صنایعدستی به عنوان یک صنعت موثر در رشد و توسعه ملی محسوب میشود و به ناچار تمامی جوامع میبایست این هنرصنعت را در برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی خود مورد توجه قرار دهند.
صنایعدستی بخشی از شناسنامه هر ملت بهحساب میآید که به منظور برخورداری از ارزشهای فرهنگی و هنری و فکر و سلیقه در تولید، علاوه بر جنبههای مصرفی، دارای ارزشهای هنری و پتانسیل ویژه صادراتی است. یکی از مهمترین دستاوردهایی که صنایعدستی میتواند برای کشورهای در حال توسعه به ارمغان آورد، رویش و توسعه اقتصادی است. توسعه اقتصادی گامی اساسی برای دستیابی به سایر ابعاد توسعه نظیر توسعه اجتماعی و فرهنگی است. ایران یکی از کشورهای مهم در تولید محصولات صنایعدستی در جهان محسوب میشود. در حقیقت تولید صنایعدستی از نظر اینکه به سرمایهگذاری بالا و فناوری پیچیده نیاز ندارد و همچنین داشتن قابلیتهای صادراتی و درآمدزای بالا در سالهای اخیر بیشترین حجم ایجاد اشتغال را در کشور به خود اختصاص داده است و از مهمترین محصول صادراتی غیرنفتی بشمار میرود.
امروزه در بین جوامع مختلف، تلاش برای افزایش درآمد سرانه به صورت رقابتی گسترده درآمده است و این چنین به نظر میرسد که اگر کشورهای جهان سوم بتوانند این فاصله و شکاف که بین خود و کشورهای پیشرفته وجود دارد، با توسعه صنایعدستی حفظ کنند، در برنامههای خود بسیار موفق بودهاند. بدون شک هر عاملی که به افزایش درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه کمک کند در خور اهمیت است و صنایعدستی به عنوان وسیلهای ارزشمند در راه رسیدن به درآمد سرانه بالا قابل توجه است.
اهمیت و جایگاه صنایعدستی در تولید ملی
از آن جا که صنایعدستی متکی به منابع داخلی است، طبعا هرگونه افزایش و میزان تولید و فروش فرآوردههای دستی، اثر مستقیم در افزایش تولید ناخالص ملی دارد. در حال حاضر برخی از کشورهای در حال توسعه برای صادارت مواد خام مثل پنبه، چوب و چرم سعی دارند آنها را به محصولات کاربردی تبدیل کنند و محصولات تولید شده را که دارای ارزش افزوده بالاست به کشورهای همسایه، به ویژه کشورهای پیشرفته، صادر کنند. صنایعدستی از طریق ارزآوری و دستیابی به ارز خارجی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی پایدار تأثیر اساسی بر اقتصاد ملی دارد، صادارت و ترویج محصولات صنایعدستی فرصتی است برای جایگزین کردن واردات از کشورهای دیگر که بازار را محصور کردهاند، و جزء فرهنگ بومی آن منطقه نیستند و هیچ کمکی به رشد اقتصادی و فرهنگی آن جامعه نمیکنند.
جایگاه صادارت صنایعدستی در رشد اقتصادی
از جمله مشخصههای کشورهای توسعه نیافته، اقتصاد تک محصولی و یا متکی به چند قلم محصول اندک صادراتی است، با توجه به اینکه اکثر این کشورها بیشتر صادرکننده مواد خام نفتی، پشم، پنبه و مس و نظیر اینها هستند. تجربه بهدست آمده از اقتصاد این کشورها نشان میدهد، حتی با کاهش اندک در بهای جهانی این مواد، حیات اقتصادی آنها تهدید شده و حتی رو به نابودی میرود. از طرفی شالوده اقتصادی کشورهای در حال توسعه به گونهای است که برای اجرای برنامههای توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و حتی در مواردی برای تأمین کمترین نیازهای خود، به ارز احتیاج دارند و این امر در گروی امکان صدور مواد اولیه و محصولاتشان به خارج است، بنابراین توسعه صادرات بر پایه صنایعدستی علاوه بر ارزآوری میتواند برای موارد حساس در این کشورها موثر باشد.
نقش زنان در رونق صنایع دستی
در قرون گذشته نقش زنان در توسعه اقتصادی سهم چشمگیر و قابل توجهای بوده است. یکی از حوزههای اشتغال زنان که از دیرباز رونق بسیار داشته، تولید صنایعدستی سنتی و بومی است. در این بین نقش زنان در ماندگاری، توسعه و رونق رشتههای صنایعدستی قابل توجه و ستودنی است. میتوان همواره بازتاب سلیقه و ظرافت روحی زنان ایرانی را به عنوان طراحان و تولیدکنندگان محصولات صنایعدستی، در محصولات متنوع تولید شده مشاهده کرد. زنان ایرانی دست کم تولیدکننده نیمی از محصولات صنایعدستی در کشورند و در این فعالیتها مشارکت زیادی دارند، با این وجود جایگاه آنان در توسعه صنایعدستی به درستی درک نشده است و بیشتر به عنوان نیروی کار نامرئی محسوب میشوند. بخش عمدهای از محصولات صنایعدستی به دست توانای زنان ایرانی و به مدد ذوق و سلیقه ایشان وارد بازارهای داخلی و بینالمللی میشود، از این رو باور عمده بر این است که درباره مشکلات زنان در این حوزه و فرصتهای موجود آگاهیهای لازم به زنان و سیاستگذاران در این امر داده شود و چارچوب مناسبی برای حضور مؤثر و توانمندی اقتصادی آنها شکلگیرد.
