عروسک جانمازی، عروسکی از جنس نور و معطر در سجاده مادربزرگ‌ها

عروسک‌ها همیشه همراه انسان‌ها بوده‌اند. به همین دلیل، تاریخ پیدایش اولین عروسک هم به همان سال‌های نخستین حضور انسان‌ها به روی این کره خاکی برمی‌گردد. اولین عروسک‌ها با استفاده از چوب، گل، سنگ و… ساخته می‌شدند. تاریخچه عروسک در ایران نیز به سال‌ها پیش از ورود اسلام بازمی‌گردد؛ اما اطلاعات زیادی در خصوص این عروسک‌ها و اسباب‌بازی‌ها در دست نیست. این عروسک‌ها مجسمه‌های ظریفی از انسان، چهارپایان و پرندگان بوده‌اند که از سفال و چوب و سنگ ساخته می‌شدند.

میراث آریا: عروسک در لغت به معنای لعبتی است که دخترکان با آن بازی می‌کنند. عروسک‌ها معمولاً به‌وسیله پارچه و چوب ساخته می‌شده‌اند. امروزه ساخت عروسک‌ها گسترده‌تر شده و از ابزار متنوع‌تری برای ساخت آنها استفاده می‌شود.

عروسک‌های بومی، عروسک‌هایی هستند که فرهنگ، تاریخ و رسوم یک منطقه را زنده نگه می‌دارند. این عروسک‌ها توسط مردمان مناطق مختلف ساخته می‌شوند و هرکدامشان قصه‌های شنیدنی در دل خود دارند. عروسک‌های بومی فریاد دست‌زنان، دختران، مردان و پسران روستای محل تولد خود هستند. فریادی که شاید مدت‌ها خاموش مانده و شنیده نشده است. عروسک‌های بومی را می‌توان به‌عنوان سفیران فرهنگی هر منطقه دانست، سفیرانی که از دل آن خطه به وجود می‌آیند و به دیگر مناطق سفر می‌کنند تا پیام‌آور حرف خاصی باشند. این عروسک‌ها هرکدامشان راوی قصه و افسانه‌ مخصوص به خودشان، فرهنگ، رسوم، بوم و ساختار جامعه هستند.

عروسک جانمازی، عروسکی از جنس نور و معطر در سجاده مادربزرگ‌ها

عروسک‌های مردمان بومی، ساده و کم‌هزینه هستند. پوشش عروسک‌ها از پارچه‌های دورریز بوده و پیکر آنان از چوب است. گفتنی است هر عروسک روایتگر ویژگی روانی سازنده‌اش است. به همین دلیل است که با دیدن عروسک‌های دست‌ساخت می‌توان به هویت مردمان هر منطقه، آیین‌ها و باورهای مردمشان پی برد. عروسک جانمازی نام عروسک دست‌ساز و پارچه‌ای بخش بسطام از توابع شهرستان شاهرود است. درگذشته‌های دور مادربزرگ‌ها از اضافات پارچه‌های لباسی که به آن در اصطلاح سر قیچی می‌گویند مبادرت به دوخت عروسک می‌کردند. عروسک‌های جانمازی معمولاً از پارچه‌های سبز و قرمزرنگ، جنس ساتن، نخ، مخمل و ترمه دوخته می‌شد. گفتنی است این عروسک نماد و نشانی از عروسک‌های قابل‌احترام و مقدس بوده که جایگاهش فقط درون سجاده و جانماز مادربزرگ‌ها بود. عروسک جانمازی برخلاف سایر عروسک‌ها وسیله بازی دختران نبوده بلکه دختران با احترام و ادب با آن رفتار می‌کردند.

با توجه به تحقیق‌ها و پژوهش­های میدانی به‌عمل‌آمده درباره تاریخچه ساخت عروسک جانمازی به نظر می‌رسد که حداقل ۱۵۰ سال از عمر این اثر می‌گذرد. زنان سالخورده روستا به یاد می‌آورند که مادرانشان این عروسک را برای جانمازشان می‌دوختند. هیچ سند قابل‌لمسی برای قدمت بیش از این اثر به دست نیامده اما قطع به‌یقین راز ساخت این عروسک از سالیان قبل باقی‌مانده است.

امروزه عروسک جانمازی فقط در یاد و خاطر مادربزرگ‌ها به‌جای مانده است و نسل بعد از آنان از وجود این عروسک هیچ‌گونه اطلاعی ندارند و این موضوع را مهم کرده که از خاطرات مادربزرگ‌ها کمک گرفته و از آنان خواسته‌ایم پس از گذشت سالیان طولانی عروسک جانمازی را دوخته و آن را احیا کندد، چراکه در سالیان دور عروسک‌های دست‌ساز بسیار مرسوم بوده و در اغلب خانه‌ها در دست کودکان به چشم می‌خورد، اما امروزه با توجه به تغییر در سبک و شیوه زندگی و تغییرات بسیار چشم‌گیر در شکل و نوع اسباب‌بازی‌ها به فراخور زندگی امروزی دستخوش تغییرات جدی شده است و هرروز اسباب‌بازی‌های جدیدی وارد بازار می‌گردند که با ورودشان به خانه‌های مردم موجب کم‌رنگ شدن ارزش‌های گذشته و جایگزین شدن ارزش‌های غیربومی شده است.

نکته قابل‌توجه و تأمل اینکه با منسوخ شدن عروسک جانمازی و نمادهای محلی این‌چنینی بسیاری از باورها، آداب‌ و رسوم و فرهنگ بومی منطقه فراموش شده است.

با حفظ و احیای این عروسک می‌توان روح تازه و جدیدی به آن در میان سجاده‌ها داده و دخترانی که به سن تکلیف رسیده‌اند با اهدای این عروسک در میان جانماز شادی، لبخند و شهد عبادت را برایشان دوچندان کرد.

در جریان مطالعه و پژوهش میدانی در خصوص عروسک‌های بومی به روستاهای اطراف بخش بسطام رسیدیم که در سالیان دور مادربزرگ‌ها عروسک جانمازی را برای جانماز خود می‌دوختند که با تحقیقات به‌عمل‌آمده تعدادی محدود از زنان سالخورده شهر بسطام و روستای ابر در خاطر و ذهنشان این عروسک را به یاد داشتند.

عروسک‌ها فقط مخصوص بازی کودکان نبودند بلکه گاهی نقش اول برگزاری مراسم محسوب می‌شدند و به‌مرور جایگاهی در باورها و اعتقادات مردمان پیدا کردند. می‌توان این‌چنین گفت که عروسک هم بخشی از آداب‌ورسومی شد که به ترتیب اجرا می‌شده و جزِئی از آیین‌ها و مراسم محسوب می‌شد و حتی در بعضی نقش رسوم محوری داشتند.

اندازه این عروسک حدوداً هفت الی هشت سانتی‌متر است. معمولاً پارچه سر عروسک از جنس مخمل یا ساتن سفید یا سبزرنگی دوخته می‌شد. ابتدا پارچه مخمل را به‌صورت دایره به ابعاد ۳ در ۳ سانتی‌متر برش داده و درون آن را با گل محمدی پر کرده و با نخ و سوزن دورادور آن را دوخته و نوار یراقی برای زیبایی دور گردن عروسک می‌دوزند. سپس به‌اندازه شش سانتی‌متر پارچه ساتن سبزرنگ یا ترمه را برش زده به ناحیه گردن عروسک می‌دوختند بدین ترتیب پیکره عروسک شکل می‌گرفت. به‌منظور تزئین و زیبایی لباس عروسک حاشیه و لبه دامن را با نوارهای طلایی و یا نقره‌ای‌رنگی که به آن در اصطلاح یَراق می‌گفتند، می‌دوختند.

این عروسک صورت ندارد و زنان سالخورده براین باورند که تنها مصور این عالم خداوند یکتاست و آفرینش کار خداوند است و پیکره و ساخت بشر حتماً باید نقص داشته باشد. در باوری دیگر مادربزرگ‌ها اعتقاد دارند که عروسک جانمازی نماد و نشانه‌ای از فرزندان امامان و معصومین است.

در گذشته مادران در سجاده‌های دختران نوعروس خود یک عروسک جانمازی به نیت باروری و فرزندآوری می‌گذاشتند.

همچنین زمانی که دختران به سن تکلیف می‌رسیدند مادران علاوه بر تهیه جانماز یک عروسک جانمازی به‌عنوان هدیه درون جانمازشان گذاشته و با اهدای این عروسک نمایشان جانماز شادی، لبخند و شهد عبادت را برایشان دوچندان می‌کردند.

عروسک جانمازی، عروسکی از جنس نور و معطر در سجاده مادربزرگ‌ها

از جمله ارزش‌های شاخص و منحصربه‌فرد این اثر می‌توان به بی چهره بودن این عروسک اشاره کرد. باورهای بومی زنان منطقه براین است که آفرینش فقط در شأن خداوند است و اگر انسانی دست به آفرینش بزند (ساخت عروسک) باید همراه با نقص باشد. این بدین معناست که خداوند درحالی‌که شبیه همه مخلوقات عالم است اما منزه از همه مخلوقات است.

بی‌چهره بودن عروسک نیز می‌تواند آن را شبیه به همه‌کس کند و درعین‌حال هیچ صورتی نداشته باشد. از سویی دیگر مولانا نیز در اشعار خود از بی‌صورتی نام‌برده و گفته است «صورت از بی‌صورتی آمد برون» یعنی بی‌صورتی خود منشأ تمام آفریده‌هاست و بعید نیست که فلسفه ساخت این عروسک بدون چهره نیز چنین اندیشه‌ای بوده باشد.

از دیگر شاخصه‌های این عروسک این است که زنان میان‌سال و سالخورده آن را برای خود می‌ساختند و جایگاهش درون جانماز معبدی مقدس بوده است و حتی دختران نیز به دیده احترام با آن رفتار کرده و با وضو آن را در دستان خود می‌گرفتند. گفتنی است که این عروسک برخلاف سایر عروسک‌ها وسیله بازی نیست.

احیای عروسک جانمازی سبب ارتباط میان نسل‌ها یعنی ارتباط مادربزرگ‌ها، مادرها و نوه‌ها می‌شود. حفظ و احیای این عروسک بیانگر باورها و عقاید زنان سالخورده منطقه است و با فعالیت در این حوزه زنان می‌توانند فرهنگ و هویت خود را نشان دهند. هم‌چنین به حال خوب و خودباوری اهالی کمک شایانی کنند. گفتنی است که ساخت عروسک جانمازی حس ایمان و اعتقاد به مقدسات را به همراه داشته و زنان با ساخت این عروسک و سایر عروسک‌های بومی ساده، خانواده را دورهم جمع کرده و ارزش‌ها را زنده می‌کنند و این امر بدون انگیزه و اشتیاق زنان روستا حاصل نمی‌شود.

عروسک جانمازی، عروسکی از جنس نور و معطر در سجاده مادربزرگ‌ها

ثبت عروسک جانمازی در فهرست آثار میراث ناملموس یکی دیگر از راه‌های حفظ و احیای این عروسک بومی است که به‌زودی انجام می‌شود.

فاطمه قلی پور، محقق و پژوهشگر مردم‌شناس استان سمنان

انتهای پیام/

کد خبر 1402112802130

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha