اشکفت آهو، اثری کم‌نظیر در حوزه خلیج‌فارس

شهرستان بستک در شمال غربی استان هرمزگان واقع‌شده و از شمال غرب به استان فارس و شهرستان‌های لار و لامرد از غرب به شهرستان پارسیان (گاوبندی) از جنوب به شهرستان بندرلنگه و از شرق به شهرستان بندرعباس محدود می‌شود.

اشکفت آهو در ارتفاع حدود ۲هزار متری از سطح دریا، در نزدیکی خط الراس کوه گاوبست و در فاصله حدود ۴/۵ کیلومتری شمال شهر بستک و روستای مغدان واقع‌شده است. 

ارتفاع کوه گاوبست حدود ۲۱۶۵ متر نسبت به سطح دریا است. اشکفت آهویی در یک موقعیت کوهستانی با بستر صخره‌ای قرار دارد. دسترسی به اشکفت، به‌ویژه در فصول گرم سال بسیار دشوار است و از نزدیک‌ترین مسیر آن هشت ساعت کوه‌پیمایی درشیب نزدیک به ۴۵ درجه نیاز دارد. 

کوه گاوبست که دربرگیرنده اشکفت آهو است متشکل از پشته‌های عظیم صخره‌ای از جنس سنگ‌آهک رسوبی و بخش‌هایی از آن متشکل از بستر فرسایشی رسی‌سنگلاخی است. دامنه‌های کم‌شیب‌ بر اثر فرسایش طبیعی به شکل سنگلاخی و درشیب‌های تند به شکل بستر کاملاً صخره‌ای است. 

اهمیت تاریخی اشکفت آهو

یکی از آثار فرهنگی بسیار مهم در حوزه خلیج‌فارس اشکفت آهو است. اهمیت این اثر در ارتباط با حضور فرهنگ‌های پیش‌ازتاریخی در منطقه دوچندان به نظر می‌رسد. 

با اتکا به مدارک موجود یکی از عمده‌ترین مسیرهای مهاجرت جوامع شکارورز از مبدأ آفریقا به سمت شرق و جنوب شرق آسیا کرانه‌ها و پس‌کران‌ها و جزایر خلیج‌فارس بوده است. ابزارهای سنگی این دوره علاوه بر منطقه میناب از منطقه رودان و جزیره قشم نیز به‌دست‌آمده است. 

اهمیت آثار فرهنگی اشکفت آهو به‌ویژه از دیدگاه تکمیل کرونولوژی و تسلسل گاه‌نگاری ادوار فرهنگی جوامع پیش‌ازتاریخی منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. علاوه بر آن آثار فرهنگی اشکفت آهو از منظر مطالعات و پژوهش‌های مرتبط با سیر تحولات تاریخ هنر منطقه از دوره پیش‌ازتاریخ و آغازتاریخی حائز اهمیت فراوان است. 

از دیگر شاخصه‌های اشکفت آهو امکان پژوهش و بررسی روند تحولات فرهنگی شیوه تولید اقتصادی جوامع پیش‌ازتاریخی مستقر در منطقه، باورها، آیین‌ها و مناسک مرتبط با معیشت و زیست‌بوم‌شناسی منطقه در مقاطع پیش‌ازتاریخی است و گونه شناختی حیوانات و گیاهان منطقه در پیش‌ازتاریخ، سیر تحول تکنولوژی ساخت ابزارها و صنایع مرتبط با شیوه تولید اقتصادی نیز در برمی‌گیرد. 

اشکفت آهو

اشکفت به معنای شکاف در دل کوه است و ازآنجایی‌که در این منطقه درگذشته به‌وفور آهو وجود داشت مردم محلی آن را اشکفت آهویی نام نهاده‌اند. 

اشکفت آهو، یک پناهگاه صخره‌ای به حداکثر طول حدود ۱۰ متر، بیشترین ارتفاع حدود ۲۶۰ سانتی‌متر و بیشترین عمق حدود ۲۶۰ سانتی‌متر است. محل ایجاد نقوش، زیر پیش‌آمدگی صخره‌ای پناهگاه است که به شکل سقف، پناهگاه را پوشش داده است. 

همان‌طوری که عنوان شد اشکفت آهو، در یک بستر صخره‌ای از جنس سنگ‌آهک رسوبی و تخریبی شکل‌گرفته است. عوامل طبیعی ازجمله تأثیر نزولات جوی و وزش باد، بخش‌های زیادی از بستر صخره‌ای سقف اشکفت را مورد فرسایش قرار داده و حفره‌های متعددی در سطح زیرین سقف اشکفت ایجاد کرده است. 

با توجه به اینکه اکثر نقوش اشکفت، در سطوح صاف زیر سقف اشکفت کشیده شده‌اند، می‌توان دریافت که فرسایش و حفره‌های موجود مربوط به‌پیش از دوره ایجاد نقوش بوده که مسلماً روند فرسایشی طبیعی (و متأسفانه خطر تخریب‌های انسانی در عصر حاضر) همچنان ادامه دارد. 

نقوش اشکفت با گل اخری و به رنگ قرمز – اخرایی کشیده شده که عامل گذشت زمان، فرسایش طبیعی و دخل و تصرفات انسانی، بسیاری از نقوش را محو، تخریب و به رنگ مات و قهوه‌ای کمرنگ تبدیل کرده است. 

پیشینه تاریخی

با توجه به مدارک ارائه شددِ، به‌ویژه بررسی روند تحولات فرهنگی، چنین به نظر می‌رسد که نقوش شکارگران اشکفت آهو ازنظر بررسی شیوه تولید اقتصادی، معرف فرهنگ و جامعه‌ای است که در مرحله شکار و گردآوری خوراک به سر می‌برند. 

از دیدگاه روند تحولات سبک‌های هنری پیش‌ازتاریخی، سبک نقوش اشکفت آهو را می‌توان در حدفاصل دوره نوسنگی تا ابتدای عصر برنز قرار دارد لیکن وجود تیر و کمان در دست شکارچیان اشکفت آهو، با اتکا به مدارک و نتایج مطالعات باستان‌شناختی که بر روی نقوش غارها، اشکفت‌ها و صخره‌های مناطق لرستان (غارهای دوشه، میر ملاس، همیان ۱ و۲) و همچنین نقوش صخره‌ای منطقه گوبوستان در قفقاز انجام‌شده است، این احتمال را که نقوش اشکفت آهو متعلق به حدفاصل دوره کالکولتیک تا آغاز عصر برنز قدیم باشد را قوت می‌بخشد. 

توصیف و طبقه‌بندی گونه شناختی نقوش اشکفت آهو

با توجه به مطالعات انجام‌شده و در نظر گرفتن این نکته که بخش مهمی از نقوش اشکفت آهو براثر گذشت زمان، فرسایش طبیعی و دخل و تصرفات انسانی یا به‌طور کامل محوشده و یا به‌درستی قابل‌تشخیص نیست. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی یعنی زمان مطالعات هیئت باستان‌شناختی اشکفت آهو درمجموع حدود ۹۰ نقش قابل‌رؤیت (و نه کاملاً قابل‌تشخیص و تفکیک) در اشکفت آهو برجای‌مانده است. 

نقوش مزبور را می‌توان درمجموع در پنج گروه به شرح زیر طبقه‌بندی کرد: 

۱– نقوش انسانی (شکارگران) ۱۳ نقش

۲– نقش دست انسان: سه نقش

۳– نقوش حیوانی (شکار): هشت نقش

۴– ابزار و وسایل شکار، تزئینات پوشش و نقوش نمادین: ۵۵ نقش

۵– نقوش نامشخص و محوشده: ۱۱ نقش

همان‌طور که عنوان شد همه نقوش با گل اخری کشیده شده‌اند به همین دلیل نقوش تک‌رنگ، و به رنگ قرمز اخرایی است که براثر گذشت زمان و تأثیر عوامل جوی، فرسایش طبیعی (نزولات جوی، وزش باد و…) و تخریب‌های انسانی، رنگ برخی نقوش مات و به قهوه‌ای کمرنگ تبدیل و برخی نیز کاملاً محو و یا غیرقابل تشخیص شده‌اند. ابعاد نقش‌ها متفاوت و از ۴ تا ۱۸ سانتی‌متر در نوسان است. 

با اتکا به مطالعات انجام‌شده و بررسی نقوش حیوانی اشکفت آهو، به نظر می‌رسد حداقل ۵ گونه حیوان در اشکفت آهو ترسیم‌شده است که عبارت‌اند از: 

– آهو که وجه‌تسمیه اشکفت نیز به آن بازمی‌گردد و تا چند دهه پیش نیز پراکندگی آن در منطقه و کوه گاوبست گزارش‌شده لیکن به دلیل شکار بی‌رویه و غیرقانونی مدتی است در محل مشاهده نشده است. 

– کل یا بز کوهی: که هنوز هم جز حیوانات بومی منطقه و کوه گاوبست به شمار می‌آیند و از دوره پیش‌ازتاریخ تاکنون به‌عنوان یکی از منابع اقتصادی جوامع مستقر در منطقه بخشی از الگوی معیشتی را تأمین می‌کرده است. 

– الاغ وحشی، یکی از حیوانات بومی منطقه به شمار می‌آمده که نقش آن در اشکفت در چند نقطه، در حال شکار ترسیم‌ شده است. 

– شغال که هنوز هم در حیات‌وحش منطقه و زیست‌بوم کوه گاوبست به حیات خود ادامه می‌دهد. 

– حیوان گربه سان، احتمالاً پلنگ، که در حال حاضر نیز در منطقه مشاهده‌شده و به حیات خود ادامه می‌دهد. 

یک حیوان ناشناخته با بدن راه‌راه که در بدو امر به شکل گورخر تداعی می‌شود لیکن ازآنجاکه گورخر حیوان بومی منطقه نیست به نظر می‌رسد نقش مزبور یک نوع آفتاب‌پرست است که در حال حاضر نیز در اطراف اشکفت به حیات خود ادامه می‌دهد. حیوان مزبور دارای پوست راه‌راه است و هنگام احساس خطر با تغییر رنگ و تطابق با محیط و زیست‌بوم منطقه، منطبق شده و پوست آن با راه‌راه قهوه‌ای‌رنگ، همسان و هم‌رنگ محیط پیرامون می‌شود. 

از خصوصیات مهم نقش اشکفت آهویی در استان با توجه به اینکه سنگ‌نگاره‌هایی در دهتل شهرستان بستک، برنطین و بادافشان شهرستان رودان مشاهده‌شده که متأسفانه بسیاری از نقوش آن‌ها از بین رفته این است که نقوش اشکفت آهویی مربوط به یک دوره است و به‌مانند دیگر مناطق استان در دوره‌های بعدی نیز نقوشی مشاهده نمی‌شود. 

توصیف نقوش شکارچیان اشکفت آهو

نقوش شکارچیان اشکفت آهو دارای شاخصه‌های تصویری است که با اتکا به مطالعات انجام‌شده این ویژگی‌ها به شرح زیر ارائه می‌شود: 

– به نظر می‌رسد شکارگران اشکفت آهو، عموماً دارای سربند و نقاب و نوعی دیهیم پیچیده دور پیشانی هستند. 

– سلاح مورداستفاده در تصاویر شکارگران اشکفت آهو، عمدتاً تیر و کمان است. در یک مورد نیز به نظر می‌رسد شکارگر از نیزه برای شکار استفاده کرده است. 

– تیردان‌های حاوی تیر، به کمر شکارگران متصل شده است. 

– به‌نظر می‌رسد شکارگران اشکفت آهو دارای نوعی مچ‌بند نیز هستند. 

– با توجه به نقوش، تردید وجود ندارد که شکارگران اشکفت آهو، دارای نوعی پای‌پوش بوده‌اند. این فرضیه را تصویر برخی نقوش شبیه کفش و پای‌پوش که تحت عنوان ابزار و وسایل شکار و نقوش نمادین طبقه‌بندی‌شده‌اند تائید می‌کند. 

– وجود ابزار شکار، به‌ویژه تیر و کمان، در نقوش شکارگران اشکفت آهو، از دیدگان باستان‌شناختی و از منظر گاه شناختی، تاریخ‌گزاری نقوش اشکفت آهو را به اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد منسوب و مطرح می‌کند. 

مدارک باستان‌شناسی مبین آن است که اختراع و کاربرد تیر و کمان، به‌ویژه کمان‌های قوسی، مربوط به اواخر دوره کالکولتیک و ابتدای عصر برنز قدیم است. 

– با توجه به نقوش اشکفت آهو، به نظر می‌رسد سر پیکان‌های نصب‌شده بر دنباله تیرها، مثلثی شکل و احتمالاً از جنس سنگ (پوینت‌ها، میکرولیت‌های هندسی به شکل برگ و مثلثی شکل) و دنباله تیرها از جنس چوب بوده است. 

نتایج مطالعات نشان می‌دهد که در شرایط فعلی زیست‌بوم اشکفت آهو امکانات موردنیاز نظیر چوب بسیار مستحکم و درعین‌حال کاملاً منعطف برای ساخت تیر و کمان و همچنین صمغ و رزین بسیار چسبناک درخت بومی محل یعنی بنه، برای تثبیت سر پیکان‌های سنگی در دنباله چوبی وجود دارد که مسلماً همین امکانات و مواد محیطی در دوره موردنظر نیز مورداستفاده جوامع شکار ورز برای تأمین، ساخت و تولید ابزار شکار مورداستفاده قرار می‌گرفته است. 

عواملی که موجب بقای نسبی نقوش تا عصر حاضرشده است عبارت‌اند از: 

– محل ایجاد نقوش، که زیر سقف اشکفت ایجادشده و به همین دلیل از معرض تابش مستقیم اشعه خورشید به‌ویژه تا زمانی که زیرپوشش رسوب طبیعی قرار داشتند، مصون مانده‌اند. 

– عدم رؤیت نقوش در بدو امر، بدین مفهوم که نقوش روی دیواره‌های عمودی و جداره‌های اشکفت نگارگری نشده‌اند. 

– محل اشکفت، که در منطقه‌ای صعب‌العبور، کوهستانی، مرتفع و دور از دسترس همگانی قرار داشته و به همین دلیل به‌جز کوهنوردان، عشایر نیمه کوچ رو منطقه، چوپانان و افراد علاقه‌مند، عموماً از دسترسی و دست‌یابی عمومی به دور بوده و سهل‌الوصول نیست. 

 

* گزارش از مجید طوافی، باستان‌شناس

انتهای پیام/

کد خبر 14010116395674

برچسب‌ها