میراثآریا: شیخالرئیس ابوعلی سینا حسین بن عبدالله، معروف به ابن سینا یا ابوعلی سینا در سال ۳۷۰ هجری قمری در دهی به نام «خورمثین» در نزدیکی بخارا چشم به جهان گشود.
او از زمان کودکی خیلی زود با مباحث و دانشهای زمان خود آشنا شد و استعداد ابن سینا در فراگیری علوم، پدر را واداشت تا به توصیه یکی از استادان، پدرش بوعلی را جز به دانشاندوزی به کار دیگری مشغول نکند. ابنسینا در بلخ پرورش یافت و در بیست و یک سالگی دست به تالیف و تصنیف زد، او به واسطه نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت و به سبب بیماری «نوح بن منصور» به بخارا رفت و از این راه به کتابخانه عظیم دربار سامانی راه یافت.
ابن سینا علاوه بر اینکه در طب، شهرت فراوانی بدست آورده در فلسفه نیز آرایی دارد، چرا که او تسلط بر فلسفه را کمال یک دانشمند میدانست.
او برای آگاهی از اندیشههای ارسطو و درک دقیق آن، آن گونه که خود در شرح احوالش نوشته ۴۰ بار کتاب “ما بعدالطبیعه“ را خواند و در نهایت با استفاده از شرحی که «ابونصر فارابی» درباره آن کتاب نوشته بود، به معنای آن راه یافت.
ابوعلی سینا در دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی، دو دوره مهم را طی کرد. اول دورهای که پیرو فلسفه مشاء و شارح عقاید و معارف ارسطو بود و دوم دورهای که از آن عقاید عدول کرد و به قول خودش طرفدار حکمت مشرقیین و پیرو مکتب اشراق شد.
او به پشتوانه تلاش یکصد سالهای که پیش از او از سوی کسانی چون الکندی و فارابی برای شکلگیری فلسفه اسلامی صورت گرفته بود، موفق شد نظام فلسفی منسجمی را ارائه دهد.
بوعلی سینا با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط نسبت بین مفاهیم کلی چون انسان، فضیلت و جزئیات حقیقی به یکی از پرسشهای علمای قرون وسطی که مدتهای طولانی ذهن آنها را به خود مشغول کرده بود، پاسخ داد.
تاثیر آرای فلسفی ابن سینا همچون آموزههای طبی او به جز در قلمرو اسلامی در اروپا نیز امری قطعی است. در مشرق زمین، فلسفه یونانی هیچگاه مغزی با عمق و دقت ابن سینا را نداشته او فلسفه ارسطو را با آرای مفسران اسکندرانی و فلسفه نوافلاطونی تلفیق کرده و با نبوغ خاص خود آنها را با نظر یکتاپرستی اسلام آموخت و به این طریق در فلسفه مشایی مباحثی را آورد که در اصل یونانی آن سابقه نداشت. همچنین فلسفه مابعدالطبیعه ابنسینا خلاصه مطالبی است که متفکران لاتینی دو قرن پس از وی بدان رسیدند.
ابنسینا کوشید تا فلسفه را با عقاید دینی عامه مسلمانان آشتی دهد و با استفاده از منطق و عقل به واگویی و اثبات باورهای قرآنی بپردازد.
او همچون پیروان معتزله و اخوانالصفا، تاویل برخی بخشهای قرآنی و در گذشتن از ظاهر و پوسته کلام را برای دستیابی به عمق پیام خدا ضروری میدانست. برخی از این تاویلها خشم متعصبان را برانگیخت تا جایی که ابن سینا نوشت: «ما گرفتار دسته نافهمی از این جنس شدهایم که به چوب خشک میمانند و مخالفت با آنچه را که نزد آنان مشهور است را ضلالت میشمرند.»
ابنسینا با وجود درگیریهای سیاسی و گرفتاریهای فراوان در دربار پادشاه سامانی و دستیابی به مقام وزارت ابوطاهر شمسالدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا که سفرهای متعدد و حبس چندماهه او توسط تاجالملک، حاکم همدان را به همراه داشت، بیش از صد جلد کتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته که هر یک با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر درآمده است.
از میان تالیفاتش ”شفا” در فلسفه و “قانون“ در پزشکی شهرت جهانی یافته است که قانون تا قرنها از مهمترین کتابهای پزشکی به شمار میرفته و در قرن ۱۲ همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبان لاتین ترجمه و تا امروز به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی نیز برگردانده شده است.
او همچنین در زمینههای مختلف علمی اقدامات ارزندهای به عمل آورده. او اقلیدس را ترجمه کرد و رصدهای نجومی را به عمل آورد.
از جمله آثار دیگر وی میتوان به الحکمه العروضیه، القانون فیالطب، الحکمه المشرقین، نجات، شفا، اشارات و تنبیهات، دانشنامه نام برد.
این دانشمند پزشک و فیلسوف در سال ۴۲۸ در سن ۵۸ سالگی در همدان دار فانی را وداع گفت.
انتهای پیام/
نظر شما