زنان و فعالیتهای صنایعدستی
یکی از عوامل موثر و مهم در رونق بخشیدن به گردشگری، و حفظ میراث فرهنگی یک کشور اهمیت به صنایعدستی است. صنایعدستی بخشی از هنر و صنعت هر جامعهای محسوب میشود که به علت برخورداری از ارزشهای فرهنگی و هنری و ذوق و اندیشه در تولید، علاوه بر جنبههای مصرفی دارای ارزشهای هنری و ظرفیتهای ویژه صادراتی است. ایران یکی از کشورهای اصلی تولید کننده محصولات صنایعدستی در جهان محسوب میشود. در حقیقت تولید صنایعدستی از نظر نیاز نداشتن به سرمایهگذاری زیاد و فنآوری پیچیده و داشتن قابلیتهای صادراتی و درآمد بالا در سالهای اخیر بیشترین حجم ایجاد اشتغال را در کشور به خود اختصاص داده است و مهمترین محصول صادراتی غیرنفتی به حساب میآید. در این میان نقش زنان در ماندگاری، توسعه و رونق رشتههای صنایعدستی قابل توجه و ستودنی است. همواره میتوان بازتاب سلیقه و ظرافت روحی زنان ایرانی را به عنوان طراحان و تولیدکنندگان محصولات متنوع صنایع دستی، تولیدشده مشاهده کرد. زنان ایرانی دستکم تولیدکننده نیمی از محصولات صنایعدستی در کشور هستند و در این فعالیتها مشارکت چشمگیری دارند با این وجود جایگاه آنان در توسعه صنایعدستی به درستی شناختهشده نیست و بیشتر به عنوان نیروی کار نامریی محسوب میشوند. اگر با دید جنسیتی نیز بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، صنایعدستی از جمله صنایعی است که میزان فعالیت زنان در آن بیشتر از متوسط سایر صنایع است و همین امر بر اهمیت این صنعت افزوده است. مطالعات نشان میدهد که زنان مولدانی فعال بوده و در فرآیند توسعه و ایجاد ثروت در جهان سهم مهمی دارند بخصوص زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه که در پایداری نظام اقتصادی روستایی نقش اساسی را ایفا میکنند، هم چنین بررسیها نشان میدهد که فعالیتهای زنان در صنایعدستی، قالیبافی، زیلوبافی، حصیربافی و دیگر صنایعدستی بیشتر از فعالیت آنها در تولید محصولات غذایی است و اغلب بین ۷۵ تا ۸۰ درصد افراد شاغل در بخش صنایع دستی را زنان تشکیل میدهند. اصولا تولید اغلب رشتههای صنایع دستی نیز با ویژگیهای زنانه بیشتر همسو است از سوی دیگر برای ایجاد اشتغال زنان سرپرست خانوار نیز صنایع دستی فرصت مناسبی برای درآمدزایی است.
نقش زنان در توسعه صنایعدستی
اهمیت و نقش زنان در حفظ، احیا، ترویج و توسعه صنایعدستی کشور بسیار حائز اهمیت است. زنان در همه شهرها و روستاها نقش اصلی در تولید و آموزش صنایعدستی را دارند و این نقش در حفظ هویت ملی، اصالت و ترویج صنایعدستی بومی و هنرهای سنتی کشور بسیار مهم است، زیرا آنها به علت جدیت در حفظ فرهنگ، اعتقادات و باورهای ملی و دینی بیش از دیگران در این حوزه تلاش میکنند. زنان در فعالیتهای صنایعدستی نقش پررنگی دارند اما به علت نبود آمار دقیق از تعداد شاغلان زن در این حوزه، هنوز جایگاه و نقش ویژه آنها در توسعه صنایعدستی شناخته شده نیست.
و در پایان این که با توجه به جایگاه صنایعدستی به عنوان دومین عامل رشد و توسعه تولید ناخالص ملی و نیز در کنار صنعت گردشگری به عنوان مهمترین منبع رشد اقتصاد جهانی، نقش زنان شاغل در این حوزه چه در سطح جهانی و چه در سطح کشور و به تبع آن در سطح استان گیلان، بسیار پر اهمیت است. اگر گفته شود بیش از نیمی از ۱۵۰ نوع رشته صنایعدستی در کشور توسط زنان فعال است و در برخی از آنان نقش پیشکسوت را ایفا میکنند، سخنگزافی نیست.
انتهای پیام/