میثم نوائیان، مسئول امور موزههای استان گیلان در یادداشتی نوشت: آینهها جرو وسایل زینت و آرایش در دورههای پیش از تاریخی تا به امروز هستند. نیاز انسان به زیبایی و خود را دیدن، باعث به فکر افتادن صنعتگران برای به وجود آوردن وسیلهای شد تا این نیاز غریزی برطرف شود، این جمله راست است که نیاز، مادر بیشتر اختراعات است. انسانهای اولیه با دیدن خود در آبهای راکد به این فکر افتادند تا چیزی را درست کنند که خود را بیشتر ببیند.
قبل از اختراع آینهها با تکنیک شیشه و جیوه، جنس آینه از فلز سپید روی ساخته میشد، فرم این آینهها که از صفحات نازک و پهن مفرغی شکل گرفته بودند به خوبی تصویر را در خود انعکاس میداد. بعد از اینکه کسی فوت میکرد، آینه به عنوان لوازم شخصی به همراه او دفن میشد تا در جهان پس از مرگ هم به کار صاحب خود بیاید، امروزه در حفاریهای باستانشناسی این آینهها کشف میشوند.
در گذشته، آینهها از جنس فلز بودند و به همین خاطر در اشعار قدیم، آینهها زنگار میگرفتند و شکستنی نبودند، تا اینکه بعد از ساخت آینهها از جنس شیشه، شکستنی شدند. بازتابندگی نور و تصویر، مهمترین خاصیتی است که آینه با آن شناخته میشود، به همین خاطر در فرهنگ ما نقش مهمی دارد. بانوی آب و آینه، فاطمه الزهرا (س) است که نشانه پاکی، صداقت و بیآلایش بودن است. در اساطیر ایران آینه با ایزد آناهیتا، آب، باران مرتبط است. بازتاب اعتقادات و باورهای عامیانه در مورد آینه، در دیوان شاعران بزرگ ایرانی به کرات مشاهده میشود.
خواص شفافیت و بازتابش آینه موجب ساختهشدن ترکیبات گوناگونی از این واژه در ادبیات فارسی شده است، ترکیباتی چون آینۀ دل، آینۀ جان، آینۀ هستی و آینۀ گیتینما، که کنایه از دل مؤمن است و نیز آینۀ جمال و جز آنها در ادب فارسی به ابزاری برای بیان مفاهیم عرفانی یا پند و اندرز تبدیل شده است، گاه این استفاده به حدی است که شاعری چون بیدل را، شاعر آینهها لقب دادهاند.
امروزه در مراسم ازدواج همچنان از آینه و شمعدان به مفهوم روشنایی و نور استفاده میشود، از سویی به دلیل بازتاب چهره فرد در آینه، در فرهنگ عامیانه و انیمیشنسازی به دفعات از آینههای سخنگو و آینه پیشگو استفاده شده است.
علاوه بر فرهنگ و ادبیات عامه، آینه در هنر و معماری این سرزمین نیز نقش آفرین میشود مانند آینه کاری اماکن مقدسه، آینههای بکار رفته در بیرون خانههای ماسوله و علاوه بر استفادههای کاربردی، مفاهیم بسیاری را در بر میگیرد، رسم گذاشتن آینه در سفرۀ نوروزی و نیز سفرۀ عقد که در میان ایرانیها عمومیت دارد، ناشی از همین باور به زایش و نمادین بودن آینه بهعنوان عنصری برای نشان دادن تولد و حرکت و نیز باور به نشانۀ روشنی دانستن آن است و برای بیننده، حالت مقدس را در ارتباط با عالم والا و نور تداعی میکند.
آینههای مکشوفه به نظر میرسد بوسیله تکنیک قالبریزی ساخته شده باشند و سپس بوسیله چکش کـاری گـرم پرداخـت شـده باشد که در نهایت بـا زدودن سطح آینه و براق کردن صفحه آینه، حالـت درخشـندگی پیـدا میکـرده است.
آینـههـای بدسـت آمـده در منـاطق کوهستانی املش از نوع پایهدار است که دارای صفحهای نسبتاً بزرگ با پایههای استوانهای شکل و توخالیاند که بـر صفحه مدور کوچک استوار شدهاند، این آینهها متعلق به هـزاره اول ق.م اسـت. در ادوار تـاریخی در ارتفاعـات شهرستان املش ساختن آئینه به نحوی بهتر و شفافتر ادامه یافت که نمونـههـایی از ایـن آئینـههـا در کـاوشهـای باستانشناسی بویه امام، تماجان بدست آمده است.
با توجه به کثرت اشیای به دست آمده از جنس سپید روی میتوان اذعان داشـت کـه کارگاههـای آینـهسازی در سراسر کوهستانهای گیلان وجود داشته و از لحاظ متالوگرافی به آن درجه از سطح و فـن آوری رسید بودند که به صورت آگاهانه مقدار قلع و مس را محاسبه کرده و به ریختهگری آینه میپرداختند تا بـه یک نیاز فطری انسانها پاسخ داده شود. یکی از قدیمیترین نمونههای سفید روی که در کشور بدست آمده، کاسههایی است که از کـاوشهـای مارلیـک بدست آمده و متعلق به هزاره دوم ق.م است.
در حفاریهای باستانشناسی گیلان نیز مقدار زیادی آینههای مفرغـی از منـاطق رودبـار، تـالش و دیلمـان بدست آمده است که تعدادی در موزه رشت نگهداری میشود. در کاوش گورستان مریان و تندوین، ۹ عدد آینه مفرغی کشف شد که ۵ عـدد آینه مفرغی حاصل کاوش دو گور در محوطه باستانی میانرود بود. آینههای مکشوفه در ابعاد و اندازههای مختلف بوده است، گونهای از این آینهها دارای دسته ساده کوتـاهی هسـتند که بوسیله میخ به لبه آینه پرچ شده است و احتمالاً در داخل چوب یا اسـتخوان برای به دست گرفتن، جا میگرفته است که به مرور چوب یا مواد آلی بیرونی آن از بین رفته است. تعدادی از آینـههـا دارای تزئینـات کوچکی نیز هستند بعضاً انتهای دسته به شکل سر حیوانات بومی منطقه چون آهـو و گـاومیش تـزئین شـده است.
در بررسیها معلوم شد که لایهای از تار و پود و پارچه در اطراف آینهها برای تزئین وجـود داشته است. در سال جدید به همت مرمتگران موزه رشت، زنگار آینه سه هزار ساله مطالعاتی برداشته و رنگ رخش هویدا و پیدا شد، اینک میتوان، امروز را در آینه گذشته دید و درود بیپایان به نیاکان درستکردار فرستاد.
آینهات دانی چرا غماز نیست، زآنکه زنگار رخش ممتاز نیست (مولانا)
انتهای پیام/
نظر شما