مباحث زبان اکدی در ایران/ بررسی میزان سازگاری اجتماعی و تأثیر آن بر مهارت زبانی فارسی آموزان/ دوزبانگی در شاعران ایرانی

در دومین نشست تخصصی پنجمین همایش ملی «میراث زبانی» مباحث زبان اکدی در ایران؛ دوره ایلامی قدیم، بررسی میزان سازگاری اجتماعی ، دوزبانگی در شاعران ایرانی، آگاهی‌هایی در باره مواد گویش سیستانی از اوایل قرن بیستم و از نوشتار زنانه تا سوژه زنانه؛خوانش لکانی«چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» به بحث نهاده شد.

به گزارش میراث‌آریا به نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، حسین بادامچی دانشیار تاریخ ایران باستان، دانشگاه تهران ۲ اسفندماه ۱۴۰۲، در این نشست که دبیری آن را علیرضا حسن‌زاده بر عهده داشت گفت: زبان اکدی، که در اصل یعنی زبان مردم اکد (Akkad/Agade)، یکی از زبانهای بزرگ تاریخ بشر است. برای نزدیک به ۲۵۰۰ سال، زبان فرهنگ غالب در خاور نزدیک باستان بود و اسناد فراوان در موضوعاتی چون دین، تاریخ، ادبیات و حقوق به این زبان نوشته شد که در قرون جدید در عراق، ایران، ترکیه، سوریه، فلسطین و حتی مصر پیدا شدند. مرکز اصلی و خاستگاه آن البته بین‌النهرین (عراق امروزی) بود. از دوره هزارساله ایلامی قدیم، ۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ ق م تنها نزدیک به ۱۲ متن نوشته شده به زبان ایلامی  و نزدیک متن به ایلامی خطی به دست آمده است. اما از شوش در بین سده های ۲۰ و ۱۶ قبل از میلاد حدود ۶۰۰ سند حقوقی پیدا شده است که فرصتی بی نظیر برای مطالعه نهادهای حقوقی و اجتماعی ایلام در دوره سوکل مخ ها (۲۰۰۰ تا ۱۶۰۰ ق م) فراهم می‌کند.

او افزود: متاسفانه مطالعات جدید بروی اسناد اکدی شوش انجام نشده و در نتیجه از این منابع ارزشمند در تاریخ نگاری ایلام غفلت شده است. در مورد سابقه تحقیق بروی اسناد شوش به اختصار اشاره می کنیم که در سال ۱۹۶۲ دو تحقیق مهم درباره دستور زبان اکدی شوش و ویژگی های نگارشی آن منتشر شد ولی درباره جنبه های دیگر این اسناد بویژه مفاد حقوقی و اجتماعی مطالعات شایسته در دست نیست، به جز چند مقاله قدیمی از پل کوشاکر (Koschaker) و ژوزف کلیما (Klíma)؛  و مقاله هایی که نگارنده این سطور در سال های اخیر نوشته است. مقاله حاضر ضمن معرفی این مجموعه با ارزش اسناد اکدی ایلام به این سوال می پردازد که چرا زبان اکدی در ایران استفاده می شد. ضمن بررسی نظریه های موجود مانند حضور نظامی ومهاجرت بابلی ها به نظریه تاثیر فرهنگی هم توجه می شود.

میزان سازگاری اجتماعی و تأثیر آن بر مهارت زبانی فارسی آموزان

در ادامه مقاله مشترک نجمه دری دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس و فاطمه صباغیان  دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیان فارسی با عنوان بررسی میزان سازگاری اجتماعی و تأثیر آن بر مهارت زبانی فارسی آموزان ارائه شد.

نجمه دری دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس  در این‌باره گفت: مقاله حاضر به بررسی، سنجش وتحلیل میزان سازگاری اجتماعی در فارسی آموزان سطح میانی و پیشرفته می‌پردازد. با توجه به کمبود پژوهشهای موجود در زمینه سنجش میزان سازگاری فارسی آموزانی که برای تحصیل به ایران مهاجرت می‌کنند، این مقاله به بررسی و ارزیابی این مسئله متمرکز شده است. در حال حاضر با افزایش مهاجرت دانشجویان و تسهیل این فرایند، تعداد دانشجویان غیر فارسی زبانی که به دنبال تحصیل در رشته‌های دانشگاهی ایران هستند، افزایش یافته است.

فاطمه صباغیان  در ادامه افزود: این افراد با ورود به ایران و شرکت در دوره‌های تحصیلی، با فرهنگ و پدیده‌های اجتماعی جدید و متفاوتی روبرو می‌شوند. اگر این دانشجویان سازگاری اجتماعی الزم را کسب کنند، می‌توان به موفقیت‌های بیشتر ایشان در حوزۀ آموزش زبان امیدوار بود. روش پژوهش حاضر که به عنوان یک پژوهش کاربردی تعریف شده است توصیفی تحلیلی است.

او تصریح‌کرد:  یافته‌های تحلیلی پژوهش نشان می‌دهند که متغیر جنسیت بر میزان سازگاری اجتماعی تاثیرگذار است. به طوری که مردان سازگاری اجتماعی باالتری نسبت به زنان از خود نشان داده‌اند. همچنین، با افزایش مدت اقامت فارسی آموزان در ایران، سازگاری اجتماعی آنان در جامعه ایرانی افزایش یافته است. بنابراین، توصیه می‌شود که اقداماتی جهت افزایش مدت اقامت فارسی آموزان برای آشنایی بیشتر با فرهنگ و جامعه ایرانی صورت گیرد و در کلاسهای تدریس و انتخاب منابع آموزشی، به موضوع سازگاری اجتماعی، به خصوص در رابطه با زنان، توجه بیشتری لحاظ شود.

آگاهی‌هایی در باره مواد گویش سیستانی از اوایل قرن بیستم

بهروز محمودی بختیاری نیز به ارائه سخنرانی‌اش با عنوان آگاهی‌هایی در باره مواد گویش سیستانی از اوایل قرن بیستم به برخی ازآثار پژوهشگران در این حوزه اشاره کرد و گفت: گویش سیستانی دو گونه متقدم و متأخر دارد که در کتب مختلف قابل بررسی است.

محمودی بختیاری تصریح‌کرد: در ابتدای قرن بیستم مأموران نظامی وارد سیستان شده و سه کتاب مشخص با مهر بسیار محرمانه در خصوص مردم‌شناسی و زبان‌شناسی منطقه چاپ می‌کنند که اطلاعات ارزشمندی دارند و با گذشت بیش از صد سال از چاپشون هنوز قابل دسترسی هستند. او در ادامه به بررسی این کتاب‌ها پرداخت.

از نوشتار زنانه تا سوژه زنانه

شیرزاد طایفی  در ادامه موضوع از نوشتار زنانه تا سوژه زنانه؛ خوانش لکانی  چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم را بررسی کرد و گفت: جنبش فمینیسم با هدف دفاع از حقوق زنان و بازشناسی هویت زنانه مستقل از هویت مردانه به وجود آمد. از منظر گزاره های زیستی به زن و مرد توجه می شد و با توجه به آموزه های فروید، زن "قارۀ تاریک"ی بود که به سبب عدم وجود قضیب، نارس و ناتمام شناخته می‌شد. لکان نظر بعضی از فمینیستها را به خود معطوف کرد؛ اما بعضی دیگر از آن ها امر نمادین لکانی و جایگزینی مفهوم فالوس به جای قضیب را، ناظر بر سلطة نظام مردساالری می پنداشتند و به آموزه های لکانی انتقاد داشتند . با وجود این انتقادها، کوشیده ایم با استفاده از آرای فمینیست ها و آموزه های لکانی نشان دهیم نوشتار و سوژۀ زنانه چگونه تحقق می یابد.

او افزود: در این پژوهش، به روش تحلیل کیفی و کمّ ی، بازتاب نوشتار و سوژۀ زنانه را در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، بررسی کرده و نشان داده ایم که زویا پیرزاد برای نفی ساختارهای دوگانه می بایست با پذیرش اختگی نمادین، آن ها را به وجود می آورد و سوژۀ مورد نظر خود را با میل دیگری روبه رو می کرد. کالریس با نگاهی روبه عقب پی برد که به میل دیگری پایبند بوده است. توجه او به این امر سبب می شود تقاضای اگو را از میل دیگری بازشناسی کند و بعد از این، میل دیگری را نادیده بگیرد، به تقاضای اگو پاسخ دهد ، و از موضع هیستریک بتواند میل زنانه را از میل مردانه بازشناسی کند.

دو زبانگی در شاعران ایرانی

دیگر سخنران این نشست علیرضا حسن‌زاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه بود که موضوع دو زبانگی در شاعران ایرانی را به بحث نهاد و گفت: یکی از ویژگی‌های برجسته هویت و فرهنگ ایرانی، همزیستی زبان فارسی و زبان‌های محلی اقوام ایرانی است. این واقعیت مهم نه تنها در شعر و ادبیات شفاهی و فولکلوریک مردم ایران قابل مشاهده است، بلکه از سوی دیگر در آثار و اشعاری که شاعران برجسته هر یک از نواحی مختلف ایران خلق کرده‌اند مشاهده می‌شود.

او افزود: شهریار، نیما یوشیج، شیون فومن و محمد علی افراشته و ....نمونه‌هایی مهم  از این ویژگی خاص در فرهنگ ایرانی را در آثار خود باز می‌تابانند. از سوی دیگر در نزد برخی شاعران نیز چون مختوم‌قلی فراغی محتوای شعر متاثر از زبان فارسی و ادبیات برجسته آن چون غزل‌های حافظ است.  این ویژگی از یکسو نشان‌دهنده جایگاه اقوام ایرانی در بلوغ و کمال زبان فارسی بوده و از سوی دیگر نشان می‌دهد که هویت ملی و محلی در ایران از یکدیگر  جدایی‌ناپذیرند. رییس پژوهشکده مردم‌شناسی اظهارکرد: در این مقاله شاعران یاد شده معرفی شده و همزیستی زبان فارسی و زبان‌های محلی در آثار آنان از منظر انسان‌شناختی نشان داده می‌شود. این مقاله از نظریه حمید احمدی در شرح جایگاه روشنفکران و چهره‌های برجسته اقوام ایرانی در ایجاد همگرایی استفاده خواهد نمود.

انتهای پیام/

کد خبر 1402120700299

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha