سوگ همدان در فراغ پروفسور موسیوند، مخترع قلب مصنوعی

پروفسور توفیق موسیوند، نخستین قلب مصنوعی جهان را اختراع کرد و طی بیش از نیم قرن فعالیت علمی خود مقالات و کتاب‌های بسیار زیادی درباره علوم مهندسی و پزشکی از خود به جای گذاشته است.

صحبت از پروفسور موسیوند است مردی که، قبل از این که یک دانشمند و نخبه علمی باشد، به دنبال رشد و تکمیل ویژگی‌های کمال انسانی خود بود و در مقاله‌ای رسالت خود را به صورتی زیبا چنین شرح می‌دهد: «برای من آنچه مهم است خدمت به بشر است؛ نه تنها به مردم کشورم بلکه به مردم تمام دنیا. در واقع جز این نیز نباید باشد. رسالت من به عنوان یک پزشک، کمک به بیماران تعلیم و تربیت پزشکان دیگر و این بار ابداعات و اکتشافاتی است که بتواند به نوعی به بشر کمک کند».

توفیق موسیوند در سال ۱۳۱۵ در روستای ورکانه در استان همدان در خانواده‌ای ساده و روستایی چشم به جهان گشود. آن روزها ورکانه نه روستای گردشگری بود و نه سنگفرش‌هایش راه رفت و آمد مردمانش را سهل می‌کرد. ورکانه روستایی بود با زیرساخت‌های محدود که نمی‌دانست روزی دنیا نامش را با نخستین و تنها پروفسور مبدع قلب مصنوعی جهان خواهد شناخت.

آن‌روزها شغل خانوادگی خاندان موسیوند دامپروری بود و تمامی اعضای خانه برای کسب درآمد و مایحتاج زندگی به یکدیگر در کارهای مختلف کمک می‌کردند. او در دوران کودکی و نوجوانی به چوپانی در دشت‌های پهناور استان همدان مشغول بود و شب‌های تابستان در حالی که روی پشت بام دراز می‌کشید، مدت‌ها به آسمان و ستارگان خیره می‌شد و به دلایل آفرینش جهان و شگفتی‌های آن فکر می‌کرد.

دکتر موسیوند از همان دوران نوجوانی و جوانی خود مشتاق به خواندن و یادگیری چیزهای جدید بود و همین ویژگی به او کمک کرد که از محیط روستا خارج شده و ابتدا در شهر تهران به تحصیل بپردازد. او در دانشگاه تهران تحصیلات مقدماتی خود را در رشته مهندسی کشاورزی با بالاترین سطح نمرات به پایان رساند اما روحیه پرسشگری و مشتاق به علم او هیچگاه خاموش نشد و برای ادامه تحصیل و پژوهش به کانادا مهاجرت کرد.

استاد در سال‌های اول تحصیل خود مشغول به کارهای طاقت‌فرسا در شب به عنوان یک ظرف‌شوی بود تا توانست مخارج خود و خانواده‌اش را تأمین کند و از دانشگاه در رشته‌های مدیریت و مهندسی مکانیک فارغ‌التحصیل شود. استاد موسیوند بعد از تلاش‌های شبانه روزی خود در راه علم و دانش، مدرک دکترای پزشکی و فوق تخصص جراحی قلبش را در کانادا اخذ کرد.

پس از پایان فارغ‌التحصیلی اش و آشنایی اساتید و دانشمندان دانشگاه با او، در دهه ۱۹۷۰ سمت‌های متعددی را به عنوان یک مهندس حرفه‌ای در دانشگاه بر عهده داشت تا زیربنای یک آلبرتای جدید را پی‌ریزی و آماده‌سازی کند.

او تحصیلات را در حوزه علوم پزشکی در دانشگاه آکرون و کالج پزشکی شمال شرقی دانشگاه اوهایو شروع کرد و در اینجا بود که ارتباط بسیار قوی و مفیدی بین علوم مهندسی و پزشکی ایجاد شد که سرانجام این ارتباط جرقه های کشفیات جدید و مفید استاد و دیگر دانشمندان بود.

پرفسور موسیوند در دانشگاه آکرون و کالج پزشکی شمال شرقی دانشگاه به تحصیل پزشکی پرداخت و دکتر ویلبرت کلون از انستیتوی قلب پس از ۳ سال کار پروفسور موسیوند در کلینیک کلیولند اوتاوا از او درخواست کرد تا سرپرستی تیم قلب مصنوعی این انستیتو را بر عهده گیرد. در این زمان بود که تلفیق علوم مهندسی و پزشکی به او کمک کرد تا به دانش نوینی در زمینه اعضای مصنوعی دست یافته و بتواند بعد از مدتی قلب مصنوعی انسان را اختراع کند.

استاد موسیوند در یکی از مجمع‌های علمی درباره این اختراع خود گفت: «من بسیار انسان‌هایی را دیده‌ام که در سنین مختلف جوانی، نوجوانی، میان‌سالی و پیری دچار سکته قلبی می‌شوند و می‌میرند. این جمله بسیار تلخ و سختی است هنگامی که دکتر می‌گوید که قلب شخص بیمار از کار افتاده است و دیگر به صورت طبیعی و خوب کار نمی‌کند و من بسیار بسیار متأثر و ناراحت می شوم و همین دلیلی شد تا به فکر یک راه حل برای این مشکل بزرگ باشم».

آنجا بود که استاد موسیوند توانست فناوری قلب مصنوعی خود را گسترش داده و آن را به استانداردی برای آینده تبدیل کند. از آن به بعد بود که شهرت او عالم‌گیر شد و او ریاست بسیاری از هیأت‌های علمی و تخصصی و سمت استادی در رشته‌های جراحی قلب و مهندسی در دانشگاه‌های اوتاوا و کارلتون را بر عهده گرفت.

همچنین از دیگر اختراعات مهم استاد نیز می‌توان به تعیین DNA انسان با اثر انگشت و بدون نیاز به قطرهای خون اشاره کرد. این دستاورد بسیار مهم برای تشخیص هویت مردگان در سوانح و اتفاقات بسیار زیاد استفاده می‌شود. همچنین برای نوزادان و بیماران قلبی نیز کاربردهای بسیار زیادی دارد. پروفسور موسیوند ۱۴۴اختراع پزشکی دیگر را نیز در کارنامه درخشان خود دارد؛ از جمله ساخت زیرپیراهنی که می تواند فشار خون و کارکرد قلب را در کسانی که قلب شان خوب کار نمی‌کند.

دانشمندان زیادی در حوزه ابداع قلب مصنوعی درحال تلاش بوده و هستند اما یکی از شناخته‌شده‌ترین این افراد، پروفسور توفیق موسیوند (Tofy Mussivand) است که نخستین پمپ قلب مصنوعی درون بدن انسان را ابداع کرد.

موسیوند پس از ۳۷ سال دوری از وطنش در سال ۱۳۸۱ در سفری به ایران بازگشت. او که برای شرکت در همایش بین‌المللی بوعلی‌سینا دعوت شده بود به زادگاهش بازگشت و با خانواده و اهالی شهرش دیدار کرد و از آنجایی که استاد موسیوند بسیار انسان خیری بود و به فکر انسان‌ها بود، در این سفر آمادگی خود را برای تأسیس دانشگاه و بیمارستانی بزرگ در کیش با هزینه شخصی خود اعلام کرد.

او در مدت کوتاه اقامت در ورکانه با صرف هزینه شخصی خود چهره زادگاه خود را کاملا تغییر داد و آبادانی در شهر و روستای خود ایجاد کرد. کوچه‌های مسطح، چراغ های رنگارنگ در پشت‌بام‌ها و کوچه‌ها و احیای ساختمان‌ها و خانه‌های متروک و ویران، هدیه او به خانواده و مردم روستای قدیمی خود بود.

علاقه این دانشمند برجسته ایرانی به زادگاه و وطنش تنها به این کار خلاصه نشد و در همایش بین‌المللی بوعلی‌سینا پشت تریبون رفته و این چنین گفت: «آمده‌ام تا سری به زادگاهم، ورکانه بزنم و گله گوسفندها را ببینم و به آسمان صاف و پرستاره خیره بشوم و بار دیگر به سال‌های دور کودکی ام بازگردم و آن نقطه عزیمتی را بیابم که هرگز فراموشش نکرده و نمی‌کنم. راستش من با یاد کودکی آرامش پیدا می‌کنم. آنجا هم همیشه دنبال خاطراتی بوده‌ام که در دنیای مدرن و پیچیده به من آرامش بدهد که آنها را در چوپانی و درهمان شب‌های مهتابی می‌یابم .چوپانی انسان را به اصل خود و خدا و طبیعت نزدیک می‌کند.

استاد پروفسور توفیق موسیوند در طی حرکت علمی خود در طول ۸۰ سال، مقالات و کتاب‌های بسیار زیادی درباره علوم مهندسی و پزشکی از خود به جای گذاشته است. بسیاری از مقالات و کتاب‌های استاد در اکثر مسابقات و فستیوال‌های علمی به عنوان مقاله و تحقیق و کتاب برتر انتخاب شده است و جایزه دریافت کرده است.
امروز همدان در فراغ مرد زاده الوند آسمانش هم می بارد ......

انتهای پیام/

کد خبر 1402102601549

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha