میراث آریا: خانههای بندرلنگه با الگوی غالب حیاط مرکزی ساختهشدهاند. مهمترین مسئله اقلیمی که معمار سنتی با آن درگیر بوده کنترل دما و رطوبت بود که شرایط را برای زندگی سخت میکرد. تداوم نسیم دریا و ساحل و سایهاندازی دو اصل مهم در ساخت و جانمایی آنها در بافت بوده است. ازاینرو خانه از 4 طرف با معبر در ارتباط است و دیوارهای خارجی بلند دارد که علاوه بر تأمین امنیت، در سایهاندازی، تداوم جریان هوا و هدایت آب باران های سیلآسای منطقه مؤثر واقع میشدهاند و در هنگام زلزله آسیبهای ناشی از ضربههای احتمالی ساختمانهای مجاور به هم را کاهش میدادند.
حیاط مرکزی بهعنوان فضای ارتباطی و جمع کننده در وسط بنا قرار میگرفته و سایر فضاها حول آن جانمایی میشدند. خانهها به تبعیت از ساختار حیاط با هندسه نزدیک به مربع یا مربعمستطیل با کشیدگی شرقیـغربی ساخته میشدهاند. به علت نزدیکی به دریا و بالا بودن رطوبت خاک خانهها بر روی سکو ساختهشدهاند؛ ارتفاع کف تا سقف فضاهای داخلی بهمنظور سهولت در جریان هوا و جابهجایی هوای سرد و گرم زیاد بوده و بامخانه دارای جانپناه بلند(ستار setar) بود که مجموع این عوامل موجب میشد، ارتفاع زیادی نسبت به معبر خارجی داشته باشند. برخلاف حجم سنگین و صلب خارجی بنا، خانهها از درون گشودگی بسیار و حجمی سبک داشتند.
بهمنظور کنترل تابش آفتاب غالباً اتاقها را در پس ساباط(ایوان) میساختند و بادگیرهای یک یا چهار طرفه عامل دیگری برای تقویت جریان هوا و تأمین شرایط آسایش برای ساکنین بود. سنگهای مرجانی، ملاط ساروج، خشت و گل، حصیر ساختهشده از برگ خرما، چوب و چندل و گچ عمده مصالح مورداستفاده در ساخت خانهها بود و بهمنظور افزایش ایستایی و پایداری بنا، دیوارهای قطور آن دارای اسکلت چوبی بههمبافته شدهای بودند.
فضا و کاربردها
فضاهای موجود در خانههای این منطقه شامل ورودی، حیاط، مسنی، بارونگیر، دکنی، ساباط، پاشونه یا کفشکن، اتاقها، صندوقخانه، انبار، مطبخ، نگهداری دام، توالت، حمام، آبانبار و بام است و از چند بخش تشکیلشدهاند. معمولاً خانهها در چند مرحله ساخته میشدند و اولویت ساخت با جبهههای گاه(شمالی) و سهیل(جنوبی) و پس از آنها شمال(غربی) و کوشـقوس(شرقی) بود.
ورودی
خانههای بندرلنگه بر اساس وسعت دارای یک تا سه ورودی بودند که ورودیها با توجه به اولویت و کاربری در جبهههای شرقیـغربی یا جنوبی قرار میگرفتند. ورودی واقعشده در جبهه جنوبی با معبر اصلی در ارتباط بوده و غالباً کاربرد خدماتی یا تجاری داشت و دسترسی عمومی خانه از طریق ورودیهای واقعشده در جبهههای شرقی یا غربی تأمین میشد. با توجه به عقاید و فرهنگ ساکنان ورود به خانه دارای آداب خاصی بوده است و فضای ورودی از ریز فضاهای پیش فضای قبل از در ورودی، در ورودی و دهلیز یا دالان تشکیلشده است. پیش فضای قبل از در ورودی، یک حجم برجسته بر بدنه بنا در معبر است که مشخصکننده حریم ورودی خانه است و معمولاً در طرفین سکوهایی برای نشستن دارد که فضایی را برای مکث کوتاهمدت ایجاد میکند. سردر و در ورودی معمولاً بلند و رفیع ساخته میشد، ولی علیرغم وجود سردرهای بلند همواره ورودی به خانه از طریق فضایی مردوار با خشوع و تواضع صورت میگرفت. در ورودی دارای دو لنگه باریک است که ارتفاع آن بهاندازه قد انسان یا کوتاهتر است و در صورت دادا بودن در ورودی بلند و عریض دریکی از لنگهها بازشوی کوچک دیگر تعبیه میشد.
دهلیز فضایی پس از در ورود به خانه است. دالان در این منطقه و راهرو بلند و تاریک گفته نمیشود بلکه فضایی است، که دارای سکوهایی در طرفین بوده و برای مکث ملاقاتهای کوتاه و خرید از فروشندگان دورهگرد مورداستفاده قرار میگرفت و با یک شکست به حیاط مرکزی متصل میشد. در ورودی اتاق مجلسی یا مهمان نیز در گوشهای از آن قرار دارد. ورودی و ریز فضاهای آن بیرونی خانه را تشکیل میدهد.
حیاط، ساباط و دکنی
حیاط بهعنوان فضای جمع کننده و ارتباطی در مرکز خانه واقعشده که دارای هندسه مربع یا مربعمستطیل است و کلیه فضاها پیرامون آن واقعشدهاند.
ساباط همان ایوان در خانههای فلات مرکزی ایران است که در جبهههای شمالی و غربی حیاط ساخته میشدند. ساباط فضایی نیمهباز است که عمقی بین 70/1 تا 10/2 متر، حدفاصل حیاط و اتاقها قرار دارد.
دکنی یا صفه فضایی بود که در جبهه شمالی جلو ساباط، سکویی بدون سقف و ستون که فضا برای انجام فعالیت روزانه در زمستان و استراحت و خواب شبانه در سایر فصول بود.
اتاق، انبار و مطبخ
با توجه به ساختار گسترده خانواده در گویش محلی به هر اتاق خانه گفته میشد. که بر اساس شخص استفادهکننده آن نامگذاری میشد که برخی از آنها دارای ریز فضاهای وابسته همانند(گطیعه-قطیعه) بهعنوان حمام داخلی یا برای وضو گرفتن مورداستفاده بودند. همچنین در قسمت بالای در اتاق پنجرهای کوچک برای نور و تهویه هوا وجود داشته که فرم قدیمیتر آن به شکل روزنه و شکافی مدور یا چهارگوش بر دیوار بوده که در اصطلاح محلی به آن فاخ میگویند. انعطافپذیر بودن فضا یکی از ویژگیهای بارز خانههای این منطقه است و اتاقها به علت بهرهمندی از این ویژگی دارای مکان رفتار و زمان رفتار ویژهای بودند.
در همهی خانهها انبازهایی برای نگهداری مواد غذایی، وسایل و ابزار وجود داشت که غالباً در جبهه جنوبی واقع میشدند. انبارهای نگهداری مواد غذایی دارای طراحی مخصوص به خود بودند، کف آنها کرمبندی داشت که تختههای چوبی روی کرمها قرار میگرفت و مواد غذایی را در ظروف مخصوصی روی تختهها میگذاشتند.
مطبخ همان آشپزخانه است که بنا به نیاز زمان گذشته فضایی بزرگ با سکوهایی در اطراف برای نگهداری وسایل پختوپز، فضایی برای اجاق و آویزههایی برای آویزان کردن مواد غذایی بوده است. سقف این فضا نیز بلند بود و در نزدیکی سقف بازشوهای کوچکی برای تهویه وجود داشت که تا حدودی در روشنایی هم مؤثر واقع میشدند. آشپزخانه معمولاً در ضلع جنوب شرقی، جنوب غربی یا جنوب خانه و فضایی مابین اتاقها و بخشهای خدماتی قرار میگرفت.
آبانبارها
اکثر خانههای قدیمی دارای فضایی برای چاه آب بودند که آب آن لبشور بوده و برای مصارف خانگی مورداستفاده قرار میگرفت. آبانبارها در کنار آشپزخانه یا فضایی نزدیک به آن در حیاط قرار داشت و ابعاد آن بهگونهای بود که تجهیزات موردنیاز در آن نصب شود و یک نفر بتواند وارد آن شود.
بام
در خانههای سنتی بام خانهها یک فضای کاربردی بوده که در فصول معتدل و گرم بهعنوان یک فضای زیستی برای خواب و استراحت مورداستفاده قرار میگرفت. درواقع بام فضایی برای گردهمایی خانواده و فرار از گرمای طاقتفرسا بود. خانم خانه از بعدازظهر لوازم لازم برای سپری کردن شب را به پشتبام میبرد و افراد خانواده از عصر تکبهتک به جمع خانواده میپیوستند. به علت دشوار بودن حمل روزانه وسایل در برخی از خانهها بر روی بام یک کپر ایجاد میکردند که نوع تکامل یافته آن پس از ساخت چارچوب و سازه برای اسکان موقت، خانههای دوطبقه بودند. بهمنظور حفظ محرمیت در هنگام استفاده از بام، جانپناه بام در جبهه مجاور معبر ارتفاع زیادی داشت که به آن ستار (به معنای پوشاننده) گفته میشد. جانپناه به شکل دوتیغه موازی بافاصله (بر واسته) طراحی و ساخته میشد. جریان هوا در برخورد با تیغه اول تغییر جهت داده و فاصله میان آن دو به سطح بام هدایت میشد و جانپناه از جبهه مشرفبه حیاط مشبک ساخته میشد.
گزارش: ابراهیم اسماعیلی
انتهای پیام/
نظر شما