاقد هر گونه تزئین بوده و گاهی در طرفین جیب درونی دارد. این نوعی شلوارعمدتاً در مناطق عشایری و روستایی استان خصوصاً نواحی شمالی، مرکزی، قسمت‌های از دره شهر، آبدانان و شمال دهلران و برخی نقاط مهران استفاده می‌شود و تنها تفاوتی که با شلوار مردان دارد این است که محل دوخت جای کِش آن به بیرون است. و این نشانه برای مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است. 

نوع دوم که بیشتر به «بی جامه » معروف است از جنس‌های مختلف و گل‌دار بوده و فاقد جیب است و با کِش در قسمت کمر محکم می‌شود و در برخی نقاط مثل مهران، دره شهر، جنوب دهلران قسمت پایین و ساق پا را تنگ کرده و برخی تزئینات مثل نواردوزی و غیره به آن می‌افزایند.

قی‌وَن ( Qaywan ):

پارچه‌ای بلند و یک رنگ که از آن به عنوان شال کمر استفاده می شود و امروزه در نقاط عشایری و روستایی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نتیجه‌گیری:

همانطور که گفته شد پوشاک در هر منطقه‌ای زمینه بسیار مناسبی برای تاثیر و تاثر فرهنگی به حساب می‌آید. مثلا پوشاک زنان جنوب ایران که به پوشاک « بندری معروف است » متاثر از پوشش ساکنان کشورهای همجوار و شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس است، زیرا مردم ناحیه جنوب ایران از دیر باز تاکنون ارتباطات دریایی با مردم کشورهای همجوار داشته و یا دریانوردانی از ملل مختلف به دلایل گوناگون در این ناحیه مستقر بوده‌اند، لذا پوشاک زنان و منطقه تا حد زیادی متآثر از نشانه‌ها فرهنگی اقوام و ملل همجوار است، حتی نشانه‌هایی از پوشاک زنان هند و پاکستان را نیز در لباس زنان این منطقه می‌توان مشاهده کرد و بازمانده نشانه‌ای از ابتکار زنان پرتغالی را برای ممانعت از سوختن صورت و نوک‌بین در اثر تابش شدید نور آفتاب در پوشش زنان بندری می‌توان ملاحظه کرد. بنابراین پوشاک یکی از نشانه‌های بارز فرهنگی است که همواره در معرض تغییر و تحولات قرار دارد. در شکل گیری و ترکیب پوشاک محلی هر قومی عوامل عمده همچون مذهب، شرایط و عوامل طبیعی، نوع معیشت مسلطو فعالیت‌های جنبی تولید و منزلت اجتماعی دخالت دارند.

رائد ناصری‌فر، معاون میراث‌فرهنگی ایلام

انتهای پیام/

کد خبر 1402102001180
دبیر مریم قربانی‌نیا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha