آواها و نواهای رمضان، ریشه‌دوانده در فرهنگ و موسیقی ایرانیان

عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از آواها و نواهای ماه رمضان یاد کرد و از هنر و عشق موسیقیایی ایرانیان در ایجاد سنت‌هایی همراه با این آواها خبر داد.

بهروز وجدانی در گفت‌وگو با میراث آریا و در مورد آواها و نواهای ماه رمضان بیان کرد: یکی از کارکردهای نقش موسیقی ایرانی در شکل‌گیری هویت، روضه خوانی، مدیحه سرایی توجه خوانی، مرتبه خوانی، ترسه خوانی و... بوده است البته در اواخر ماه رمضان یعنی شب و روز بیست و هفتم رمضان به چندین سبب شروع ایام شادی برای مسلمانان ایرانی بود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان این که نقاره‌زنی خاصی در این ایام رواج داشته، گفت: اول، برخی معتقدند که این روز مصادف است با عقوبت یافتن ابن ملجم مرادی؛ و دوم، برخی بر این باورند که چون سه شب به پایان ماه رمضان باقی مانده، این کار به شکرانه پایان ماه روزه است. البته در دیدگاه سوم برخی نیز معتقدند که چون مردم وارد آخرین روز از چهارمین هفت‌روز از ماه رمضان شده‌اند، به شادی می ‌پردازند.

این استاد موسیقی با بیان این که کری‌خوانی و شعرخوانی جزو برنامه‌های این ایام بوده است، بیان کرد: اندیشه تقدس چهارمین هفت‌روز از باورهای دینی پیش از اسلام به شمار می‌رود که هنوز هم بازمانده است. در هر صورت، هر چه باشد در این روز زنان در پاره‌ای از مناطق ایران به دوختن «پیراهن مراد» می‌پرداختند.

او افزود: دوختن این پیراهن طی مراسم خاصی صورت می‌گرفت و هر کدام از زنان شرکت‌کننده در مراسم جهت طلب مراد خود از درگاه الهی شعری را با آواز می‌خواند و چند کوک بر پیراهن مورد نظر می‌زد. این اشعار که به صورت آوازهایی با متر آزاد خوانده می‌شد، بیشتر به نغمه شور نزدیک بود، رسمی که امروزه به طور کامل از بین رفته است.

وجدانی با اشاره به مجالس شادی در ایام عید فطر تصریح کرد: ریزه‌خوانی چند تن از خوش‌صدایان قوم یا خانواده، اشعاری را به شادمانه‌ فرا رسیدن عید فطر می‌خواندند که در اصطلاح به آن «فطره خوانی» می‌گفتند. این رسم نیز در حال حاضر کاملا از میان رفته است.

او با اشاره به این که چندین مداح خوش‌صدا و یا نوحه‌خوانان و منقبت‌خوانان بسیاری در یک مجلس جمع می‌آمدند و هر کدام به نوعی یا لحنی هنر آوازی ارائه می‌کردند، طوری که حاضرین در مجلس هم در مقام پاسخ به وجد می‌آمدند، گفت: این شور و حال را ریزه‌خوانی می‌گفتند، چون هر کس در حد توان یکی دو بیتی را زمزمه می‌کرد.

عضو هیات علمی پژوهشگاه با بیان این که بهتر است موسیقی ایرانی و هویت مردم را برای آماده‌سازی سفره سحری از خواب بیدار کند، ادامه داد: در اکثر مناطق ایران این نعمات نام «شخره مجری» و نوای سحر به خود گرفته است. دهل‌زنی و نقاره‌زنی (طبل‌زنی) جزو موسیقی‌‎هایی است که همه‌روزه از لحظه روایت هلال ماه رمضان تا لحظه رویت هلال ماه شوال در دو نوبت سحر و افطار اجرا می‌شد.

وجدانی همچنین افزود: در مناطقی که نوازنده سازهای بادی وجود نداشت و یا خوش صدایی هم پیدا نمی‌شد، عده ای از جوانان داوطلب می‌شدند و هر شب یکی دو ساعتی به اذان مانده به کوچه و محله‌ها آمده در یک ظرف از جنس روی یا حلب دو تکه سنگ کوچک انداخته و با تکان دادن آن را به صدا در می‌آوردند و هر چند لحظه یک بار، به صورت فریاد جمعی که نوعی جار موسیقایی بود مؤمنین را بیدار می‌کردند.

آواهای شب قدر

او با اشاره به این که آواها و نواهای شب قدر نیز بخشی از ایام رمضان بوده است، گفت: در این شب‌ها که از نوزدهم ماه رمضان تا بیست و سوم این ماه به شب‌های قدر و احیا معروف‌اند، تغییرات زیبایی در نغمات و مضمون‌های شعری در آوازها پدید می‌آید و حزن و حالت تضرع در نغمات بیشتر می‌شود.

عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی با بیان این که مناجات سحری بیشتر به صورت نعت و مدح و منقبت سوق می‌یافت و گونه‌های آوازی مختلفی ایجاد می‌کرد، تصریح کرد: این گونه‌ها در اشکالی از جمله ذکرخوانی، دعاخوانی، نعت‌خوانی، منقبت‌خوانی، مقتل‌خوانی و نیایش‌خوانی اجرا می‌شد.

او همچنین با بیان این که برخی از آواها برای بیدار شدن قبل از اذان و خوردن سحری نواخته می‌شدند، گفت: به این کار صلوات‌خوانی می‌گفتند. در پایان کار آنان، دعاخوان دعای سحر را می‌خواند و سپس مؤذن اذان خود را به گوش مؤمنین می‌رساند.

وجدانی با اشاره به اینکه مهم‌ترین موضوع در اجرای موسیقی آوازی مهارتشان در نوع نعمانی بود ، تصریح کرد: اینان به گونه‌ای ارائه می‌کردند که مردم از نوع نغمگی (ملودی) که به گوششان می‌رسید، می‌دانستند که آن روز چه روزی است یا چه اتفاق خاصی افتاده، سوگ است یا سور. متاسفانه امروزه این رسم با بی‌توجهی به هنرمندانش مضمحل شده و از بین رفته است.

سحرخوانی آوایی آمیخته با فرهنگ ایرانیان

او به سحرخوانی به همراه سازکوبی اشاره کرد و گفت: در این نوع که به صورت جمع‌خوانی به همراه سازی کوبه‌ای مانند دهل، دهل دستی و با طبلک اجرا شده است، عده‌ای از جوانان هر منطقه یا محله یک تا دو ساعت پیش از اذان صبح به کوچه یا خیابان آمده و به همراه نوازنده برای بیدارسازی مؤمنان با خواندن آوازهای جمعی خاص به راه می‌افتادند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: مردم در پایان ماه رمضان به این جوانان به عنوان تشویق کمک نقدی یا کالایی هدیه می‌دادند که البته این آداب هم در هر منطقه نام خاصی داشت.

وجدانی به سحرخوانی با تنبور و دوتار نیز اشاره کرد و گفت: آوازهای نیایشی خاصی اغلب در میان کردها و لرهای ایران با گرایش خاص آن‌ها به مکاتب عرفانی الهی اجرا می‌شده است. در این مراسم مریدان به همراه پیرمراد از نیمه شب تا سحر در جمع‌خانه خانقاه و تکایا با ساز خود مناجات می‌خواندند یا در پاره‌ای از مناطق ایل‌نشین و چادرنشین، یک تنبورنواز خوش‌صدا به همراه سازش به بلندی مشرف به محل زندگی‌ مردم می‌رفت و از ساعتی مانده به اذان با نواختن ساز و خواندن اشعاری در وصف سحر، مردم را برای انجام دادن فرایض دینی بیدار می‌کرد.

آواها و نواهای رمضان، ریشه‌دوانده در فرهنگ و موسیقی ایرانیان

بیدار شدن با نوای موسیقی

وجدانی به نواختن سازهای بادی در سحر اشاره کرد و با بیان این که در برخی از مناطق عده‌ای موظف بودند که به همراه ساز بادی خود مانند کرنا و از طرفی دوزله، به نواختن آواها و نواهای بیدارسازی بپردازند، گفت: ایرانیان برای به موقع بیدار کردن از خواب در گذشته تمهیدات گوناگون و زیبایی اندیشیده بودند که مهمترین وظیفه و زیباترین شکل آن بهره‌گیری از تنوع موسیقایی بود.

او افزود: در هر منطقه متناسب با باورهای خاص قومی قبیله‌ای و عرض بیدارسازی به شکلی زیبا صورت می‌گرفت که سحرخوانی جزو این مصادیق است.

به گفته این عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، افراد خوش‌صدا به سبب وظیفه‌ای که میراث اجدادی‌شان بود و بر پایه حسب تکلیفی که بر خود واجب می‌دانستند، یک ساعت یا دو ساعت به اذان مانده، مناجات زیبایی را که اغلب منتخبی از اشعار شاعران ادب پارسی بود بر بام خانه‌شان با نوایی خوش به اجرا در می‌آوردند.

او با اشاره به اینکه مردم با این آوازها بیدار شده و به تدارک سفره سحری می‌پرداختند، گفت: این آوازخوانی در هر نقطه نام خاصی دارد اما در مضمون، نیایش و توسل در آن جاری است. این نام‌ها عبارتند از مناجات‌خوانی، مناجات سحری، سحرخوانی، شب‌خوانی رمضان و سحرآوازی.

این موسیقی‌دان در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به این که اگر منطقه وسیع‌تر بود، خوش‌خوان‌ها به صورت چند نفره از دو تا چهار نفر به مسجد محله رفته و در گلدسته مسجد جا گرفته و به نوبت به صورت تک‌صدایی و یا دوصدایی مناجات سحری را می‌خواندند، خاطرنشان کرد: به این عمل گلدسته‌خوانی می‌گفتند و افرادی که به این عمل می‌پرداختند، گلدسته‌خوان نامیده می‌شدند. اینان تا نزدیک اذان کار خود را انجام می‌دادند و در نزدیکی اذان، ابیاتی را می‌خواندند که در پایان هر بیت آن یک صلوات بود و همین رمزی بود که اجرا می‌شد.

انتهای پیام/

کد خبر 1403122802273
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha