مراودات سیاسی و اقتصادی و به تبع آن برخوردهای اجتماعی میان اقوام در سرزمینهای همجوار، انتقال فرهنگها را ناگزیر کرده و گرتهبرداری و تقلید را منجر میشود. ایران بعنوان حدفاصل میان شرق و غرب جهان، با ورود اولین سیاحان در عصر صفوی به این سرزمین و گسترش این ارتباطات دو سویه که در عصر قاجار رو به فزونی نهاد و طی سدههای گذشته تاکنون ادامه داشت، همواره مورد توجه بوده است. موقعیت ایران از آن جهت حائز اهمیت است که از شمال با دولت روسیه تزاری و از غرب از طریق امپراتوری عثمانی با اروپا در ارتباط بود و زنجیره این همجواری در سه منطقه آسیا، اروپا و اوراسیا، مشابهتهایی را در حوزههای مختلف منجر شده است.
در این بین «معماری» به دلیل ماهیت کالبدی خود توان آن دارد که مشابهتهای ساختاری، قرابتهای اقلیمی و جغرافیایی، شیوههای اجرایی و مسائل فرهنگی را در ساختمانهای نواحی مجاور به گونه برجسته بروز دهد.
مجاورت گیلان با ناحیه قفقاز دروازهای برای ارتباط با روسیه و تمدن غرب بود. چنانچه در منابع نیز به این امر اشاره شده است که از قرن هجدهم میلادی به سبب آمد و شد تجار و بازرگانان گیلانی به روسیه، از معماری روسیه، به ویژه معماری خانههای بادکوبه الهام گرفته شده است، به طوری که اعیان رشت خانههایشان را به اسلوب و شیوه معماری این شهرها بنا میکردند.
بیشتر شدن مراودات با اروپا که به دلیل ارتباط سفرا، اعزام دانشجویان، رفت و آمدهای دیپلماتیک و تجاری انجام میپذیرفت، در رفتار فرهنگی مردم اثرگذار بوده و در عرصه معماری و شهرسازی ایران نیز جلوه کرد، بطوریکه نمادهای غربی ابتدا در ظاهر ساختمانها و بدنههای شهری و در بعد از آن در فنون ساختمانسازی اثر گذاشت.
با ورود به عصر پهلوی معماری نو که معرف تحولات آن دوره و زمینه ایجاد آن عصر قاجار بود پدید آمد. جریان تجدد و غربگرایانه سبب شد معماری ویژهای به طبع عملکردهای جدیدی که در سیستم مدیریت کشور لحاظ میشد متولد شود. این تحولات گاه برگرفته از معماری باستانی یا اسلامی و گاه به معماری غرب و گاه اخطلاطی از اینها بود.
در این زمان، ساختار کالبدی و گستردگی شهر رشت در حد دوره قاجار باقی ماند با این تفاوت که در مرکز شهر احداث چند ساختمان و عملیات خیابانکشی با الهام از خیابانهای عصر رنسانس، به ویژه خیابانی در سنت پطرزبورگ روسیه، از جمله دگرگونیهایی بود که در عرصه شهری این شهر به اجرا در آمد. اعمال ضوابط معماری و شهرسازی به سبک نوزایی (رنسانس)، بدنهسازی خیابانها و میدانهای جدیدالاحداث از طریق رعایت تقارن و ترکیب متوازن در نمای ساختمانهای جدید و طرفین خیابانها از جمله اصول در اجرای این اقدامات بود. بنای ساختمان شهرداری از روی اسلوب ساختمانهای روسیه ساخته شده، و نمونهای بارز از سبک معماری کلاسیک اروپایی است که بیگمان توسط مهندسان و معماران روسی و شخص آرتم سرداراف طرح و اجرا شده است. روبرت واهانیان راجع به معماری مجموعه میدان شهرداری می گوید: «بناهای نئوکلاسیک شهری به طور کلی تبلور فضایی فرهنگ رنسانس و دوران حاکمیت نظامیان و نظامیگری در سراسر دنیا است.»
معماری روسیه در شهرهای مهم همچون کیف، مسکو و سنت پطرزبورگ برگرفته از معماری یونان، بیزانس ناحیه آناتولی، عصر کلاسیک و رنسانس ایتالیا، باروک فرانسه و البته وفاداری کامل به سنتهای معماری روسی بود. ایوان سوم در 1475میلادی از معماران ایتالیایی برای اجرای پروژههای ساختمانی دعوت کرد و برجستهترین معمار ایتالیایی که به روسیه رفت «آریستوتیل فیوراوانتی» بود. دیگر معمار که در عصر ایوان سوم در روسیه کار کرد «آلویتس نووی» بود. در اوایل قرن هجدهم میلادی برای طراحی سنت پطرزبورگ معماران اروپایی شرکت داشتند از جمله «دومینیکو ترزینی» معمار ایتالیایی. «بارتولومو راسترلی» نیز قصرهای شگفتانگیزی برای کاترین دوم ساخت.
عمده تغییرات معماری روسیه از قرن 17 میلادی آغاز شد. اولین تغییر در نما و نقشه ساختمانها و کشیدگی آنها به شکل افقی بود. اکثر ساختمانها در سطح افقی کشیده شدهاند. ردیفهای پنجرهها در نمای ساختمان صرفا نشاندهنده تعداد طبقات نیست و ممکن است طبقهای دارای دو ردیف پنجره باشد. ویژگی مهم دیگر، سقف سایهبانی ساختمانها است.
در اواسط قرن نوزدهم میلادی پلان به دلیل اهمیت فضاهای عملکردی نقش مهمی در معماری یافت. پالادیو معمار ایتالیایی، سلسله مراتب فضایی را براساس عملکرد و از طریق ابزار بصری تقارن جلوهای بیشتر بخشید. الهامگیری معماری روسیه از مدلهای بیزانتین، برگرفته از طرحهای اروپا اغلب مبنای طرح مدور یا محوری با نمای قرینه را در برداشت. در میان بناهای دوره پهلوی اول نیز بناهای متعددی به الگوی متقارن ساخته شدند. بناهای حکومتی متقارن ملهم از شیوه معماری اکسپرسیونیستی اروپا و به شکلی آرمانگرایانه بود. در این حالت اصل تشابه و تکرار و ریتم در جداره ظاهری باشکوه، قدرتمند و متوازن ایجاد میکرد.
این اصل را در بناهای سنگین و حجیم در محور افقی کاخهای سنت پطرزبورگ و مسکو همچنین در بنای شهرداری و ساختمان استانداری رشت میتوان مشاهده کرد. بیشک بهرهگیری از خطوط افقی در نمای این بنا نیز ملهم از بناهای عصر رنسانس است که در نماسازی آنها بر خطوط افقی تاکید شده است. این بناها همچنین بیشترین استفاده را از نشانهها و عناصر خطی عمودی برده است. ستونها و پنجرهها بیشترین نقش را در این کاربرد داشتهاند تا بتوانند بر ایجاد حس ابهت و شکوه بنا در بیننده بیفزاید. علاوه برکلیات فرم و حجم، جزییات اجرایی در نمای این بناها به چشم میآید که نمایانگر طرحهای معابد یونان و روم باستان هستند.
در انتها بهعنوان جمعبندی متذکر میشویم داشتههای تاریخی و فرهنگی سرزمینها ملهم از سرزمینهای مجاورشان است که در طول تاریخ بر هم اثرگذار بودند و با هرچه بیشتر شدن تعاملات اجتماعی، مناسبات سیاسی و اقتصادی وجوه مشترک پررنگتر و گستردهتر خواهد شد. چنانکه حوادث تاریخی و اجتماعی ایران «خاصه سرزمین گیلان به دلیل مجاورت» با روسیه، همچنین اثرپذیری روسیه از اروپا طی جنگها و حوادث تاریخی بین اروپا و ناحیه اوراسیا، زنجیرهای از پیوندها را موجب شد، که تجلی آن در حوزه معماری به طور اختصار بیان شد.
انتهای پیام/